با ژاوی شوخی می‌کنیم اما حدمان را می‌دانیم

بوسکتس آخرین بازی‌اش را برای بارسا انجام داد و با این تیم وداع کرد تا حرفه‌اش را در باشگاهی دیگر پی بگیرد. او در این گفتگو از سبک مربیگری ژاوی، سه‌گانه‌هایی که برده و دیگر موضوعات مربوط به بارسا صحبت کرده است.

زمان مناسب برای رفتن

دارد 35 سالم می‌شود. دیگر وقتش است. دو سه سال گذشته خیلی عالی نبوده. تصمیمم واضح بود، می‌خواستم به روش درست کارم را در اینجا تمام کنم: وقتی هنوز احساس می‌کنم مهم هستم، دایم بازی می‌کنم، در ترکیب اصلی هستم، به عنوان کاپیتان جام بالای سر می‌برم. می‌خواستم تجربه تیم بعدی را هم داشته باشم.

بیشترین لذت

بازی در ترسرا (دسته هفتم) سالی بود که بیشترین لذت را از آن برم. مثل این بود که با دوستانت بازی می‌کنی، بدون فشار، بدون اینکه زیر ذره‌بین باشی، با مربی که در دنیا بهترین بود اما در آن زمان کسی نمی‌دانست. پپ خاص است، بهترین مربی است که تا به حال داشته‌ام، آنچه او به دست آورده خیلی سخت است. به آلمان رفت، برد. به انگلیس رفت، برد. 

او مربی تیم‌های خیلی خوبی شد اما او هر تیمی را بهتر می‌کند. خودش هم تکامل پیدا کرده و چیزهای جدیدی را تجربه می‎کند: جان استونز را به خط میانی یا دفاع کناری می‌برد. او همیشه دارد فکر می‌کند: کجا را می‌توانم بهتر کنم؟

تغییر اساسی

رفتن به تیم اصلی یک تغییر اساسی بود. همه چیز مثل سالی بود که در تیم ب بارسا بودم، فقط بزرگتر: هواداران بیشتر، سر و صدای بیشتر، بیشتر زیر ذره‌بین، توجه بیشتر رسانه‌ها... من زیاد از آن خوشم نمی‌آمد. کم کم هضم کردم که کجا هستم، چه معنایی دارد و آن را پذیرفتم. اما اوایل برایم خیلی سخت بود.

با ژاوی شوخی می‌کنیم اما حدمان را می‌دانیم

 

ورود به تیم اصلی

پیش‌فصل را با تیم اصلی گذراندم اما همچنان جزء تیم ب در سگوندا B بودم. روز به روز تصمیم می‌گرفتند که در تیم اصلی تمرین کنم یا نه. بازی اول فصل جلوی نومانسیا بازی نکردم ولی بعد جلوی راسینگ سانتاندر بازی کردم. مساوی کردیم و از شیوه بازی خودم راضی بودم و همه به من تبریک می‌گفتند.  بعد این طوری شد: "امروز اینجا بمان"، فردا: "بمان"، بعد: "بمان"، "بمان" و... در مسابقه سوم جلوی اسپورتینگ بازی کردم و آن لحظه‌ای بود که دیگر به تیم ب برنگشتم.

دو تا سه‌گانه

سه‌گانه با پپ گواردیولا بیشتر درباره گروه بود. سه‌گانه لوییس انریکه بیشتر به خاطر سه نفری بود که جلو بازی می‌کردند و تمام تفاوت‌ها را رقم می‌زدند.

ژاوی به عنوان مربی

او به عنوان بازیکن یک اسطوره است و به عنوان مربی، انگیزه و آرامش را به تیم آورده است. باشگاه ما در دستان مطمئنی است. به عنوان مربی خیلی هیجان بیشتری دارد تا به عنوان بازیکن. اصلا دلم نمی‌خواهد تصور کنم وضعیت برای داور چهارم چه شکلی است! وقتی یک پاس اشتباه می‌دهی، آشفته می‌شود. الان رابطه‌مان کمی تغییر کرده. شوخی می‌کنیم، یاد قدیم‌ها می‌کنیم، اما او مربی است و ما هم نقش خودمان را داریم. باید یک سری خطوط وجود داشته باشد. ولی ما این را خوب درک می‌کنیم و احترام متقابل وجود دارد. ما زیاد هم حرف می‌زنیم: من کاپیتان هستم.