امام سجاد علیه السلام در جریان حادثه کربلا گرفتار بیماری سختی بودند که این بیماری مانع از حضور ایشان در جبهه نبرد شد.
شیخ مفید به نقل از حمید بن مسلم می نویسد ؛
« سپس به علی بن الحسین رسیدیم ، که در بستر افتاده و به شدت بیمار بود ، گروهی از پیادگان با شمر رسیدند ، آنان به شمر گفتند آیا این بیمار را نکشیم ، من گفتم سبحان الله بیماری اش کارش را می سازد ( نیازی به کشتن نیست ) همواره
چنین گفتم تا آنان را از او باز گرداندنم »الارشاد ج2 ص
بیماری حضرت تنها در زمان حادثه کربلا به تقدیر الهی جهت مصون ماندن جان شریفش برای تصدی منصب امامت بوده است و چنان نبوده که ایشان در تمام طول عمر بیمار باشد و تعبیر عابد_بیمار در مورد ایشان تعبیر مناسبی نمی باشد .
طبری از امام سجاد علیه السلام نقل می کند ؛
« در شبی که بامدادش پدرم به شهادت رسید نشسته بودم و عمه ام زینب از من پرستاری می کرد ( و من بیمار بودم )»تاریخ طبری ج5 ص420
در کتاب شرح الاخبار هم چنین آمده است ؛
« امام زین العابدین در آن ایام به شدت بیمار و سنگین و از جنگ ناتوان بود »شرح الاخبار ج3 ص250
در کتاب الامالی شجری نیز چنین آمده است ؛
« امام سجاد بیمار بود و اندکی در جنگ شرکت جست ، اما چنان ناتوان بود که به سان زخم خوردگان از معرکه بیرونش آوردند و خداوند مرگ را از او دور کرد و به همراه زنان اسیر شد »الامالی شجری ج1 ص171
ابن سعد نیز می نویسد ؛« امام سجاد در کربلا بر اثر بیماری نجنگید »الطبقات الکبری ج5 ص221
بیماری حضرت تنها در زمان حادثه کربلا به تقدیر الهی جهت مصون ماندن جان شریفش برای تصدی منصب امامت بوده است و چنان نبوده که ایشان در تمام طول عمر بیمار باشد و تعبیر عابد بیمار در مورد ایشان تعبیر مناسبی نمی باشد.