پرستش و عبادت در دنیای دین اسلام تنها منتهی میشود به پرستش و ستایش حق متعال و در غیر اینصورت شرک محسوب میشود. اما به راستی پرستش چه معنا و مفهومی دارد و در ادیان مختلف از آن چطور یاد میشود و یا چطور به آن پرداخته میشود؟
امروز با جمع آوری مطالبی پیرامون این موضوع قصد داریم تا شما را با فلسفه پرستش آشنا نماییم، پس با ما همراه باشید.
پرستش و عبادت
عبادت از ریشه «عَبَدَ» و به معنای پرستش و اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است.
از ریشه عبد دومصدر عبودیت و عبادت مشتق شدهاست.
این مطلب را از دست ندهید: گناه، اراده عبادت خدا را از بین میبرد
این دو واژه در عبری و عربی کاربرد داشته و معنی همسان دارد.
بررسی مفهوم پرستش
مفهوم پرستش در زبان فارسی، معادل مفهوم عبادت در زبان عربی است.
برای این لفظ تعریفهای متعدد شده است.
نقطه مشترک در این تعریفها
خضوع در مقابل موجودی که آن را برتر میدانیم.
در برخی تعریفها آمده خضوع در مقابل موجودی که مالک شأنی از شئون وجود و حیات است.
در برخی تعریفها تصریح شده که این خضوع در صورتی که همراه با تقدیس باشد، عبادت و پرستش محسوب میشود.
چرایی اصل پرستش
روان شناسان معتقدند که در وجود انسان گرایشهایی به صورت فطری قرار دارد که یکی از آنها گرایش به پرستش است. گرایشهای دیگر، حقیقت جویی، زیبا طلبی و کمال خواهی است.
با این بیان روشن است که پرستش نه یک تکلیف، بلکه یک نیاز، بلکه یک حس و گرایش درونی است.
انسان موجودی است کمال طلب و نیازمند، پس، چون خود را در برابر منبعی بزرگ از قدرت، عظمت، قداست، کمال ببیند، در برابر آن خضوع نموده و دست نیاز به سوی او دراز میکند. انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش میخواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدودیت وجود ندارد؛ و عبادت و پرستش نشان دهندة یک "امکان" و یک "میل" در انسان است، امکان بیرون رفتن از امور مادّی و میل به پیوستن به افق بالاتر و وسیع تر.
با توجه به مطالب فوق میتوان به این نتیجه رسید که تنها موجودی که میتواند نیاز پرستش و حس پرستش انسان را پاسخگو باشد، خدا است. زیرا پرستش خضوع به همراه تقدیس است و قدوس تنها او است. اوست که منبع بی پایان فیض و عظمت و قدرت و کمال و زیبایی است و پرستش انسان، اتصال به این منبع بی پایان و ازلی فیض است و نیاز و گرایشی در درون است و چنانچه در ادیان توحیدی و دین اسلام به آن تکلیف شده، برای رسیدن به آن منبع فیض است، نه جلب سود و منفعت و نفعی برای خدا که او بی نیاز مطلق است.
در واقع تمام موجودات جهان دارای این حس هستند و انسان در این وادی و نیاز و حس تنها نیست.. قرآن میفرماید: «کلّ قد علم صلوته و تسبیحه؛ تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را میدانند». در جای دیگر میفرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم؛ هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح و ستایش میگوید، لیکن شما تسبیح آنان را نمیفهمید»؛ بنابراین، همه عالم به صورت ناخودآگاه دارای حس پرستش هستند و خدا را ستایش و پرستش میکنند، اما آنچه انسان را از سایر موجودات متمایز میکند پرستش اختیاری است که در سایه آگاهی، ایمان و... تحقق مییابد.
پرستش در ادیان ابراهیمی
عبادت و پرستش در سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر برشمرده میشود که در هر سه دین به عنوان یکی از اولویتها بر آن تأکید شدهاست. این تأکید به حدی است که در آرمان و هدف بعثت موسی (ع) آمده که او مأمور شده بنیاسرائیل را برای عبادت خداوند از مصر بیرون ببرد. قرآن نیز اولین دعوت پیامبر را دعوت به توحید، عبادت خدا و دوری از شرک ذکر میکند. ادا کردن عبادت در زندگی انسان با آغاز خلقت بوده به طوری که اولین عبادت به صورت قربانی در تورات و قرآن در مورد دو پسر آدم (ع) (قابیل و هابیل) ذکر شدهاست. عبادت در طول زمان، صورتهای مختلفی به خود گرفتهاست. عبادت به معنی اخص آن عبارت است از عبادات شریعت که در شریعت یهود، عمدتاً به قربانی، عشریه، روزه، اعیاد و نماز و در شریعت اسلامی عمدتاً به نماز، روزه، زکات و حج اطلاق میشود.
پرستش در یهودیت
عبادت از منظر کتب عهد قدیم، اطاعت کامل و محض خداوند است چنانچه در «اول تواریخ» آمده:
حالای پسر من سلیمان، بکوش تا خدای اجداد خود را بشناسی و با تمام دل و جان او را بپرستی و خدمت کنی. خداوند تمام دلها را میبیند و هر فکری را میداند. اگر در جستجوی خداباشی، او را خواهی یافت، ولی اگر از او برگردی، تو را تا ابد طرد خواهد کرد.
در مزامیر نیز آمدهاست که: خداوند را با تمام دل خود، در مجلس راستان و میان قوم او ستایش خواهم کرد. اطاعت در عهد قدیم شامل اطاعتی میشود که از روی میل و رغبت است؛ و عبادت مختص خداوند بوده و برای غیر خدا سزاوار ناست و تنها اوست که شایسته عبادت است. در یهودیت حتی جنگ هم در راستای عهد خداوند عبادت است. در یهودیت آمدهاست: خداوند، جان پناه من است، او صخره من است و مرا نجات میبخشد. خدایم صخره محکمی است که به آن پناه میبرم. او همچون سپر از من محافظت میکند. به من پناه میدهد و با قدرتش مرا میرهاند. او را به کمک خواهم طلبید و از جنگ دشمنان رهائی خواهم یافت.ای خداوند بزرگ تو شایسته پرستش هستی. (مزامیر ۱۸:۲-۳)
پرستش در مسیحیت
خداوند، در یهودیت خدائی است مهربان و بخشنده که پناهگاه و محل انس و امنیت است برای مردم زمانه، و همه چیز با او معنا پیدا میکند، امّا در عهد جدید خداوند معنای عمیقتر و باشکوهتر دارد.
از دیدگاه مسیح خداوند را باید با تمام قلب و جان دوست بدارید و این اولین و مهمترین دستور خدا است.
ایمان و عبادت در مسیحیت به دو معنای دوست داشتن خداوند با تمام قلب و جان و محبت و خدمت به مردم به کار رفتهاست.
امّا در مسیحیت از آنجائی که باور عهد جدید بر آن است که عیسی پسر خداوند است، عبادت هم شامل خداوند آسمانی میشود و هم خداوندی که جسم شد؛ یعنی مسیح.
پس پرستش و عبادت خداوند، بدون اطاعت و پرستش مسیح غیر ممکن است.
مسیح چهره دیدنی خدای نادیدهاست. او فرزند خداست و بر تمام موجودات برتری دارد. در واقع هستی به وسیله عیسی مسیح به وجود آمدهاست.... (کولسیان ۱:۱۵-۱۹)
پرستش در اسلام
روشهای صحیح و کاربردی عربی نشان میدهند که عبادت، نوعی از خضوع در نهایت درجه آن و ناشی از دریافت قلبی نسبت به عظمت و سلطه معبود است. برای عبادت دو چیز لازم است:
اول: پایبندی به آنچه خداوند به صورت امر و نهی و حلال و حرام تشریع نموده و توسط پیامبران ابلاغ گردیدهاست. این امر به عنصر اطاعت و خضوع در برابر خدا عینیت میبخشد. کسی که از پذیرش فرمان خدا سرپیچی کند و از پیروی راه و پایبندی به شریعت او استکبار ورزد، بنده و پرستش کننده خدانیست؛ هر چند او را خالق و روزی دهنده خود بداند و بدین امر اعتراف کند، چنانچه مشرکان عرب هم چنین ادعایی داشتند.
دوم: پایبندی او، از دل سرشار از محبت خدا برخیزد؛ زیرا در هستی، چیزی دوست داشتنیتر از خدا وجود ندارد. برای اینکه او صاحب فضل و احسان است و انسان را که چیزی نبود به وجود آورد و آفرید. اساس محبت خداوند متعال، آگاهی از فضل، نعمت، نیکی، رحمت، احساس جمال و کمال اوست. اگر کسی احسان را دوست دارد، صاحب احسان اوست و اگر زیبائی را دوست دارد، مصدر زیبائی اوست و اگر کسی طالب کمال است، کمال حقیقی اوست و اگر کسی خود را دوست دارد، بداند که آفریننده و پدید آورندهاش خداوند است. کسی که خدا را بشناسد، او را دوست دارد و به اندازه درجه شناخت خویش، نسبت به او محبت پیدا میکند. به همین دلیل محبت محمد نسبت به خداوند، از همه بیشتر بود؛ زیرا معرفت بالاتری نسبت به خدا داشت.
به طور کلی و به صورت اجمالی در قرآن عبادت به صورتهای مختلف تعریف شدهاست که سه صورت از آنها عبارتاند از:
۱- خضوع و کرنش که از اعتقاد به الوهیت و معبود سرچشمه گرفته باشد. دلیل این معنا آیاتی است که به عبادت خداوند امر میکند و انسانها را از عبادت غیر او نهی میکند و به این دلیل هیچالهی و ربّی غیر خداوند وجود ندارد:
«یاقَومِ آعبُدُوا آلله مَالَکُم مِن إله غَیرُهُ» (سوره اعراف: ۵۹)
۲- خضوع و کرنش در مقابل موجودی که او را «رب» میدانیم و شأنی از شئون وجود و زندگی خود را در دنیا و آخرت در اختیار او میشماریم؛ چه امور معنوی مانند عزت و پیروزی در دنیا و چه در امور معنوی مانند آمرزش گناهان. رب کسی است که زمام امور را در کف دارد و عهدهدار تدبیر و تربیت اوست؛ بنابراین عبادت معبود به خاطر ربوبیت اوست. شاهد این سخنان آیاتی است که دلیل منحصر بودن عبادت به خداوند را یگانگی او در ربوبیت میداند:
و قالَ المسیحُ یا بنی اسرائیلَ اعبدوالله رَبّی و رَبَّکُم/ إِنَّ هذِهِ اُمَّتُکُم أَمَّهً و احِدهً وأَنَا رَبُّکم فَاعبُدُنِ. (انبیا:۹۲ / مائده:۷۲)
۳- خضوع و کرنش در برابر کسی است که او را عالم، یا موجودی که امور هستی به او واگذار شده، میدانیم؛ حال چه امور تکوینی مانند خلق، رزق، زنده کردن و میراندن به او واگذار شده وچه امور تشریعی مانند قانونگذاری شفاعت و مغفرت. انحصار عبادت در خدا، تعهد دیرینهای است که خداوند از نوع انسان گرفتهاست. این پیمان با قلم قدرت خداوندی در فطرت بشری نقش بسته و در طبع اصیل انسان کاشته شدهاست.
وِ ِاذُا اَخَذَ رَبُّک مِن بَنی آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرَّیتَهُم و اَشهَدَهُم عَلی اَنفُسِهِم اَلَسنتُ بَرّبکُم قالُوا بَلی شِهدنَا اَن تَقُولُوا یومَ آلقیامَه ِانُّا کُنُّاعَن هَذا غافلینَ* او تقُولُوا انَّما اشرَکَ آبَاوُنا مِن قَبلُ و کُنََّا ذُرَّیهً مِن بَعدِهِم اَفَتُهلِکُنَا بِما فَعَلَ آلُمبطِلُونَ. (سوره اعراف ۱۷۲-۱۷۳)
بنابراین بزرگترین هدف بعثت، فرستادن رسولان و فرود آمدن کتابهای مقدس، یاد آوری این پیمان دیرینه به مردم، پاک کردن غبار فراموشی، شرک یا تقلید از روی فطرت باشد و نخستین دعوت و رهنمود پیامبران این باشد که
آعبُدُوالله مالَکُم مِن اِله غَیرُهُ (خداوند را بپرستید که غیر از او برای شما ایزدی نیست) (سوره اعراف:۵۹)
نوح، هود، صالح، ابراهیم، لوط، شعیب و هر پیامبری که به سوی قوم دروغگو و گمراهی انتخاب شدند، همین دعوت را فریاد زدند و به قوم خود اعلام داشتهاند که: خداوند میفرماید «ما هیچ رسولی را به رسالت نفرستادیم مگر آنکه به او وحی کردیم که به جز من خدایی نیست تنها مرا به یکتایی پرستش کنید و بس.» (سوره انبیاء:۲۵)
دامنه عبادات اسلام شامل تمام اعمال آدمی است به شرط آنکه به قصد و نیت خداوند انجام شود. در واقع دامنه عبادت در اسلام، تمامی دین و زندگی انسان است و تمام وجود انسان را خدا فرا میگیرد. به طور کلی بر اساس تعالیمنم اسلام خداوند انس و جن را برای این آفریده که تنها او را عبادت کنند و در مقابل او سجده کنند و فرمان و امر خداوند را قبول کرده و اجرا نمایند همانطور که در سوره ذاریات آیه ۵۶ به آن اشاره شدهاست: «وَ مَا خَلَقتَ الجِنَّ وَ الانسَ الَّاِلیعبدُونِ» (جن و انسان را تنها برای پرستش آفریدیم)
جوادی آملی از علمای تشیع در این مورد میگوید: قرآن کریم در تبیین رابطه عبد و عبادت، عبادت را هدف آفرینش او میداند. انسان همانند هستهای است که هدف متوسط آن درخت شدن و هدف بالاتر آن به بار نشستن است و هدفهای دیگری نیز در پیش دارد. امّا هدف اصلی و برتر از عبادت رسیدن به یقین است، همانگونه که در آیه ۹۹ از سوره حجر میفرماید:
واعبد ربک حتی یاتیک الیقین (و پروردگارت را پرستش کن تا یقین برسی) (سوره حجر:۹۹)
نگرشهای ناهمگون
ادیان یهودیت و اسلام و مسیحیت یا به عبارت دیگر، عهد عتیق، عهد جدید و قرآن کریم، در این که، عبادت اطاعت کامل و محض و از روی میل و رغبت در مقابل خداوند در کلیه امور است، با هم اشتراک دارند و هر سه کتاب، عبادت را منحصر در خداوند میدانند.
امّا مفهوم عبادت در مسیحیت با مفهوم یهودیت و اسلام کاملاً متفاوت است. در مسیحیت، شخص مسیح که خود، پسر خدا، متأثر از روح القدس و تجسم خداوند است در جسم، مسیر عبادت میشود و راه رسیدن به حقیقت نوعی جا پای عیسی گذاشتن است و رفتن و اقتدا به مسیح است، و حقیقت در نزدیک شدن هر چه بیشتر به مسیح کسب میشود. چنانکه در انجیل آمده است: «و عیسا گفت: و من راه، راستی و حقیقت هستم. گسی نمیتواند پدر را بیابد جز به واسطه من»
در مسیحیت همچنین بر خلاف اسلام و یهودیت، عبادت به زبانی خاص صورت نمیگیرد. بلکه تاکید خداوند در انجیل بر آن است که هر قوم و زبانی به زبان خود با او گفتگو کنند. در همین راستا انجیل نیز به زبانهای مختلف دنیا ترجمه میشود و هر نژادی به زبان مادری خود به مطالعه آن میپردازد.
در اسلام عبادت همراه با آداب و مناسک خاص مبتنی بر شریعت است، و تخطّی از قوانین شریعت مساوی با دور شدن از حقیقت است.
در عین حال در بین عارفان اسلامی وضعیت تقریباً فرق دارد و آنان نوع متفاوتی از عبادت را مطرح میکنند. آنها پایبندی به شریعت را تا جایی میدانند که انسان را به حقیقت برساند و بعد از رسیدن به حقیقت در واقع همچون نردبانی است که انسان را به مقصد رساندهاست و بعد از رسیدن دیگر کاربردی ندارد.