سال ۱۴۰۰ برای جواد نکونام به بهترین شکل ممکن سپری شد و سرمربی موفق فولاد خوزستان توانست با این تیم دو جام را فتح کند. قهرمانیهای نکونام در سال ۱۴۰۰ با شکست استقلال در فینال جام حذفی و پرسپولیس در سوپرجام به دست آمد و کاپیتان سابق تیم ملی بار دیگر نشان داد در مربیگری هم مثل زمان بازی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. او به مناسبت پایان سال ۱۴۰۰ گفت و گویی با روزنامه جام جم انجام داده که در ادامه میخوانید:
شما به عنوان چهره سال ورزش ایران برگزیده شدید. تنها مربی ایران بودید که در یک سال دو جام قهرمانی به دست آوردید. در سال ۱۴۰۰ به تمام چیزهایی که میخواستید رسیدید؟
ممنون از شما. نظر لطفتان است. خدارا شکر به لحاظ فوتبالی همه چیز خوب پیش رفت. با فولاد به دو قهرمانی رسیدیم. ابتدا هفدهم مردادماه سال ۱۴۰۰ موفق شدیم در فینال جام حذفی استقلال را شکست دهیم و قهرمان جام حذفی شویم. در هجدهم بهمن ماه در سوپر جام مقابل پرسپولیس قرار گرفتیم که در این مسابقه هم برنده شدیم و به دومین جام خود دست یافتیم. برای من سال ۱۴۰۰ فراموش شدنی نخواهد بود. از زمانی که کار در لیگ برتر را به عنوان مربی شروع کردم، این دو جامی بود که به دست آوردم. خدا را شکر میکنم و جا دارد اینجا از بازیکنانم و از مجموعه فولاد تشکر کنم. همینطور از دستیارانم. هواداران فولاد هم با وجود تمام سختیها و مشکلات با تمام وجود کنار ما بودند و موفق شدیم در کنار هم این جامها را کسب کنیم. دوست دارم هر دو جام را تقدیم مردم خوزستان کنم.
آرزویی بوده که در سال ۱۴۰۰ به آن نرسیده باشید؟
به لحاظ شخصی نه ولی بزرگترین آرزوی من همیشه سلامتی مردم و همینطور حل مشکلات آنها بوده است. امیدوارم روزی از راه برسد که شاهد این مشکلات و سختیها نباشیم، به ویژه در خوزستان. همیشه به بازیکنانم گفتهام فراموش نکنید موفقیت شما و تیم میتواند لحظهای دل مردم را شاد میکند. بنابراین همه با تمام وجود به خاطر دل مردم بجنگید.
بزرگترین آرزوی شما در سال ۱۴۰۱ چه خواهد بود؟
اجازه بدهید از راه برسد، میگویم.(خنده) بعضی از دوستان من به شوخی میگویند آرزوهای تو سقف ندارد. زندگی شبیه به ماموریت است و با هر موفقیتی، یک ماموریت دیگر آغاز نمیشود. نمیتوانم بگویم فقط یک آرزو برای سال ۱۴۰۱ دارم. کلی ترین آرزوی من سلامتی خانواده و مردم ایران است. از ته دل آرزو میکنم مشکلات برای مردم به حداقل برسد. آرزوی فوتبالی هم زیاد دارم. آرزو دارم در هر مسابقه فولاد برنده باشد. ما در فروردین ماه رقابتهای لیگ قهرمانان را داریم. برای ما بسیار حیاتی و مهم خواهد بود. بعد دوباره به لیگ بازخواهیم گشت. دوباره برای فصل جدید آماده می شویم و همینطور ماموریت پشت ماموریت از راه میرسد.
شما به شدت کار میکنید و این را تمام اطرافیانتان میگویند. کی وقت میکنید به خانواده برسید؟
خوب شد این سوال را پرسیدید. باید از خانوادهام تشکر کنم، به ویژه از همسرم که همیشه با سختیها ساخته. من وقتی وارد عرصه مربیگری شدم، خودم را برای همه چیز آماده کردم. شما وقتی بازیکن هستید باید چیزهایی را که میگویند اجرا کنید ولی وقتی مربی هستید باید به همراه کمک های خود یک پلن برای تک تک بازیکنان بریزید. فوتبال هیچوقت توقف ندارد. باید هر روز بدون وقفه و حتی نسبت به دیروز، بهتر کار کنید. من معمولا از صبح تا شب درگیر کار تیم هستم. ظهر یک سری به خانه میزنم. معمولا ساعت ۸،۹ شب هم به خانه می روم و بیشتر زمانم را در کنار فرزندان و همسرم میگذرانم.
آرین و آرینه دو فرزند شما هستند که انگار فوتبال را دوست دارند.
بله، در خانواده ما همه فوتبالی هستند. پدرم شدید فوتبالی است. همینطور برادرانم. از وقتی که یادم میآید، همیشه در خانه ما تلویزیون روشن بود و فوتبال میدیدیم و درباره فوتبال حرف میزدیم. پدرم ما را برای بازیها با استادیوم میبرد و این جزو خاطرات بسیار خوب بچگی من است. الان هم بچههای من خیلی در فضای فوتبال هستند. آرین پسرم از سن کمتر فوتبال بازی میکرد. آرینه دخترم هم به فوتبال علاقه عجیبی دارد و وقتی بازی میکردم، توپ را شوت میکرد و می گفت نکونام، گل!
وقتی در خانه بازی میکنید شما برنده هستید یا بچه؟
سعی میکنم بیشتر داور باشم چون اگر بازی کنم باید ببازم و من از باختن زیاد خوشم نمیآید.(خنده)
حالا بچه ها استقلالی هستند یا پرسپولیسی؟
کلا خانواده ما استقلالی هستند.
شما در خانه اهل آشپزی هم هستید؟
اگر وقت باشد آشپزی هم میکنم. وقتی در اوساسونا بازی میکردم تنها بودم و به خاطر همین مجبور شدم آشپزی را یاد بگیرم.
برای خانواده غذای اسپانیایی هم درست میکنید؟
من در اسپانیا هم که بودم، غذای ایرانی درست میکردم الان در ایران غذای اسپانیایی درست کنم؟(خنده)
برایمان از حس پدر بودن بگوئید و اینکه دوست دارید آریان و آرینه چه کاره شوند؟
حس عجیب و غریبی است. هر مردی برای تکامل در زندگی باید پدر شود. من هم خوشحالم که دو فرزند دارم.وقتی کنار آنها هستم نمیفهمم زمان کی میگذرد. برای هر پدری سالم بودن و موفق شدن فرزاندنش خیلی مهم است. الان که خیلی زود است بخواهم درباره آینده پسر و دخترم صحبت کنم.
درباره فرزاندتان روی چه موضوعی حساسیت دارید و روی آن سختگیری میکنید؟
احترام به بزرگتر. البته که همیشه این موضوع را رعایت میکنند چون از روزی که فهمیدند دوروبرشان چه خبر است، روی این موضوع تاکید داشتیم. همیشه به آنها می گویم اگر شما به کسی احترام نگذارید، وقتی بزرگ شوید توقع احترام از کسی نداشته باشید.
روی درس و مشق بچهها هم حساس هستید؟
شدیدا. همسرم هم خیلی حساس است. بچهها کاری جز درس خواندن ندارند.
روی نظم و انضباط داخل خانه چطور؟
بچهها اگر کار خودشان را از ابتدا انجام دهند و مسئولیتش را گردن پدر و مادر نیاندازند، به مرور زمان در زندگی منظم خواهند بود. همه چیز باید سر جای خود باشد. به وقت تفریح تفریح. به وقت درس، درس خواندن و به وقتش باید به کارهای خودشان هم برسند و وسایلشان را مرتب کنند.
دوباره فوتبالی صحبت کنیم. سر وقت خاطراتتان برویم. بدترین خاطره فوتبالی جواد نکونام به کدام مسابقه برمیگردد؟
فقط مسابقه نبوده. روز درگذشت ناصر حجازی، منصور پورحیدری، رضا احدی، مهرداد میناوند، علی انصاریان و خیلی از چهرههای دیگر فوتبالی که بینمان نیستند، برایم تلخ بود و هست. چند شب خیلی بد فوتبالی هم یادم میآید. یکی بازی با عراق در جام ملتهای استرالیا که واقعا تلخ بود و نمیتوانم فیلم بازی را کامل ببینم. حق ما شکست نبود و آن مسابقه یکی از حسرتهای بزرگ زندگیام است. در مقدماتی ۲۰۱۴ هم دو باخت بد مقابل ازبکستان و لبنان داشتیم که خدا را شکر صعود به جام جهانی آن را شست و برد. بازی با بحرین در مقدماتی ۲۰۰۲ هم کلی خاطره بد یادم میآورد.
در مقدماتی ۲۰۱۴ یک گل شیرین به کره جنوبی زدید که فکر کنیم جزو بهترین خاطراتتان باشد.
بله. بعد از ۱۰ نفره شدن تیمملی، همه فکر میکردند بازنده باشیم. بازی مرگ و زندگی بود. کره جنوبی زیاد حمله میکرد و ما در لاک دفاعی بودیم. روی یک کرنر جلو کشیدم و آن گل را زدم. هنوز فیلمش را میبینم، حس بسیار خوبی به من دست میدهد. بازی برگشت با کره در اولسان هم فوقالعاده بود. به چشمم معجزه در فوتبال را دیدم. کره را بردیم و به عنوان تیم اول راهی جام جهانی شدیم، در حالی که تا دو سه ماه قبلش همه فکر میکردند ما حذف شده هستیم.
به لحاظ فوتبالی به چیزهایی رسیدید که چند دهه بعد شاید درباره آنها بیشتر صحبت شود. جواد نکونام شانس بازی مقابل ستارههای بزرگ فوتبال دنیا را در لالیگا به دست آورد. وقتی شما آنجا بودید، چقدر ستاره در رئال و بارسا بازی میکردند...
بزرگترین آرزوی من حضور در لالیگا بود و بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ این اتفاق افتاد. در اسپانیا ستاره های بزرگی حضور داشتند. بعدها هم بازیکنان بزرگی آمدند. اتوئو، بکام، روبینیو، رونالدینیو، رونالدو، مسی، رونالدو برزیلی، پویول، گوتی، ژاوی، اینیستا، مارسلو، روبرتو کارلوس، رائول، کاسیاس، دنی آلوز، نیستلروی، هیگواین، کاناوارو، ساویولا، سرخیو راموس، اوزیل، کاکا، بنزما، ژابی الفونسو، دکو، تیری هانری، زلاتان ابراهیموویچ، بوسکتس و... از جمله بازیکنانی بودند که در آن دوران حضور داشتند و من تجربه بازی مقابل آنها را به دست آوردم و همیشه از این بابت شکرگزار خداوند هستم.
مسی از ابتدای ورود شما به اسپانیا، ستاره بود؟
وقتی من به اوساسونا رفتم، روزهای اوج رونالدینیو بود. مسی در آن دوران جوان بود و هنوز ستاره بارسا نشده بود.
همیشه به پویول ارادت ویژهای دارید.
او یک کاپیتان واقعی بود. هم به لحاظ قدرت رهبری تیم و هم به لحاظ اخلاق و رفتارش. او همیشه با بازیکنان حریف بهترین رفتار را داشت. به تمام بازیکنان احترام میگذاشت و به همین دلیل نه تنها محبوب من که محبوب خیلیها بود.
صحبت خاصی در پایان مانده؟
سال جدید را به تمام مردم ایران تبریک میگویم. امیدوارم سال ۱۴۰۱ برای تمام مردم کشورم خوب باشد. گرانیها از بین برود و مردم زندگی راحتی داشته باشند. شاید خیلی ها فکر کنند این حرف ها کلیشهای است ولی من از ته دلم آرزو میکنم روزی برسد که دیگر مردم اینقدر گرفتار نباشند.