ابلیس از زمانی که از درگاه خداوند اخراج شد، سوگند یاد کرد تمام انسانها را اغوا کند؛ قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین؛ [شیطان] گفت: «پس بهعزّت تو سوگند که همگى را جدّاً از راه به در مىبرم» (سوره صاد:82)؛ خداوند نیز در آیات متعددی مردم را از مکر و دشمنی او آگاه ساخت و فرمود: «إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبین؛ شیطان نسبت به انسان دشمنی آشکار است» و در آیهای دیگر بهصراحت فرمود: «أَلَمْأَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنیآدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وى دشمن آشکار شماست؟».
اما گروهی با فریب شیطان راه باطل پیش گرفتند و سعی کردند با جریان حق که همان خط انبیاء و اوصیاست سر ستیز داشته باشند؛ این جریان با عنوان حزبالشیطان در قرآن معرفی شد. اینها با سر سپردن به اوامر شیطان خواه بهصورت دریافت القاء و یا خواه بهصورت مستقیم راه عبودیت او را پیش گرفتند و بنا را بر فساد در زمین نهادند تا به امیال شهوانی و دنیایی خود دست یابند.
ابلیس که از این فرصت در راستای اهداف خود که همان انحراف انسانها از خط مستقیم خداوند و به دنبال آن نابودی نسل انسانهاست، بهره برد و هرچند در مقاطع متعددی توانست ضربات زیادی بر پیکره جبهه حق وارد کند، اما هیچ گاه نتوانست مسیر کاروان بشریت به سوی آرمانهای الهی را سد کند تا اینکه این کاروان به جریان غدیر رسید؛ در این ماجرا خداوند از مجرای رسول گرامی اسلام(ص) و به واسطه انتصاب رسمیِ امام علی(ع) به منصب ولایتاللهی تمام نعمات خاصه و کمال دین را بر عالم و آدم جاری کرد. طبیعتاً این مسأله برای لشکر باطل به خصوص ابلیس بسیار گران تمام شد. امام صادق(ع) در یک روایت به نقل از پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) شدت ناراحتی ابلیس از وقوع جریان غدیر را اینگونه بیان میکند:
شیطان دشمن خدا چهار بار ناله کرد: روزى که مورد لعن خدا واقع شد، روزى که به زمین هبوط کرد، روزى که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مبعوث شد و روز عید غدیر.
إِنَّ إِبْلِیسَ عَدُوُّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ: یَوْمَ لُعِنَ، وَ یَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ یَوْمَ بُعِثَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ یَوْمَ الْغَدِیرِ». (قربالاسناد، ص9)
جالب توجه اینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبهای معروف به «قاصعه» بعد از آنکه به مذمت شیطان به دلیل عدم سجده بر آدم (علیهالسلام) پرداخت و مردم را از تبعیت راه او بر حذر داشت، فرمود:
«من هنگامى که وحى بر پیامبر(ص) فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم. گفتم: اى فرستاده خدا این آوا چیست؟ گفت: «این شیطان است که از آن که او را نپرستند ناامید و نگران است. همانا تو میشنوى آنچه را من میشنوم و میبینى آنچه را من میبینم، جز این که تو پیامبر نیستى و وزیرى و بر راه خیر میروى.»
بنابراین ابلیس که به ناچار با این صحنه مواجه شد، بنای خویش را بر ادامه دشمنی با خاندان وحی نهاد و آنچه که نباید اتفاق میافتاد، رخ داد.