نه به اندازه علیرضا بیرانوند اما پرسپولیسیها هم بر قرمزپوش شدن این دروازهبان اصرار دارند. باید البته به آنها حق بدهیم. هر چه باشد، پرسپولیس دروازهبانهای اول و دومش را از دست داده و نمیتواند دروازهاش را خالی نگه دارد. جز در مهلت قانونی نقل و انتقالات هم زمان دیگری برای جذب دروازهبان جدید در اختیارش نیست.
از همین رو بیرانوند استقلالی را که در نفت نیمکتنشین است و این روزها برای ایستادن درون دروازه پرسپولیس دست و پا میزند، نشان کرده و با وجود مخالفت باشگاه نفت و شرایط سختی که برای این انتقال پیش روی پرسپولیسیها گذاشته، همچنان برای به دست آوردنش تقلا میکنند.
نگرانی باشگاهنشینهای پرسپولیس از این است که سوشا مکانی را دیگر نتوانند به بازی بگیرند. حال آنکه دیگر دروازهبان تیمشان یعنی ایمان صادقی هم هفته پیش قراردادش را فسخ کرد و به تیم خونه به خونه بابل در لیگ یک رفت تا مرتضی قدیمیپور جوان و کمتجربه در دروازه پرسپولیس تنها بماند.
قدیمیپور البته آنقدر انگیزه دارد که خود را در دل برانکو جا کند اما مشکل، همان کمتجربگی اوست که سرمربی کروات و باشگاه را دنبال دروازهبانهای ایرانی و غیرایرانی به این سو و آن سو میکشاند.
پرسپولیس صادقی را از دست داده و سوشا هم معلوم نیست بتواند به بازی برگردد یا نه. پس چارهای نمیماند جز جذب دستکم یک دروازهبان باتجربه به عنوان دروازهبان اول که میتواند قدیمیپور را هم به رقابتی تازه و البته جدیتر بکشاند. پرسپولیسیها تشخیص داده بودند که این دروازهبان، میتواند بیرانوند باشد.
دروازهبانی که از هفتهها قبل در تیم نفت نیمکتنشین شده و قرمزپوش شدنش اگر با بازگشت مکانی همراه شود، پرسپولیس را با چالشی تازه دست به یقه خواهد کرد. این البته آن مشکلی نیست که انتقال بیرانوند به پرسپولیس را ناکام گذاشته.
حتی درخواست یک میلیارد و صد میلیون تومانی این دروازهبان هم قابل بررسی بود اما بیرانوند به این دلیل نتوانست دستکش قرمز دستش کند که باشگاه نفت دو شرط سنگین برای پرسپولیس گذاشته بود؛ یکی رضایتنامه 500 میلیونی و شرط دیگرش هم قرضی بودن این انتقال بود. دقیقا برعکس خواسته خود بیرانوند که هنوز میخواهد با قراردادی قطعی به پرسپولیس بیاید.
اتفاقا پرسپولیسیها هم همین را میخواهند و به طرز عجیبی بر تصمیم اشتباهشان برای انتقال قطعی دروازهبان نیمکتنشین نفت اصرار دارند. میگوییم اشتباه چرا که پرسپولیسیها متوجه نیستند باشگاه و دروازهبان طرف مذاکره چطور از نیاز آنها به دروازهبان جدید به سود خودشان استفاده میکنند و با شرطهایشان این تیم را زیر فشار میگذارند.
پرسپولیسیها به اشتباه، همچنان بر انتقال قطعی بیرانوند به تیمشان اصرار میورزند و حواسشان نیست که اگر این دروازهبان را با قراردادی قرضی و تنها برای یک نیمفصل در اختیار بگیرند، چقدر از انتقالش سود خواهند برد.
کمترین سودش این است که هزینه کمتری به گردنشان میافتد؛ هم برای قرارداد خود بیرانوند و هم برای رضایتنامهاش. مهمتر اما این است که عملکرد بیرانوند در این نیمفصل باقی مانده از لیگ پانزدهم را ارزیابی میکنند و بعد درباره امضای قرارداد قطعی با او تصمیم میگیرند که این خودش درصد اشتباه را به کمترین میرساند و فرصت دوبارهای را در اختیار باشگاه میگذارد برای جذب یک دروازهبان بهتر برای فصل آینده.
این شیوه را پرسپولیسیها برای جذب هر دروازهبان دیگری جز بیرانوند هم میتوانند به کار بگیرند. در واقع آنها دروازه تیمشان را میتوانند با امضای یک قرارداد قرضی تا پایان فصل جاری لیگ برتر بیمه کنند تا هم پول کمتری بپردازند و هم سهمیه فصل آیندهشان دست نخورده بماند.