حیا و عفاف دو گوهر گرانبهایی هستند که خداوند آنها را در وجود انسانها به ودیعه نهاده است. این دو عنصر روحبخش از یک سو انسانها را از آلوده شدن به گناهان در امان نگه میدارد و از دیگر سو زمینه رشد سریعتر آنان در معنویات را فراهم میکند.
درباره پیوستگی این دو خصلت نیکو در روایتی از امیر مؤمنان(ع) میخوانیم: «عفت هر شخص به اندازه حیای اوست؛ عَلَى قَدْرِ الْحَیَاءِ تَکُونُ الْعِفَّةُ» (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص256). بر این اساس میتوان نتیجه گرفت عفت هر فرد با میزان حیای او سنجیده میشود؛ هر اندازه حیا بیشتر، عفت افراد بیشتر خواهد بود و هر اندازه حیای افراد کمتر باشد، از عنصر عفت بهره کمتری خواهند برد.
این دو خصلت تعالیبخش آنگاه که در وجود انسان تبلور یابد، زمینه دوری وی از شهوات نفسانی و رفتارهای ناپسند را فراهم میکند. به قول راغب اصفهانی در کتاب "المفردات" عفت، حالت نفسانی است که مانع تسلط شهوت بر انسان میشود و انسان عفیف کسی است که با تمرین و تلاش مستمر و پیروزی بر شهوت، به این حالت دست یافته باشد. همچنین گفتهاند پایه عفاف، خویشتنداری است که مانع افراط در مسائل اخلاقی و رفتاری میشود.
در واقع هر اندازه حیا و عفت در انسانها تقویت شود، به آن میزان از گناهان دور و بر کرامت آنان افزوده میشود که این امر بر رشد معنوی آنان کمک شایان توجهی خواهد کرد.
در این بین بانوان به دلایل خاصّ زنانه، بهره بیشتری از این موهبت الهی دارند؛ به عنوان نمونه خداوند در آیاتی از قرآن نمونههایی از زنان مؤمن را یاد میکند که در پرتو رعایت عفت و حیا توانستهاند به عالیترین مراتب معنوی دست یابند که از مصادیق بارز آن حضرت مریم(س) است. این بانوی بزرگوار آنچنان صاحب عفت بود که خداوند به ایشان توفیق داد ظرفی برای پذیرش و نزول برترین پیامبر الهی پس از رسول گرامی اسلام(ص) یعنی حضرت عیسی(ع) باشد در آنجا که فرمود:
«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ»
[یاد کن] هنگامى [را] که فرشتگان گفتند: «اى مریم، خداوند تو را به کلمهاى از جانب خود، که نامش مسیح، عیسى بن مریم است مژده مىدهد، در حالى که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.(45 آلعمران)
و یا در جایی دیگر میفرماید:
«...إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْه»
مسیح، عیسى بن مریم، فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوى مریم افکنده و روحى از جانب اوست.(171 نساء)
نمونه دیگری که خداوند در قرآن یاد میکند، یکی از دختران شعیب نبی(ع) در برخورد با حضرت موسی(ع) است. بر اساس این داستان قرآنی، پس از آنکه موسای نبی(ع) در امری به دو دختر شعیب(ع) کمک میکند، در ادامه آیات میخوانیم: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا؛ پس یکى از آن دو زن -در حالى که با حیا گام بر مىداشت- نزد وى آمد [و] گفت: «پدرم تو را مىطلبد تا تو را به پاداش آبدادن [گوسفندان] براى ما، مزد دهد.» در این آیه ویژگی حیا هرچند برای یکی از دختران شعیب(ع) به کار رفته است، اما به طور حتم هر دو بانوی بزرگوار صاحب این خصلت پسندیده بودند؛ و اینچنین بود که خداوند به دختر شعیب(ع) توفیق همسریِ یکی از 5 پیامبران صاحب عزم را عطا کرد.
بنابراین همان طور که عنوان شد، عنصر عفت و حیا در درجه اول انسان را از خطاها مصون نگه میدارد و در درجه بعد و در اثر ممارست و تمرین در حفظ و رعایت آن، زمینه رشد و کسب توفیقات عظیم الهی را فراهم میکند. امام علی(ع) در این باره در روایتی دیگر فرمود: «هرکس عفت پیشه کند، از گناهان سبک میشود و قدر و ارزش او نزد خداوند عظیم میشود؛ مَنْ عَفَّ خَفَّ وِزْرُهُ وَ عَظُمَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْرُهُ.».
به طور حتم و بر اساس آموزههای دینی، خداوند این امر را برای بانوان هموارتر و در دسترستر قرار داده است. بانوان تنها به واسطه رعایت یکی از مصادیق عفاف یعنی مسأله حجاب و دوری گزیدن از افراد نامحرم(مگر به حد ضرورت) میتوانند همچون بانوان الگوی قرآنی به توفیقات فراوانی در مسیر برنامههای الهی دست یابند.