به گزارش افکارخبر، درحالی که بسیاری از کشورهای جهان روی رشته پایه و پرمدالی همچون ژیمناستیک حساب ویژه ای باز کرده اند، ژیمناستیک ایران همچنان درجا می زند و از آن بدتر اینکه مسئولان به این باور رسیده اند که در این رشته نمی شود کاری کرد و انتظار کسب نتیجه داشت! این ذهنیت سالهاست چون تازیانه ای بر جسم بیمار و نحیف رشته پایه می زند و ظاهرا قرار هم نیست کسی فکر جدیدی کند.
شاید برای همین باشد که رئیس فدراسیون ژیمناستیک در روزهایی که اغلب رشته های ورزشی در تکاپوی کسب سهمیه المپیک هستند به سفر غیرکاری یک ماهه می رود و آب از آب تکان نمی خورد. تیمهای ملی با یک سرمربی مورد تایید رئیس اداره می شوند و مربیان مستعفی و معترض به شرایط تیم ملی خارج از گود تیم ملی فعالیت می کنند و این می شود که هر ۴ سال یکبار ژیمناستیک ایران تنها نظاره گر رقابتهای المپیک است.
وزارت ورزش و جوانان که متولی ورزش کشور است و باید حساسیت ویژه ای روی رشته های پایه و پرمدال داشته باشد باوجود اینکه به تازگی به صورت سمبلیک اقدام به تشکیل کمیته ای متشکل از ۷ فدراسیون پایه و پرمدال کرده ولی عملا به نظر نمی رسد برنامه خاصی برای تغییر اساسی در این فدراسیون ها داشته باشد.
نصرالله سجادی معاون وزیر ورزش و جوانان در توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه آیا فکری برای مدال آوری ژیمناستیک و عدم نتیجه گیری این رشته در مسابقات جهانی و المپیک کرده اید گفت: مگر همه ۲۰۰ کشور المپیکی در ژیمناستیک مدال آورند؟ ژیمناستیک رشته ای است که نسبت به سایر رشته ها و تجهیزات بقیه رشته ها خیلی سهل الوصول نیست. ضمن اینکه استعدادهای ویژه ای را نیز می طلبد. وزارت ورزش و جوانان هم برای موفقیت های رشته های پایه ای مثل ژیمناستیک کمیته ای موسوم به کمیته رشته های پایه و مدال آور تشکیل داده و از ۷ رشته این کمیته که ژیمناستیک هم جزو آنهاست خواسته شده تا پایان آذرماه برنامه چهار ساله خود را ارائه کنند.
ژیمناستیک ایران فرصت کسب سهمیه المپیک ریو را در سال ۲۰۱۶ از دست داد. عملا هنوز هیچ کار بنیادی و اساسی برای رشد ژیمناستیک کشور و حضور در رقابتهای بین المللی کسب سهمیه المپیک فراهم نشده است. آنچه دردآور و قابل تامل است اینکه آیا مسئولان فدراسیون ژیمناستیک پس از المپیک لندن قدمی برای کسب سهمیه المپیک که دشوار ولی شدنی بود برداشته اند؟ پاسخ با دنبال کردن جای خالی ایرانی ها در رقابتهای حساس کاملا واضح و روشن است.
جای خالی ایرانی ها در مهمترین فرصت کسب سهمیه المپیک ریو
شرایط کسب سهمیه المپیک در ژیمناستیک قدری متفاوت است. بلافاصله پس از برگزاری رقابتهای المپیک تلاش ژیمناستها برای کسب سهمیه در المپیک بعدی آغاز می شود. این روند را در رشته ژیمناستیک هنری که ژیمناستهای ایرانی نسبت به سایر رشته های ژیمناستیک در آن موفق ترند بررسی می کنیم.
نخستین رقابت جهانی پس از المپیک بزرگترین فرصت کسب سهمیه است. تیم های اول تا دوازدهم این رقابتها (هر یک با ۵ ژیمناست) مستقیما چواز حضور در المپیک را کسب می کنند. این یعنی پر شدن ۶۰ سهمیه المپیک ، سه سال مانده به آغاز آن! (کسب ۶۰ سهمیه از ۹۸ سهمیه کامل المپیک)
یکسال پس از المپیک لندن رقابتهای جهانی ۲۰۱۳ با غیبت تامل برانگیز ژیمناستهای ایرانی همراه بود. این در حالی بود که مسئولان فدراسیون به تلاش برای کسب سهمیه المپیک ریو اشاره می کردند اما به نظر می رسید با این دست روی دست گذاشتنها این موضوع تنها شعاری تبلیغاتی بود. اگرچه بعید می رسید ایرانی ها بتوانند در آن رقابتها در جمع ۱۲ تیم قرار بگیرند اما حداقل تلاشها برای کسب سهمیه المپیک انجام شده بود.
در ادامه این روند و در راه کسب سهمیه المپیک، رویدادهای بین المللی دیگری برگزار می شود که امتیاز هر یک به تنهایی نمی تواند باعث کسب سهمیه المپیک شود. این یعنی هر چه به المپیک نزدیک تر می شویم شانس کسب سهمیه المپیک کمتر و کمتر می شود. امتیازات در چند رقابت بین المللی برای هر ژیمناست محسوب می شود و ۳۸ سهمیه باقی مانده از سهمیه کل المپیک از این طریق پر می شود.
آنچه در این بین مسلم است، بی تفاوتی مسئولان فدراسیون، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به المپیکی شدن ژیمناستیک است. اگر قرار باشد به این باور برسیم که ما در این رشته جایگاهی در آسیا و جهان نداریم بهتر است خط قرمزی بر این رشته بکشیم چرا که هر فدراسیون ورزشی باید در بخش قهرمانی و حرفه ای برنامه های کوتاه و بلند مدت داشته باشد و قبول شکست همان شکست زودهنگام است.
ژیمناستهای ایرانی در آخرین مرحله رقابتهای جهانی که در گلاسکو برگزار می شد نیز حضور نداشتند تا با همان تک مدال آسیایی عبدالله جامعی که آن هم بر اساس استعدادهای شخصی ورزشکاری شهرستانی و دور از تمرینات تیم ملی حاصل شده بود سال قبل از المپیک را به پایان برسانند و هیچکس هم مواخذه نشود.
جلال بازرگان و جمیله سروری تنها نمایندگان ژیمناستیک ایران در المپیک بوده اند آن هم در المپیک ۱۹۶۴ توکیو و پس از آن ایرانی ها در بیش از ۵۰ سال دیگر موفق نشدند به المپیک راه پیدا کنند. اما علت چیست؟ چرا ژیمناستیک ایران که پر است از استعدادهای غنی و در هر شهرستانی پدیدههای منحصر به فردی دارد باید این چنین منزوی و گوشهگیر و آرام در بی خیالی مسئولان ارشد ورزش کشور به کار خود ادامه دهد؟
اتاق فکر اختصاصی، سرمربی نورچشمی
این ایده رئیس فدراسیون ژیمناستیک بود که این رشته توسط اتاق فکری از متخصصان و پیشکسوتان این رشته هدایت شود. ایده ای که البته به تحقق نرسید. به نظر می رسد زمام امور در فدراسیون ژیمناستیک به دست لیست تکراری از افراد رسیده و خارج از آن منتقدان نمی توانند وارد گود شوند.
در این بین سرمربیگری تیم ملی خود بحث جداگانه ای دارد. سرمربی تیم ملی ژیمناستیک هنری که با اعتراض و انتقاد بسیاری از افراد و متخصصان ژیمناستیک همچنان به کار خود ادامه میدهد و علاوه بر سرمربیگری بزرگسالان تیم جوانان نیز به وی سپرده می شود نتوانسته تغییری در ژیمناستیک ملی ایران بدهد.
پیش از رقابتهای قهرمانی آسیا بود که دو مربی تیم ملی در اعتراض به تمرینات سرمربی تیم ملی از رئیس فدراسیون خواستند تا این موضوع را پیگیری کند ولی رئیس فدراسیون همچنان از سرمربی خود دفاع کرد تا در نهایت دو مربی معترض به نشانه اعتراض استعفا بدهند و از تیم ملی بروند.
شائبه حمایت یکی از روسای فدراسیونهای ورزشی که عضو هیات اجرایی کمیته ملی المپیک نیز است از سرمربی تیم ملی، یکی از مواردی است که منتقدان اعلام می کنند. حمایت بی چون و چرا و گاها بدون منطق رئیس فدراسیون از این سرمربی به شعله ور شدن هر چه بیشتر چنین گمانه زنی هایی دامن می زند.
یکی از موضوعات مورد بحث منتقدان این بود که سرمربی تیم ملی دانش روز مربیگری و به خصوص داوری ندارد. در بخش ۳ بند ۲ کتاب قانون جهانی به آشنایی مربی ژیمناستیک به قوانین داوری تاکید شده است و حالا باید بررسی کرد محمد آذرپی سرمربی تیم ملی ژیمناستیک جوانان و بزرگسالان تا چه اندازه به قوانین روز داوری این رشته آشنا است.
آیا مربی خارجی می تواند به ژیمناستیک ایران کمک کند؟
بدون شک جذب سرمربی خارجی در ژیمناستیک می تواند به این رشته و ورزشکارانش در کشور کمک کند اما به یک شرط و آن هم این است که سطح فنی و دانش این سرمربی بیش از مربیان داخلی و ژیمناستیک ایران باشد. هزینه کردن برای یک مربی خارجی درجه ۲ و ۳ نه تنها به ژیمناستیک کشور کمک نمی کند بلکه بخش عظیمی از سرمایه و بودجه ناچیز این رشته را به هدر می دهد.
مربی خارجی اوکراینی که در گذشته هدایت تیم ملی ژیمناستیک را بر عهده داشت حقوق ۳۰۰۰ دلاری می گرفت در حالی که پیدا می شوند مربیان با دانش روز و سرشناسی که با ماهی ۵۰۰۰ دلار نیز مشغول به فعالیت شوند. جذب مربی خارجی درجه یک می تواند تحولی اساسی به رشته در خواب زمستانی فرو رفته ژیمناستیک بدهد. شاید در آن صورت مربیان تیم ملی به جای استعفا خودشان با حضور و همکاری با این مربی به نوعی کلاس آموزشی بگذرانند.
سرمربی خارجی سابق ژیمناستیک بیشتر به عنوان منبع درآمدی برای ژیمناستیک ایران محسوب می شد. فدراسیون با برگزاری کلاسهای آموزشی سعی داشت تا بخشی از هزینه های جذب وی را جبران کند در حالی که فرصت ها در حساس ترین روزهای پیش از المپیک از دست رفت.
کمیته ورزش های پایه و پرمدال، ویترینی برای شانه خالی کردن مسئولان
فدراسیون ژیمناستیک هم یکی از ۷ فدراسیونی است که در کمیته رشته های پایه و پرمدال وزارت ورزش و جوانان قرار گرفت. کمیته ای که اگر بنا بود تشکیل شود باید بلافاصله پس از بازیهای المپیک لندن برگزار می شد نه در فاصله کمتر از ۹ مانده به المپیک ریو!
عملا چه کاری از دست این کمیته و اعضای آن برخواهد آمد وقتی قرار است یک ماهه برنامه ۴ سال آینده خود را بدهند. ژیمناستیک در حالی در این کمیته قرار گرفته است که نه مدال جهانی دارد و نه المپیک. این رشته حتی در کسب سهمیه المپیک هم ناتوان است و همچنان با سکوت مسئولان ارشد ورزش کشور با خاصیت محبوب بله قربان گویی رئیس خود همچنان به فعالیتش ادامه می دهد.
انتظار جامعه ورزش از وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک این است که حالا که فرصت حضور ژیمناستیک برای المپیک ریو از دست رفته است فکری به حال المپیک ۲۰۲۰ کنند تا چهار سال بعد و در آستانه رقابتهای بزرگ المپیک تابستانی دوباره از غیبت معنادار و تاسف برانگیز ژیمناستیک ایران در این رویداد نگوییم.