در روایات آمده که امام هادی (ع) در روزهای آخر عمر شریف بیمار و در بستر شهادت آرمیده بودند، یکی از دوستان به نام ابو دُعامه برای عیادت از حضرت به محضرش آمد، پس از احوالپرسی برخاست تا مراجعت کند، امام هادی (ع) به او فرمودند: «ای ابو دعامه! حقّ تو بر من واجب شد، میخواهی حدیثی برای تو نقل کنم که شاد و خوشحال شوی؟عرض کرد: خیلی دوست دارم و به آن نیازمندم».
امام هادی (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) فرمودند: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم: اَلایمانُ ماوَقّرَتْهُ الْقُلُوبُ و صَدَّ قَتْهُ الأْعْمالُ، وَالإْسْلامُ مَا جَری بِهِ اللِّسانُ وَ حَلَّتْ بِهِ الْمُناکِحَةُ.
ایمان آن است که دل آن را با کمال احترام بپذیرد و رفتارها آن را تصدیق کند، ولی اسلام آن است که زبان به آن حرکت کند و ازدواج به وسیله آن حلال شود.
ابو دُعامه میگوید، به امام عرض کردم:«نمی دانم کدام یک از این دو بهتر است: سلسله سند حدیث (که همه از معصومین علیه السلام هستند) یا خود حدیث؟»
امام هادی علیه السلام فرمود: «این حدیث در صحیفهای است به خط امیرمؤمنان علی (ع) و املای رسول خدا (ص) که به هر یک از امامان (ع) به ارث رسیده است.» (۱)
امام هادی (ع) با قدرت علمی خود، همه را متحیر کرد
حجت الاسلام داود بشیرزاده کارشناس مذهبی گفت : امام هادی (ع) از جایگاه ویژهای در میان شیعیان برخوردار است. ایشان یکی از اهل بیت رسول الله (ص) است که در سن کم به جایگاه امامت رسید و همه را با قدرت علمی خود متحیر ساخت.در میان شیعیان اثنی عشری هیچ شخصی را نداریم که با ایشان مخالف باشد حتی خیلی از بزرگان اهل سنت نیز امام هادی (ع) را به عنوان فردی الهی قبول داشتند.
این کارشناس مذهبی افزود: زندگی امام علی النقی (ع) در میان اهل بیت برای ما بسیار حائز اهمیت است، نه فقط برای ما بلکه برای دشمنان هم تخریب جایگاه ایشان از اهمیت بالایی برخوردار است به عنوان مثال شاهد بودیم که چند سال پیش خوانندهای هتاک ترانهای را برای تخریب جایگاه امام هادی (ع) خواند که بی دلیل نبود، زیرا امام بنیانگذار مکتب انتظار بودند که به مذاق خیلیها خوش نمیآمد.
ایجاد مقدمات غیبت امام زمان (عج)
حجت الاسلام بشیرزاده ادامه داد: آماده کردن مردم برای عصر غیبت امام زمان (عج) یکی از ویژگی های امام هادی (ع) بود، به طوریکه امام هادی (ع) مستقیم با مردم ارتباط برقرار نمیکرد و از پشت پرده با آنها صحبت میکرد و به ندرت با مردم عادی ارتباط داشت. در فرمایشاتشان تاکید داشتند که امام زمان این گونه با شما رفتار خواهد کرد، او حواسش به شما هست، ولی ارتباطش با شما اینگونه است؛ مردم نیز آمادگی کامل داشتند و خود را آماده زمان غیبت صغری کردند.
امام هادی (ع) بنیانگذار ولایت فقیه بودند
این کارشناس مذهبی تصریح کرد : ولایت فقیه از دیگر موضوعاتی بود که امام هادی(ع) بنیانگذاری کردند که در جهان تشیع یکی از مباحث اساسی و اصلی در میان مردم است. ایشان از طریق شبکه وکالت با مردم ارتباط برقرار کرد، امام به برخی از وکلای خود که در شهرهای دوردست بودند، فرمودند: نیاز نیست بیایید با من صحبت کنید خودتان بر اساس مبانی که از ما آموختید، فتوی دهید و مردم را راهنمایی کنید و آن چیزی که مربوط به ولایت فقیه است را انجام دهید.
وی افزود : مبانی که الان خیلی از دشمنان با آن مشکل دارند و باعث یکپارچگی مملکت اسلامی شده است همین موضوع ولایت فقیه است که دشمنان را خشمگین کرده و باعث شده خود را دشمن قسم خورده امام هادی (ع) بدانند.
اثبات ولایت فقیه و عید غدیر در میان مردم
حجت الاسلام بشیرزاده مطرح کرد : یکی دیگر از فعالیتهای امام دهم (ع) جایگاه غدیر و ولایت امیرالمومنین(ع) بود که تا قبل از این مردم به این موضوع توجهی نداشتند و حکومتهای جدید را پذیرفته بودند، حتی ولایت امیرالمومنین (ع) یادشان نبود به گونهای که وقتی خلیفه زمان،امام هادی (ع) را دعوت کردند قبل از این که به دیدن خلیفه عباسی بروند، فرمودند اول من باید به زیارت امیرالمومنین (ع) بروم از این رو به نجف رفتند و آن زیارت معروف غدیریه امام هادی (ع) که بیش از ۱۵۰ منقبت معروف امیرالمومنین (ع) در آن بیان شده است را خواندند که در نوع خودش بی نظیر است و همچنین زیارت جامعه کبیره که از امام هادی(ع) به یادگار مانده که اساسا شناسنامه اهل بیت (ع) نامیده میشود.
به روز بودن ترفندهای امام در مقابل دشمنان
حجت الاسلام بشیری گفت: امام هادی (ع) تاکتیکهای خودشان را با توجه به شرایط زمان تغییر میدادند و با انحرافات مبارزه میکردند، درسی که الان لازم است ما در زندگی خودمان به آن توجه کنیم. مثل موضوع فضای مجازی که در عصر حاضر فقط از طریق منبر نمیتوان در مقابل دشمنان قرار گرفت و باید به همه جنبهها توجه کرد. مقام معظم رهبری در سخنرانی فرمودند فضای مجازی جبههای است که سنگر هایش دست دشمن است و جوانان ما در این فضا بی پناه ماندهاند.
پینوشت:
۱. مروج الذّهب، المسعودی، طبع بیروت دارالفکر، ج ۴، ص ۱۷۱.