امام حسن مجتبی علیه السلام را به عنوان کریم اهل بیت علیهم السلام میشناسیم؛ کریم بزرگوار و بزرگمنشی که ماجراها و روایتهای بسیاری در زمینه جود و کرمش نقل شده است. تمام افرادی که آن حضرت را دیده و با ایشان برخوردی داشتهاند و یا حتی با واسطه ماجراهایی درباره آن حضرت شنیدهاند -اعم از شیعه و سنی- همگی اتفاقنظر دارند که سبط اکبر نبی مکرم اسلام را به حق باید کریمترین انسانها بر روی زمین دانست.
در ایام شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام، گفتگویی با آیتالله ممدوحی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، انجام داده است تا مهمترین و بارزترین ویژگی شخصیتی آن حضرت مورد بررسی قرار دهد و سیره و سبک زندگی کریمانه ایشان را به عنوان الگویی برای زندگی روزمره مردم معرفی کند.
آیتالله ممدوحی در طی این گفتگو تأکید کرده است که: «اگر نگاه اجمالی و کلی به مجموعه روایتها و حدیثهایی که به امام حسن مجتبی علیه السلام برمیگردد، نگاهی بیندازیم و آنها دستهبندی کنیم به این نتیجه میرسیم که روایتهایی که در زمینه کریم بودن آن حضرت است، بیشتر و برجستهتر از سایر روایتها است. به عنوان مثال در میان ماجراهایی که به امام حسن علیه السلام مربوط است، تعداد زیادی از آنها به موضوع اهل کرم بودن آن حضرت برمیگردد.»
ایشان همچنین تصریح کرده است: «نه تنها شیعیان، بلکه دانشمندان و نویسندگان از میان برادران اهل سنت نیز به کریم امام حسن علیه السلام اذعان دارند. به عنوان مثال ابن کثیر که یکی از نویسندگان برجسته از میان اهل سنت است، در کتابی به نام البدایه و النهایه ماجراهایی را نوشته که به موضوع کریم بودن امام حسن علیه السلام مربوط است.»
*یکی از ویژگیهای بارز در سبک زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام، کرم و بخشش آن حضرت است، به طوری که آن حضرت به عنوان کریم اهل بیت علیهم السلام شناخته میشوند. دلیل این نامگذاری چیست؟
همان طور که در سؤال اشاره کردید کریم بودن یکی از صفات بارز امام حسن علیه السلام است. هرچند که میدانیم این صفاتی که برای اهل بیت علیهم السلام عنوان میشود، مخصوص به همه آن بزرگان است. به عنوان مثال همه این خاندان کریم هستند، همه آنها راضی به اراده خداوند متعال بوده و همگی عالم بودهاند. اما بروز و ظهور یک صفت در میان همه آنها بیشتر از سایرین بوده است. چنانکه صفت کریم بودن در امام حسن علیه السلام بروز بیشتری داشته است.
*معنای کرامت چیست؟
کریم بودن به این معنا است که پیش از اینکه کسی اعلام و ابراز نیاز کند، فرد به او کمک میکند و یاریاش میکند. طبق روایتهای بسیاری که از شیعه و اهل سنت نقل شده امام حسن مجتبی علیه السلام به این صفت شناخته میشدند و به یاری مردم میرفتند. به عنوان مثال در کتاب مواعظ امامان علیهم السلام نوشته که امام حسن علیه السلام فرمودهاند که: «کار نیک و کمک در صورتى نیک است که قبلاً مسامحه و سردوانى در آن نکرده باشى و بعد هم منت پشت سر آن کرده نشود. بخل عبارت است از اینکه آنچه خرج کردهاى تلف بدانى و هر چه نگه داشتهاى به عنوان شرف به حساب بیاورى. هر کسی که نعمت و کمکی که کرده را بشمارد کرم خود را از دست داده است. عجله در انتقام براى گناه نداشته باش بین این دو راهى براى عذر و پوزش بگذار. بهترین موقعى که کریم باید چشمپوشى کند موقعى است که گناهکار برایش پوزش خواستن و عذرخواهی سخت باشد.»
ماجرای کرامت امام حسن علیه السلام
در عین حال یک ماجرایی هم روایت شده که گوشه دیگری از کرامت امام حسن علیه السلام را نشان میدهد. در کتاب بحار الانوار جلد 43 نوشته شده که مردى از اهل شام با امام حسن علیه السلام مواجه شد و شروع به توهین کردن به آن حضرت کرد، اما آن حضرت هیچ پاسخی نمیدادند. وقتی مرد از توهینهای خودش خسته شد و سکوت کرد، امام حسن علیه السلام با خوشرویی که فقط از آن خانواده بزرگوار برمیآمد، به او فرمودند: «به نظر میرسد که تو در این شهر غریب باشی. اگر از ما رضایت بخواهى رضایت میدهیم. اگر چیزى بخواهى به تو عطا خواهیم کرد، اگر از ما راهنمایى بخواهى تو را هدایت میکنیم، اگر حاجتى داشته باشى روا میکنیم، اگر گرسنه باشى به تو غذا میدهیم، اگر برهنه باشى لباس به تو میپوشانیم، اگر محتاج باشى تو را بىنیاز خواهیم کرد، اگر رانده شده باشى تو را پناه میدهیم، چنانچه احتیاجى داشته باشى به داد تو میرسیم و کمکت میکنیم. اگر اثاث و لوازم مسافرت خود را بیاورى و مهمان ما باشى تا موقعى که بخواهى بروى، براى تو بهتر است. از تو به بهترین وجه پذیرایی خواهیم کرد.
وقتی که آن مرد شامى این سخنان را از امام حسن علیه السلام شنید گریان شد و گفت: شهادت میدهم که تو در روى زمین خلیفه خدا هستی. خدا بهتر میداند که مقام رسالت را کجا قرار دهد. تو و پدرت در نظر من دشمنترین خلق خدا بودید ولى دیگر شما نزد من محبوبترین خلق خدا هستید. بعد از آن هم لوازم سفر خود را برداشت و به خانه امام حسن علیه السلام برد و مهمان آن حضرت بود تا آن وقتی که حرکت کرد و رفت و دوستى این خاندان را از اعتقادات خودش قرار داد.
* به هر حال همان طور که اشاره کردید، امام حسن مجتبی علیه السلام دارای صفات پسندیده و خصلتهای برتر دیگر اخلاقی هم بودهاند. اما چرا به طور شاخص آن حضرت را به عنوان کریم اهل بیت علیهم السلام میشناسیم؟ در واقع میخواهیم بدانیم چرا صفت کریم بودن ایشان در نظر ما برجستهتر از سایر صفات آن حضرت است؟
در پاسخ به این سؤال باید توجه کنیم که اگر نگاه اجمالی و کلی به مجموعه روایتها و حدیثهایی که به امام حسن مجتبی علیه السلام برمیگردد، نگاهی بیندازیم و آنها دستهبندی کنیم به این نتیجه میرسیم که روایتهایی که در زمینه کریم بودن آن حضرت است، بیشتر و برجستهتر از سایر روایتها است. به عنوان مثال در میان ماجراهایی که به امام حسن علیه السلام مربوط است، تعداد زیادی از آنها به موضوع اهل کرم بودن آن حضرت برمیگردد.
شیعه و سنی بر کریم بودن امام حسن علیه السلام همعقیدهاند
* این روایتها را شیعیان نقل کردهاند و یا نویسندگان و تاریخنگاران اهل سنت هم درباره کریم بودن امام حسن علیه السلام مطالبی را نوشتهاند؟
نکته جالب توجه این است که هم شیعیان در این موضوع از امام حسن علیه السلام روایتها و ماجراهایی را ثبت کردهاند و هم برادران اهل سنت. روایتهای مستند شیعیان را میتوانیم در کتابهای معتبری مانند کتاب اصول کافی بخوانیم که درباره سخاوت آن حضرت روایتهای زیادی را نقل کردهاند.
در عین حال باید توجه کنیم که ابن کثیر که یکی از نویسندگان اهل سنت است، در کتابی به نام البدایه و النهایه ماجراهایی را نوشته که به موضوع کریم بودن امام حسن علیه السلام مربوط است. او نوشته است که غلام فقیری در گوشهای از زمینی نشسته بود و با تکه نان کوچکی که داشت، هم خودش میخورد و هم به سگ گرسنهای غذا میداد. امام حسن علیه السلام وقتی آن غلام را دیدند، علت این کارش را پرسیدند. غلام گفت: «من شرم دارم از اینکه از این نان بخورم و به این سگ گرسنه غذایی ندهم.» امام حسن علیه السلام صاحب تکه زمینی که غلام بر آن نشسته بود را صدا کردند. آن زمین و آن غلام را از او خریداری کردند، غلام را آزاد کرده و باغ را هم به او بخشیدند.
درواقع امام علیه السلام نه تنها خودشان اهل کرامت و بخشش بودند، حتی میخواستند این صفت میان مردم نشر پیدا کند و همه مردم نسبت به سایرین و حتی نسبت به حیوانات مهربان باشند.
کرم یعنی بخشش بدون منت و قبل از اظهار نیاز
* درباره کریم بودن امام حسن علیه السلام توضیح دادید. اما معنا و مفهوم کریم بودن چیست؟ شاید عدهای برداشت غلطی از این خصلت داشته باشند که یا از این کار دوری کنند و یا چنان اهل بخشش باشند که زندگی و امور معیشت خودشان به مخاطره بیفتد.
خداوند متعال در قرآن کریم تأکید میفرماید که: «وَ لَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» به این معنی که نه آن طور دستت را مشت کن و در کمک و نیکی کردن به مخلوقات خدا تنگنظر باش و نه دستت را باز کن و داراییهایت را از دست بده که خودت به تنگدستی بیفتی. مفهوم کریم بودن در همین حوزه میگنجد.
کریم بودن به این معناست که قبل از اینکه شخص نیازمند اظهار نیاز کند، فرد کریم یا از روی نشانههای موجود پی به نیاز طرف مقابل میبرد و یا طبع کریمانه و هوش او این نیاز را درک کرده و به یاری او میرود. البته کار در همین مقطع باقی نمیماند. چون بسیاری از مردم متوجه نیاز نیازمندان میشوند، اما باید اقدام کرده و قبل از اینکه شخص عزتنفس خودش را زیر پا بگذارد به یاری او میرود. امام حسن علیه السلام اینگونه به مردم نیازمند کمک میکردند که به کریم بودن شناخته شدهاند. چون عزتنفس مردم برای ایشان ارزش و جایگاه والایی داشت و به آن توجه میکردند.
بنابراین صبر نمیکردند تا فرد محتاج دهان باز کند و نیازش را بگوید، بلکه پیش از گفتن او به کمکش میرفتند و با نوعی برخورد بزرگوارانه و دوستانه نیازش را برطرف میکردند.
* بنابراین آیا میتوان نتیجه گرفت که کمک کردن بدون منت گذاشتن و آزار و اذیت مفهومی از کریم بودن است؟
درست است. همان طور که امام حسن علیه السلام به عنوان کریم اهل بیت علیهم السلام، به نیازمندان طوری کمک میکردند که عزتنفس آنها خدشهدار نشود و در عین حال بدون منت گذاشتن و بیهیچ آزار و اذیتی آنها را یاری میکردند، معنای کریم بودن را میتوانیم درک کنیم.
در سیره امام حسن علیه السلام میخوانیم که زمانی شخصی وارد مسجد شده و از مردم کمک خواست. امام علیه السلام او را به خانه خود دعوت کردند. ایشان در حالی به آن نیازمند کمک کردند که خودشان پشت در بودند و دست مبارک را از لای در بیرون آورده و دینارها را در دست فقیر گذاشتند تا مبادا آن مرد فقیر از گرفتن دینارها احساس خجالت کند.
حتی زمانی که دیگران دلیل این نوع رفتار را از امام حسن علیه السلام میپرسند، ایشان جواب میدهند که «خوف آن داشتم که آن مرد در آن لحظه با من چشم در چشم شده و احساس شرمندگی کند.»
* این نوع رفتار را میتوان مصداقی از آیه شریفه «لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الأذی» دانست؟
بله. قرآن کریم به ما توصیه میکند که کمکها و صدقههای خود را با منت و آزار باطل نکنید. درواقع اگر به کسی کمکی کردیم و او را به دلیل این کمک آزار و اذیت کردیم، درواقع کمک و کار خیر خودمان را باطل کردهایم.
مصداق رعایت این آیه شریفه همین سیره امام حسن علیه السلام است که به شدت مراقب بودند مبادا کسی که از ایشان کمکی دریافت میکند، ناراحت و یا اذیت شود. حتی مراقب بودند مبادا طرف مقابل حس شرمساری و خجالت داشته باشد. این نوع رفتار نمونه کامل رعایت این آیه شریفه است .