یکی از سؤالات متعددی که برای پاسخ گویی به دفتر این استاد اخلاق و تربیت حوزه علمیه قم ارسال گردید «فلسفه نماز چیست و ما چرا نماز می خوانیم؟» می باشد که استاد انصاریان اینگونه پاسخ داده اند؛
نماز از ارکان عبادات حق است، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنیم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد. یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی، حس نیایش و پرستش است، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است.
پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند، بلکه نوع پرستش، یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد را به بشر آموختند. احساس نیایش، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدودیت وجود ندارد و به قول –اینشتاین- دانشمند بزرگ عصر ما: در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند.
لذا پرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است، یعنی بشر فطرتاً گرایش دارد که یک چیز را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک کند. پیام قرآن این است که ای انسان! رب خود، پروردگار خود، صاحب اختیار خودت را بپرست. «الذی خلقکم و الذین من قبلکم؛ کسی که شما و گذشتگان شما را آفریده است».
پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگرانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند. عبادت و پرستش علاوه براینکه نیاز فطری بشر است، راز آفرینش انسان نیز عبادت است «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند». عبادت یک پیمان الهی است که انسان در روز ازل با خدای خود پیمان عبودیت بسته است «الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لاتعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین * و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم؛ ای بنی آدم ، آیا من با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید که راه راست است و شما را به سعادت می رساند». عبادت مأموریت انسان است.
«وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین...؛ آیا مأمور نشدید که فقط خدا را خالصانه پرستش کنید؟» اکنون که روشن شد عبادت و پرستش از غرایز ذاتی و از نیازهای فطری انسان است جایگاه نماز در پرستش و عبودیت روشن می شود. نماز عالی ترین تجلی پرستش و عبادت است. زیرا پرستش یا قولی است یا عملی. و نماز هر دو را دربر دارد چون اذکار نماز مانند قرائت حمد و سوره، ذکر رکوع و سجود و تشهد عبادت قولی است و قیام و رکوع و سجود عبادت عملی است نماز رفیع ترین و با اهمیت ترین جایگاه را در عبادات دارد و در رأس آنها می باشد، نماز منبع تغذیه روح انسان و امداد الهی است.
انسان با نماز می تواند قوت بگیرد و انرژی در جهت نیل به کمالات حاصل کند. «واستعینوا بالصبر و الصلاه...؛ از نماز استمداد کنید» کسی که می خواهد یک مسلمان واقعی و مجاهد نیرومند باشد باید نماز خوان خالص و مخلص باشد. حضرت علی(ع) در آخرین وصایایش که در واپسین لحظات عمر آن حضرت بود فرمود: "الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم؛ خدا را خدا را، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست". امام صادق(ع) نیز در آخرین نفس های عمر با برکت خویش فرمودند: "لن تنال شفاعتنا مستخفاً بالصلاه؛هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، نخواهد رسید". نماز بنیان اعتقادی انسان را به مبدأ و معاد تقویت می کند. از حضرت علی(ع) سؤال شد: چرا ما دوبار سجده می کنیم؟ امیرمؤمنان(ع) این آیه را خواند: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخری؛ سجده یادآور قیامت و صحنه محشر و مبعوث شدن انسان است».
شخصی از امام صادق(ع) پرسید: برترین چیزهایی که بندگان با آن به پروردگارشان تقرب می جویند و نزدیک می شوند چیست؟ حضرت فرمودند: بعد از معرفت و شناخت (خداوند متعال) من بهتر از نماز نمی دانم. و همین اهمیت نماز است که نسبت به کوتاهی به آن شدیداً نهی شده است. از رسول اکرم(ص) روایت شده که فرمود: مبادا نماز خود را ضایع سازید، زیرا هرکس که نماز خود را ضایع نماید خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور نماید، و برخدا حق است که او را با منافقان در آتش افکند، پس وای برکسی که بر نماز خود مواظبت و نگهبانی ننماید.
سبب عزت موجود نماز است نماز زینت درگه معبود نماز است نماز
بی نماز از نظر لطف خدا محروم است شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز
شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست گفت عز و شرف و جود نماز است نماز