سرویس مذهبی افکار- شيخ عبدالله گلپايگاني را در خواب ديدند گفته بود پس از مرگ مرا به آسمان بردند و گفتند: چه آوردهاي؟
گفتم: «درس و بحث» ملائکه در آن خدشه کردند.
گفتند: «دیگر چه داری؟» گفتم: «زیارت و توسل» آنرا هم قبول نکردند. عاجز شدم.
گفتم: «چیزی ندارم!» گفتند: «تو دُر گرانبهایی داری: میخواستی بروی کربلا، دو ریال نداشتی مرکب کرایه کنی، پیاده که میرفتی خار به پایت رفت عاجز شدی «من شیخ عبدالله با اینهمه درس و بحثنباید دو ریال داشته باشم با مرکب بروم!؟» سریع از این فکر پشیمان شدی و گفتی:
الحمد لله رب العالمين اين آن دري است كه نزد ما محفوظ مانده همين هم به درد تو ميخورد.
شناسه خبر:
۷۴۸۴۳
برای خدا چه آوردی؟
«من شیخ عبدالله با اینهمه درس و بحثنباید دو ریال داشته باشم با مرکب بروم!؟»
۰