استقلال سال گذشته پس از دوری یک دهه ای از سکوی رقابت های لیگ برتر بالاخره توانست با فرهاد مجیدی به قهرمانی رقابت ها برسد و در این راه هم تمامی رکورد های قابل دسترس را جا به جا کرد. فرهاد در این دوره از رقابت ها بدون شکست تیمش را قهرمان کرد، رکورد امتیازگیری در لیگ های 16 تیمی را شکست و مستحکم ترین خط دفاعی تاریخ لیگ برتر را ساخت تا یکی از مقتدرانه ترین قهرمانی های لیگ را به نام خود سند بزند.
به گزارش طرفداری، در چنین شرایطی که مدیران استقلال نیمکت تیم خود را خالی دیده اند، دو انتخاب می توانند برای نیمکت فصل آینده تیم داشته باشند. آنها یا باید به دنبال گزینه های داخلی بروند و با هزینه ریالی راس هرم فنی تیم خود را ببندند و یا باید به دنبال سرمربیان خارجی و گزینه های یورویی و دلاری باشند. در این بین در فضای مجازی میان هواداران استقلال جریان بسیار مخالفی در تقابل با انتخاب گزینه داخلی شکل گرفته و از سوی دیگر مسئولان باشگاه استقلال و رسانه ها خیلی بی میل به گزینه داخلی نیستند. از جواد نکونام به عنوان اصلی ترین گزینه برای نشستن روی نیمکت تیم استقلال یاد می شود و ظاهرا توافقات اولیه هم با این گزینه صورت گرفته و اخبار این توافقات هواداران استقلال را بسیار عصبی کرده است. حالا بد نیست با زاویه نگاهی متفاوت دلایل این قضیه که استقلال نباید به سمت گزینه های داخلی و گزینه های خارجی بی کیفیت برود را بررسی کنیم.
- تیم های بزرگ فوتبال ایران را به محلی برای جریان سازی های مثبت تبدیل کنیم!
استقلال و پرسپولیس به نوعی از لحاظ فاکتور های مختلف، بزرگترین تیم های فوتبال ایران هستند و در هر کشور صاحب سبک فوتبال دنیا، این تیم های بزرگ هستند که چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ شخصیتی به عنوان شناسنامه فوتبال یک کشور در عرصه های مختلف ظاهر می شوند. این دو تیم تاثیرگذاری بسیار زیادی روی تیم های مختلف دارند و همواره چه برای سرمربیان و چه برای بازیکنان هدف نهایی در فوتبال ایران محسوب می شوند اما با این تفاسیر مدیران ما از پتانسیل این دو تیم چه استفاده ای کرده اند؟ دو تیم استقلال و پرسپولیس همانطور که در مسائل خارج از فوتبال هیاهوی بسیاری دارند و به راحتی می توانند در فضای لیگ جریان سازی کنند، باید از لحاظ مسائل داخل زمین هم در فوتبال ایران جریان ساز باشند و با توجه به وضعیت فعلی فوتبال ایران با یک برنامه ریزی اساسی و استفاده از مهره های خارجی و الگو برداری از مدل کاری آن ها به راحتی می توان جریان های مثبت فنی ای را در لیگ ایجاد کرد و همین قضیه ناخودآگاه تیم های کوچک تر را هم به سوی این مسائل سوق می دهد. برای مثال شما در همین فصل تاثیرگذاری یک مربی خارجی در کادرفنی تیم استقلال را مشاهده کردید و حالا به وضوح تمام باشگاه های ایرانی ارزش یک دستیار خوب خارجی را درک کرده اند و حتی برخی از آنها این روزها به دنبال این استراتژی هستند که بدون تغییر سرمربی، با اضافه کردن یک دستیار خوب خارجی اوضاع فنی تیم خود را سروسامان بدهند. ببینید، انتخاب گابریله پین یک نمونه بسیار کوچکی از این جریان های مثبتی است که در مورد آن صحبت می کنیم. حالا اگر باشگاه های بزرگ ایرانی با انتخاب های درست به دنبال نیروهای خارجی بروند قطعا مربیان ایرانی هم می توانند روش های کاری مدرن تری را تجربه کنند و علاوه بر آن ما به جای این که راس هرم فنی تیم های بزرگ را با گزینه ایرانی پر کنیم، به سمت گزینه های خارجی مطرح برویم و کنار این مربیان از استعدادهای مربیگری خود استفاده کنیم، عملا بعد از یک دهه ما از چرخه باطل مربیان سنتی و سبک های عجیب و غریب نتیجه گرفتن دورتر می شویم و در آن زمان که استعدادهای ما در عرصه مربیگری به محل استفاده رسیدند، وقت حرکت به سوی انتخاب های داخلی می رسد اما متاسفانه ما از ترس قراردادهای عجیب و غریب و محکومیت های سنگین دیگر به سمت مربیان خارجی نمی رویم و همین قضیه هم آسیب بسیار بزرگی به فوتبال ایران زده است.
- روی سرمایه ها قمار نکنید
این روزها فضای نیمکت استقلال در سنگین ترین حالت خود قرار دارد و جواد نکونام با حضور روی این نیمکت روی کارنامه حرفه ای مربیگری خود قمار می کند. استقلال دیگر آن تیمی نیست که 10 سال فاتح جام لیگ برتر نشده باشد و توقعات هواداران استقلال بسیار بالا رفته است و محبوبیت نکونام هم به هیچ عنوان بین هواداران استقلال بالا نیست و هم هواداران و هم برخی از رسانه ها قطعا با اولین لغزش،تیم را با انتقادات خود بمباران خواهند کرد. فرض کنید روندی مشابه 5 تساوی نیم فصل اول فرهاد مجیدی برای جواد نکونام رخ بدهد، چه اتفاقی می افتد؟ از سوی دیگر جواد نکونام همچنان به بلوغ تاکتیکی خود نرسیده است و با ایده آل هایش قطعا فاصله دارد. تیم های جواد نکونام همچنان از لحاظ بازیسازی هویت مشخصی ندارد و استقلال قهرمان شکست ناپذیر جای مناسبی برای این هویت بخشی نیست. این سرمربی علاوه بر این به نوعی سرمایه ای برای فوتبال ایران است و قطعا اخراج زودهنگام از استقلال این سرمربی را چندسالی عقب می اندازد. شاید از خود جواد نکونام هم این سوال را بپرسید که آیا امروز برای پذیرش این وظیفه سنگین در ایده آل ترین شرایط ممکن هست یا نه؟ قطعا جواب مثبت نخواهد داد...
- تفکرات سنتی و رادیکال مدیریتی؛ گسترش یک چرخه باطل!
در ساعات اخیر شایعاتی مطرح شده است که ظاهرا مصطفی آجورلو و وزارت ورزش به هیچ عنوان علاقه ای به گزینه های خارجی ندارند و در مجموع گرایشات سیاسی در بدنه مدیریت کشور و جو حاکم ظاهرا هیچ علاقه ای به خروج ارز از ایران و روی آوردن به خارجی ها برای عرصه های مختلف ندارد اما در این بین اگر این مسائل سیاسی و اقتصادی را کنار بگذاریم و چشم هایمان را باز کنیم متوجه می شویم فوتبال ما این روز ها به شدت به ورود سرمربیان خارجی نیاز دارد و در چند فصل اخیر که لیگ ما خالی بوده از سرمربیان خارجی، به وضوح شاهد افت ارزش های فنی و اخلاقی در لیگ برتر بوده ایم، به وضوح می بینیم تعداد گل ها کمتر، تاکتیک های دفاعی محبوب تر، دستیار های دادکِش بیشتر و ادبیات فوتبال ما هم جهان سومی تر شده است. در تمام جهان وقتی کشوری در چنین بن بست و چرخه باطلی گرفتار می شود به سوی گزینه های معتبر خارجی می رود، گزینه هایی که با شخصیت، استایل، کوچینگ و ارزش های فنی شان می توانند به بازی های یک لیگ ارزش ببخشند و فاکتور های مثبت بسیار زیادی را به لیگ اضافه کنند. برای ادامه این بحث به یک مثال بسیار کوچک اشاره می کنیم؛ وضعیت استفاده از سیستم های سه دفاعه قبل از حضور استراماچونی در فوتبال ایران و بعد از حضور او را با هم مقایسه کنید تا متوجه شوید یک مربی خارجی چگونه می تواند در فوتبال پیر و خسته یک کشور خاورمیانه ای که هیچ جایی بین بزرگان ندارد، تحولات مثبتی به وجود بیاورد. البته در این بین باید به این نکته هم اشاره کنیم، نوع انتخاب مربی های خارجی هم بسیار مهم است. سرمربیان خارجی سالخورده و جایزه بگیر زیادی این روز ها دلخوش به نیمکت تیم های آسیایی هستند که دیگر هیچ چیزی برای عرضه ندارند. آن ها نه انگیزه کافی برای کار در چنین فضای سنگینی را دارند و نه از ارزش فنی بالایی برخوردار هستند. تنها دارایی برخی از مربیان خارجی یک "ر" است که آن هم به رابطه با دلال های دسته چندمی و رانت قرار مدارهای اقتصادی خلاصه می شود. در مجموع در راه انتخاب مربی برای تیم های بزرگ فوتبال ایران مدیران ایرانی باید از دو مقوله بسیار خطرناک و مخرب دوری کنند، اول تعصب نسبت به کار کردن با سرمربیان ایرانی و دوم پرهیز از مذاکره با دلال ها به جای سرمربیان مطرح خارجی. این روزها پس از جواد نکونام نام های خارجی ای مطرح می شود که هیچ توجیه فنی ای برای حضور روی نیمکت استقلال ندارند و سال هاست که به دلیل تنها چند دوره همکاری با سرمربیان بزرگ، گزینه ای مناسب دانسته می شود. فرایند انتخاب سرمربی خارجی باید شامل یک سری فیلترهای بسیار مهم باشد، فیلتر هایی که ابتدا باید از لحاظ فنی یک گزینه را تایید کند و سپس سراغ فاکتورهایی همچون دستمزد، رابطه خوب با ایجنت ها و ... برود. این روزها به دلیل اینکه هواداران استقلال از حضور یک گزینه داخلی روی نیمکت تیم خود می ترسند، به هر گزینه خارجی راضی می شوند و این برای آینده استقلال «سم» است.
- پاک کردن صورت مساله هیچ کمکی به ما نمی کند
در فصل های اخیر به نوعی حضور در تیم های بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس نسبت به گذشته و نسبت به حالت استاندارد بسیار آسان تر شده است و همین قضیه هم ارتباط مستقیمی با استفاده نکردن از مهره های خارجی دارد و این قضیه به هیچ عنوان به ارتقای سطحی کیفی لیگ ما کمک نمی کند. این که مسئولان فوتبال یک کشور قانونی تدوین می کنند و حضور مهره های خارجی در لیگ را به مدت یک فصل ممنوع می کنند، کاملا نشان دهنده سطح فکری و فضای حاکم بر فوتبال ایران است. به عنوان مثال شما برای یک بیماری ای باید از یک داروی مشخص استفاده کنید اما در انتخاب دارو و میزان مصرف آن اشتباه می کنید، آیا راه حل منطقی این است که مصرف دارور را برای خود ممنوع کنید؟ با این شرایط نه بیماری شما بهبود پیدا می کند و نه این ممنوعیت کمکی به شما می کند. شما فقط ترجیح داده اید صورت مساله را پاک کنید و از انجام دادن کار درست به کلی طفره رفتنه اید. وقتی صحبت از این می شود که برخی مدیران ما هر کاری می کنند تا کار درست را انجام ندهند به وضوح در این قضیه دیده می شود. کافی است به جای این که مدیران و تصمیم گیرندگان این فوتبال را صرفا بر اساس نام یا سوابق سیاسی انتخاب کنند، از مدیران فوتبالی و ورزشی در بالاترین سطح مدیریت بهره بگیرند که البته این امری غیرممکن است و نه فوتبال، بلکه در تمامی حوزه ها ما شاهد انتخاب افراد بر اساس دلایل غیر فنی هستیم. اما بد نیست یک هوادار فوتبال با این واقعیت سیاه بیشتر آشنا شود. از بین مدیران 16 تیم لیگ برتری درصد بالایی با روند مذاکرات خارجی و نحوه رفتار در جلسات با افراد خارجی هیچ آشنایی ای ندارند و در این شرایط چه توقعی از بستن قرارداد های خارجی دارید؟ به جای اعمال ممنوعیت ها و تحریم ها بد نیست کمی در انتخاب مدیران دقت شود. شاید اگر این روزها یک مدیر آشنا با امور بین الملل و فوتبال در ساختمان باشگاه استقلال حضور داشت به هیچ عنوان اجازه حرکت به سمت نام هایی که برای سرمربیگری استقلال مطرح شده بود، را نمی داد و استقلال برای فرار از دست گزینه های داخلی، سراغ تومباکوویچ ها نمی رفت...
انتخاب سرمربی ایرانی دم دستی ترین گزینه برای مدیریت استقلال است اما همیشه اولین راه حل، بهترین راه حل نیست. این استقلال، بعد از جا به جایی تمام رکوردها با یک مربی ایرانی، برای ادامه راه به یک مربی خارجی دارای کارنامه و یک مربی مولف که مسیر حرکت استقلال را به درستی ترسیم کند، نیاز دارد. استقلال اگر واقعا می خواهد سرمربی خوب بسازد، کنار یک سرمربی خارجی رزومه دار، چند مربی خوب ایرانی برای آینده تربیت کند.
استقلال در فصلی که قهرمان شد، بزرگ ترین ایرادش ضعف در بازیسازی بود و این که حالا سراغ یک گزینه ایرانی برود که مشکل بزرگش در مربیگری نداشتن ایده های متنوع برای ساخت بازی است، کمکی به ترمیم و پیشرفت استقلال نمی کند.