این تابستان باعث شد «خامس رودریگز» یک واقعیت مهم و دردناک را با پوست و گوشتش لمس کند؛ جایی که ستاره کمبیایی به این نکته تلخ پی برد که دیگر در سطح اول فوتبال جهان هیچ جایی ندارد! هفته گذشته و تنها 380 روز پس از ورود خامس به انگلیس در میان هیاهوی فراوان، انتقال ستاره کلمبیایی به تیم الریان قطر به صورت رسمی اعلام شد؛ اینبار هیچ بیلبوردی برای بدرقهاش در سطح شهر به اهتزاز در نیامد و خروجش به یک بیانیه 54 کلمهای از سمت تافیها خلاصه گشت!
پر بیراه نیست اگر سقوط او را شدید و دراماتیک بنامیم؛ چیزی که نه خود خامس آن را تصور میکرد و نه اورتون. درست همانند «کارلو آنچلوتی»؛ سرمربی سابق و کسی که او را به این باشگاه آورد! در آن زمان همگان بر این باور بودند که خامس به آغاز عصری جدید در «گودیسون پارک» یاری خواهد رساند.
زمانی در دسترس بودن رودریگز در بازار نقلوانتقالات، با واکنش دیوانهوار تیمهای بزرگ اروپایی همراه میشد و آنها را برای جذب خامس به جان هم میانداخت اما این بار وقتی «رافئل بنیتز» برچسب «بازیکن آزاد» را به سینهاش چسباند، شاخکهای هیچ تیمی تکان نخورد! به همین دلیل هم «ژرژ مندس» مدیربرنامههای ستاره کلمبیایی شخصاً پای به میدان گذاشت تا ستاره تحت مدیریتش را به باشگاههای مختلف پیشنهاد دهد! نتیجه؟ جذب چند مشتری از پرتغال، ترکیه و البته خاورمیانه.
همانند 12 ماه قبل، مندس و «کیا جورابچیان» چند روز قبل از پایان مهلت نقلوانتقالات تلاش نمودند تا یک جابجایی را با مهندسی دقیق پیش ببرند؛ این بار هدف بازگشت خامس به پورتو بود. اورتون به این معامله علاقه داشت و کمک میکرد یک بازیکن کلمبیایی دیگر یعنی «لوییز دیاز» را با مبلغی کمتری خریداری کند تا نیاز بنیتز برای جذب یک وینگر سرعتی نیز بر طرف شود. با این حال زمانی که مشخص شد پورتو در انجام درخواستهای مالی خامس ناتوان است، اطمینان اولیه در خصوص این انتقال کاهش یافت. در ادامه نیز با وجود تلاشهای اورتون برای رسیدن به توافق، خامس و نمایندگانش از شرایط خود کوتاه نیامدند تا توافق عملاً وارد فازی غیرممکن شود. البته اینگونه نبود که خامس برای پورتو ارزشی نداشته باشد ولی آنها توانایی پرداخت دستمزد هفتگی 200 هزار پوند برای او را نداشتند. در واقع خامس دستمزدی در سطح یک بازیکن لیگ قهرمانان اروپا میخواست؛ آن هم در شرایطی که دیگر بازیکنی با این کیفیت به حساب نمیآمد!
باشگاه «استانبول باشاکشهیر» ترکیه نیز یکی دیگر از مشتریان خامس بود اما باز هم توافقی بین طرفین شکل نگرفت. در همان زمان، مهلت نقلوانتقالات در لیگ برتر انگلیس و سوپرلیگ ترکیه به اتمام رسید و موکلین رودریگز همچنان به دنبال خروج از بنبست بودند. برای ستاره کلمبیایی رسیدن به جایگاهش در اورتون زیر نظر رافا، ماموریتی غیرممکن به نظر میرسید و از این رو «ماندن و جنگیدن» عملاً پروژهای شکستخورده تلقی میشد. خامس حضور در ترکیب ثابت یک تیم را مد نظر داشت تا باز هم به تیم ملی کلمبیا دعوت شود. تافیها نیز خط زدن روی نام رودریگز را بهترین شیوه برای رهایی از شر دستمزد سنگینش میدانستند.
به این ترتیب؛ انتقال به خاورمیانه به عنوان تنها گزینه، روی میز ماند. ارتباط مندس با «لوران بلان» هم در این ماجرا نقشی کلیدی ایفا نمود تا در نهایت خامس برای مذاکرات نهایی راهی قطر شود. این در واقع آخرین شانس او برای جدایی بود چرا که باشگاه قطری امکان پرداخت دستمزد مدنظر خامس را داشت و با جانودل حاضر بود جهت استخدام رودریگز دست به جیب شود.
فراموش نکنید که اورتون از همان ابتدا هم نسبت به امضای قرارداد با خامس محتاط عمل نمود؛ تافیها سال گذشته یک قرارداد دو ساله را به او پیشنهاد دادند ولی خامس درخواست قرارداد سهساله داشت ولی در نهایت مجبور به عقبنشینی شد. با این حال رودریگز داخل و خارج زمین شروع چشمگیری را رقم زد؛ مدیران باشگاه نیز از محبوبیتی که در میان فوتبالدوستان کشور کلمبیا پیدا کرده بودند، شگفتزده شدند. ضمن اینکه همتیمیهای جدید خامس هم از تواناییهای این ستاره به وجد آمدند. عملکرد ستاره در داخل زمین هم حداقل نشان میداد که او میتواند به دوران اوجش بازگردد. از نگاه خیلیها، آنچلوتی برای کشیدن آخرین قطره از استعداد ستاره کلمبیایی به او آزادی بیش از حدی داد؛ از جمله استفاده از جت خصوصی پیش از پایان فصل که تعجب بسیاری از هواداران را برانگیخت.
در بازهای کوتاه، همان بازیکنانی که از عملکرد او شگفتزده بودند، روز به روز نسبت به بازدهیاش نگران شدند؛ بعضیها به طور خصوصی به باشگاه شکایت کردند و از این گفتند که بازی در کنار رودریگز بعضی وقتها برایشان به امری دشوار تبدیل میشود.
با شروع فصل جدید رقابتها در اروپا، کارلتو پای میز قرارداد با باشگاه رئال مادرید نشست و درست در همان زمان، خامس نسبت به ادامه حضور در «گودیسون پارک» به شک افتاد. او با افسوس گفت: «من عملاً به این دلیل راهی اورتون شدم که آنچلوتی آنجا حضور داشت و ببینید حالا او رفته!» در واقع بدون حضور سرمربی ایتالیایی، ستاره کلمبیایی هرگز راهی مرسیساید نمیشد!
کمی بعد از حضور «رافائل بنیتز» به خامس اعلام شد که میتواند از تیم جدا شود؛ کارلتو هم دیگر او را با خود به «سانتیاگو برنابئو» نبرد تا خامس مقابل درب خروج «گودیسون پارک» به تنهایی بایستد. البته شاید از همان ابتدا نیز عدم کارایی خامس در بلندمدت برای اورتون اجتنابناپذیر به نظر میرسید. با این حال برای هوادارانی که برای سالها تشنه دیدن یک ستاره باکیفیت در لباس آبی تیمشان بودند، داشتن همزمان آنچلوتی و بازیساز سابق رئال مادرید، یک اتفاق سورئال به حساب میآمد. اکنون شاید بزرگترین ناامیدی این باشد که هواداران هرگز بازی خامس را از نزدیک در ورزشگاه ندیدند.
حال انتقال رودریگز به قطر یک گام ناامیدکننده دیگر برای ستارهای است که زمانی دنیا را زیر پای خودش میدید.