درباره جدایی اسطوره رم، فرانچسکو توتی از همسر سابقش ایلاری بلاسی پس از ۲۰ سال رابطه، که ظاهراً در میان شایعات خیانت دو طرف صورت گرفت، صحبتهای زیادی شنیده شد. طی روزهای اخیر مطبوعات ایتالیایی جزئیاتی از جمله نام نفر سوم در این رابطه و حتی یک سری پیامک را به عنوان مدرک فاش کردند.
حالا خود فرانچسکو توتی در مصاحبهای مفصل که با «کوریره دلا سرا» برای روشن شدن شرایط انجام داد به این اتفاقات واکنش نشان داد. او در این مورد گفت: «این درست نیست که من اولین کسی بودم که خیانت کردم. گفتم قرار نیست حرف بزنم و حرف هم نزدم، اما در چند هفته اخیر دروغهای زیادی خواندهام. برخی از آنها حتی فرزندان من را به دردسر انداختهاند.» توتی در واقع با این حرف به رابطه جدیدش با نائومی بوچی، که یک زن اقتصاددان است واکنش نشان داد.
توتی سپس توضیح داد: «در سپتامبر سال گذشته شایعات به گوش من رسید مثل این حرف که: ببین، ایلاری با یکی دیگر رابطه دارد. در واقع، بیش از یک نفر.» آن موقع بود که توتی تصمیم گرفت موبایل بلاسی را چک کند.
خودش در این مورد میگوید: «من هرگز در بیست سال زندگیمان این کار را انجام نداده بودم، و او نیز هرگز این کار را با من انجام نداده بود. اما وقتی از افراد مختلف که به آنها اعتماد دارم اخطار دریافت کردم، مشکوک شدم. به موبایلش نگاه کردم و دیدم که شخص سومی بود که به عنوان واسطه بین ایلاری و نفر دیگری عمل میکرد. چیزی شبیه این متن: شما را در هتل میبینیم. نه، این از نظر من محتاطانهتر است.»
پس از کشف این موضوع، کاپیتان سابق رم اظهار داشت که بسیار متأثر شده است: «در گذشته شایعاتی وجود داشت. در مورد او و در مورد من. اما آنها در واقع شایعه بودند. در عوض، این یکی مدرک بود و حقیقت. این موضوع مرا به سمت افسردگی سوق داد. دیگر نمیتوانستم بخوابم. وانمود میکردم که چیزی نیست، اما دیگر خودم نبودم، شخص دیگری شده بودم. به لطف نائومی از این شرایط بیرون آمدم.»
به گفته توتی او تا زمان مشخص شدن خیانت همسرش با بوچی رابطه صرفانه دوستانه داشت: «ما با هم دوست بودیم. بعد از سال نو، داستان ما جدی شد. ایلاری قبل از اینکه رابطه من با نائومی شکل بگیرد با مردان دیگری رابطه داشت!»
در نهایت، بازیکن سابق رم از اینکه این ماجرا باید از طریق قانونی حل شود، ابراز تأسف کرد: «متأسفم که کارم با ایلاری به دادگاه ختم میشود. من هنوز امیدوارم که بتوانیم به توافق برسیم. ایلاری مجموعه ساعتهای من را گرفت، رولکسهای بسیار ارزشمندی نیز در آنها وجود دارد و او همچنین صندوقهای امانات من را با پدرش خالی کرد.»