وقتی تیمهای عربی را تحت فشار بگذاریم موفق به شکست آنها میشویم. تورنمنت آسیا بهترین موقعیت برای درک این موضوع بود. بازیهای متمرکز دست تیمهای عربی را برای ما رو کرد و توهمی که آنها از قدرت خود برای ما به وجود آورده بودند را از بین برد. حالا بهتر متوجه میشویم که آنها نه تنها از ما بهتر نیستند که از فوتبال ایران خیلی هم عقبتر هستند. در فوتبال اسمها بازی نمیکنند، بدن بازی میکند. عضله که پیر شد، حتی اگر اسم بازیکن را یک تریلی هم بکشد، باز هم فایدهای ندارد. عضله که پیر میشود، سرعت بازیکن پایین میآید و تصمیمگیری به تأخیر میافتد. تیمهای عربی، اسمهای پیر شده را استخدام میکنند و آنچه اهمیت دارد این است که ما فوتبال عربها را گم نکنیم.
لزوم تشکیل دپارتمان بررسی فوتبال منطقه در فدراسیون فوتبال
ما باید به صورت تخصصی و دقیق فوتبال عربی را در مطبوعاتمان یا از طریق فدراسیون فوتبالمان تعقیب کنیم. همانطور که آنها فوتبال ما را با دقت دنبال میکنند. آنها چنان وضعیت بازیکنان ما را دنبال میکنند که رشد بازیکنان فوتبال ما را زودتر از خودمان متوجه میشوند. آنها ما را تعقیب میکنند چون میدانند که باید از ما عبور کنند تا به ردههای بالاتر برسند. ما چرا تعقیبشان نکنیم؟ چرا نباید به طور تخصصی بررسی کنیم که حضور یک مربی در یک تیم چطور بر روند فوتبال تیمهای عربی تأثیرگذار بوده است؟
علاوه بر مطبوعات، لازم است که فدراسیون فوتبال دپارتمانی تحت عنوان دپارتمان بررسی فوتبال منطقه داشته باشد. همچنین کمیته آموزش باید در فواصل زمانی مختلف نشریههایی را با محوریت بررسی و تحلیل فوتبال منطقه منتشر کند تا آگاهی لازم در این رابطه را به اهالی فوتبال داخلی، بازیکنان و مربیان بدهد. ما چون چنین تمهیداتی را نیندیشیدهایم، همیشه مقابل این تیمها چشمبسته جلو میرویم.
اطلاعات سوخته برخی کارشناسان و توهمزایی فوتبال عرب
متأسفانه کارشناسان داخلی هم هر بار میخواهند فوتبال منطقه را تحلیل کنند، فقط اسمها را حفظ میکنند و به عنوان مثال میگویند فلان بازیکن ۸۱ گل زده، ۵۰۰ پاس گل داده و از این دست آمارها. اینها چه اطلاعات سوختهای است که درباره فوتبال عربی ارائه میدهید؟ تا آنجا که چشم ما میبیند، فوتبال بسیاری از این بازیکنان تمام است. فوتبال عرب اما با آوردن این بازیکنان توانسته توهمزایی کند. همه ما دیدیم که وقتی قطر ژاوی را به فوتبال خود وارد کرد، پاسهای آخرش را میداد و دو سال بعد هم در همان قطر مربی شد. این یعنی فوتبالش همان زمان هم تمام شده بود. از توهم بیرون بیایید و ببینید که پیش رویتان هیچی نیست. نه اینکه فوتبال عرب صفر صفر باشد اما صرفاً یک غول پوشالی است.
تیمهای عربی البته در شاخه غیرفوتبالی و از نظر قدرت مالی و قدرت مدیریتی که در AFC دارند، موفق میشوند در عرصههای مختلف حرف خود را پیش ببرند. همه میدانیم که AFC یک محیط سالم ورزشی نیست. چنانچه فیفا هم با ماجراهایی که درباره پلاتینی به وجود آمد، مشخص شد که درگیر مراودات غیرقانونی است. حتی درباره اهدای جام جهانی به قطر هم حرف و حدیثهای زیادی مطرح میشد. آنجا که فیفا بود، درگیر این مسائل شد، اینجا که دیگر کنفدراسیون فوتبال آسیا ست و در بسیاری از مواقع نشان دادهاند که حرکاتشان مطابق یک مؤسسه حرفهای نیست. حتی بنده معتقدم که AFC با نفوذ سران فوتبال منطقه، برای جلوگیری از رشد فوتبال ما در آموزش هم به صورت هدفمند برای کلاسها مدرس میفرستد.
خارج کردن مهرههای فوتبال ایران در اوج دوران فوتبال
از طرف دیگر همین تیمهای عربی، چنان فوتبال ما را رصد میکنند که هر بار بازیکنی در فوتبال ایران به دوران اوج خود میرسد، تیمهای عربی به سرعت با پیشنهادهای مالی بالا او را وسوسه میکنند و در همان دوران اوجش او را از فوتبال ما بیرون میکشند. علی دایی، علی کریمی، فرهاد مجیدی، مجتبی جباری و خیلی از بازیکنان دیگر ما درست در روزهای اوج فوتبال خود با پیشنهاد تیمهای عربی مواجه شدند. این یک سناریوی تعریف شده از سوی آنهاست تا تیمهای باشگاهی ما را با خروج بازیکنان توانمند تضعیف کنند و در مسابقات آسیایی از ما پیش بیفتند. وقتی این بازیکنان در دوران اوج خود از فوتبال ما خارج شدند، دیگر حتی وقتی برگشتند بازیکنان سابق نبودند چون بدون شک آنها برای پیشرفت بازیکنان ما این کار را نکردهاند و طبیعی است که شرایط آبوهوایی و نوع تمرینات این تیمها بازیکنان ما را برای همیشه از این دوران اوج دور میکرد.
سه روش عمده تیمهای عرب برای عبور از تیمهای ایرانی
بنابراین تیمهای عربی، پیش از هر چیز با توهمزایی به تیمهای کشورهای دیگر از جمله ایران، قدرت پوشالی خود را القا میکنند. در وهله دوم از طریق اعمال نفوذ در داوریها و AFC و در مرحله سوم با خارج کردن بهترین مهرههای ما از چرخه فوتبال کشور، سعی دارند به هر قیمت شده، از فوتبال ایران عبور کنند.
ما اما باید این هشیاری را داشته باشیم که به همین ترتیب فوتبال آنها را دنبال کنیم، اتفاقات را تفسیر کنیم و هر چه بیشتر بشناسیمشان، خواهیم دانست که عبور از آنها برای ما دشوار نیست.