دوری از گناه
منظور از دوری از گناه همان تقوا و پرهیزکاری و مراقبت در ترک هر گونه گناه و نافرمانی خدا است. مسأله دوری از گناه از عوامل مهم ریشهای و کلیدی برای هدایت و رهبری در راه کمالات است. زیرا گناه یک آسیب و آفت خطرناک و سرنوشت برانداز برای هلاکت و گمراهی و سقوط در درّه هولناک عذاب است. برای روشن شدن مطلب بهتر است اینگونه بیان کنیم که:
- انسانی که از نظر جسمی بیمار میشود، نزد پزشک برای معالجه میرود. پزشک جهت بازگرداندن سلامتی بیمار دو برنامه دارد. ۱ - برنامه بهداشت و پیش گیری ۲ - درمان.
پزشک در مرحله درمان یک سری بایدها و نبایدها را به بیمار توصیه میکند که، باید از چند موضوع پرهیز کنی – اگر قبلا پرهیز میکردی گرفتار بیماری نمیشدی – و باید از چند مورد دارو استفاده کنی، و طبق دستور تنظیم شده رفتار کنی تا درمان شوی.
قطعاً مسأله پیشگیری و پرهیز مهمتر و آسانتر و کم هزینهتر از برنامه مثبت(درمان با دارو) است، حتی ممکن است بیمار بر اثر ادامه پرهیز بی آنکه دارویی مصرف کند سلامتی خود را باز یابد.
- درختی را در نظر بگیریم عواملی چون: خاک + نور + حرارت + کود + آب + هوای آزاد = ثمر و میوه
همه اینها لازم ولی کافی نیست بلکه باید عوامل و یا موانعی که جلوی رسیدن به ثمر را میگیرد شناخت و پس از آن جلوگیری و پیشگیری کرد. آفتها، درهم شکننده تارو پود گیاهند پس باید درخت را از هر گونه آفت دور نگاه داشت و آن را از مبتلا شدن مبرا کرد و به عبارتی درخت را واکسینه نمود.
پس باید از ابعاد مختلف با گناه فاصله گرفت و از آن به شدت دوری کرد و حتی فضای ذهن را از هر گونه تمایل به آن پاک سازی کرد. جهت رسیدن به این مراتب نیازمند شناسایی عوامل ارتکاب به گناه هستیم که به آنها اشاره میشود.
روزه گرفتن روی شیطان را سیاه میکند و صدقه کمر شیطان را میشکند و دوستی برای خدا و استمداد از عمل صالح، پشت و پشتوانه شیطان را قطع میکند و استغفار شاهرگ شیطان را میبرد و برای هر چیزی زکات و عامل پاک سازی است، پاک سازی بدن، روزه استپرهیز از کوچک شمردن گناه
یکی از عواملی که انسان را به سوی گناه سوق میدهد، کوچک شمردن گناه است. گاهی با تقسیم گناه به صغیره و کبیره، بعضی را فریب میدهد که پس ارتکاب گناهان صغیره چندان مهم نیست، غافل از آن که گناه به معنی فرمان خدا را زیر پا گذاشتن و فرمان شیطان را روی چشم نهادن است و چنین کاری بسیار بزرگ و خطرناک است. مساله صغیره و کبیره امری نسبی است یعنی بعضی از گناهان نسبت به بعضی دیگر کوچکترند و گرنه هر گناهی ذاتاً بزرگ و خطیر است و حتما باید از آن دوری جست. در نهایت کوچک شمردن موجب تبدیل آن به گناه بزرگ میشود. به عنوان مثال اگر کسی سنگی به سوی ما پرتاب کرد ولی بعد پشیمان شد و عذر
خواهی کرد، شایسته است که او را ببخشیم. ولی اگر سنگ ریزهای به ما بزند و در مقابل اعتراض ما بگوید این که چیزی نبود بی خیالش!!! او را نخواهیم بخشید. زیرا این کار از روح طغیان گر و ناسالم او پرده برداشته و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک میشمرد و در عوض جسارت هم دارد.
از این رو امیر مومنان علی علیه السلام فرمود: " اَشُّد الذّنوب مَا آشتَهان بِه صاحبه "(۱)
بدترین گناهان آن است که صاحبش آن را کوچک و سبک بشمرد.
امام سجاد علیه السلام از خطر کوچک شمردن گناه به خدا پناه میبرد و در ضمن دعا عرض میکند: پروردگارا: به تو پناه میبرم از اصوار بر گناهان و کوچک شمردن گناه.(۲)
به طور کلی از کلام معصومین علیهم السلام فهمیده میشود که گناهان صغیره در چندین مورد به گناه بزرگ تبدیل میگردد.
مانند:
۱ - اصرار بر گناه صغیره.
۲ - کوچک شمردن گناه.
۳ - اظهار خوشحالی هنگام گناه.
۴ - گناه از روی طغیان و سرکشی.
۵ - مغرور شدن به مهلت الهی هنگام گناه
۶ - تظاهر به گناه.
۷ - گناه افراد با شخصیت و مطرح.
۸ - هزم بر تکرار گناه صغیره.
۹ - رضایت به گناه دیگران.
باید توجه داشت که همین گناهانی که ما آنها را کوچک میپنداریم، انباشته شدن آنها میتواند بزرگترین خطرها را بیافریند. برای تجسم این مطلب داستانی که شاید بارها شنیده باشیم که: روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) با همراهان خود در سرزمین بی آب و علفی فرود آمد، در آنجا به آنها فرمود: بروید هیزم جمع آوری کنید تا با آن آتش روشن کنیم و غذا بپزیم. یاران عرض کردند: اینجا سرزمین خشکی است و هیچ گونه هیزم در آن نیست.
پیامبر فرمود: بروید هر مقدار که میتوانید جمع کنید و هر کدام مختصری هیزم یافته و آوردند و روی هم ریختند و هیزم زیادی انباشته شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) با نگاه به آن هیزم به همراهان فرمود: گناهان اینگونه روی هم انباشته میگردند و سپس فرمودند: از گناهان حقیر و ریز بپرهیزید که همه آنها ثبت و جمع میگردد.
شیطان و نفسانیات
نکته قابل توجه در مورد دوری از گناه، شناخت عوامل گناه بود که یکی از آنها، طغیان نفس است که موجب گناه شده و این سرکشی و طغیان بر اثر القائات و وسوسههای شیطان ایجاد میشود. پس باید شیطان شناسی و عوامل و وسایل غلبه بر شیطان را مورد توجه جدی خود قرار دهیم، تا بتوانیم از گناه فاصله بگیریم. برهمین اساس از امام صادق علیه السلام و او از پدرانش از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت میکند که آن حضرت روزی به اصحاب خود فرمود: آیا میخواهید شما را به چیزی خبر دهم که شما را همانند دوری مغرب از مشرق، از شیطان دور سازد؟ یاران گفتند: آری. فرمود: " روزه گرفتن روی شیطان را سیاه
میکند و صدقه کمر شیطان را میشکند و دوستی برای خدا و استمداد از عمل صالح، پشت و پشتوانه شیطان را قطع میکند و استغفار شاهرگ شیطان را میبرد و برای هر چیزی زکات و عامل پاک سازی است، پاک سازی بدن، روزه است. "(۳)
مساله تخلیه، تحلیه و تجلیه
نکته جالب دیگر در رابطه با ترک گناه مسألهای است که معلم بزرگ اخلاق حضرت آیت الله تهرانی(در مجموعهای از سخنرانیهای اخلاقیاش) برای پیمودن راه سیر و سلوک عرفانی و اخلاقی بیان نمودهاند که خلاصهاش چنین است: هرگاه مؤمن تصمیم به ترک گناه گرفت، روح و روانش را از آلودگی گناه خالی نموده و به مقام تخلیه رسیده است.(درون زدایی) سپس اگر روح و روان پاکش را با زیورهای فضایل اخلاقی بیاراید به مقام تحلیه(آراستگی) رسیده، و اگر از این مرحله نیز بالاتر رفت و دل و روح خود را آینهی جمال الهی کرد، عظمت خدا را در وجودش متجلی میسازد و او به مقام مظهریت میرسد که عالیترین درجه
عرفان و اخلاق است.(یعنی آینه ایی از وجود خدا میشود) به این ترتیب پایه نخست این مقام عالی و ملکوتی، دوری از گناه است.
توصیههای قرآنی
مقام تقوا و دوری از گناه در درجهای است که از نظر قرآنی قبولی و کمال هرگونه عمل نیک بستگی به دوری از گناه دارد. و گرنه کارهای نیک در کنار گناه بی خاصیت خواهد شد و مانند علف هرزههایی است که مانع رشد گیاهان مفید میشود. پس باید آن علفها را وجین کرد تا گیاه فرصت و امکان رشد و نمو داشته باشد. در آیه نهم سوره مائده آمده: " انما یَتَقَّبل الله من المتقین "؛ قطعا خداوند کارهای خیر و نیک را از افراد پرهیزکار از گناه میپذیرد.
هرگاه مؤمن تصمیم به ترک گناه گرفت، روح و روانش را از آلودگی گناه خالی نموده و به مقام تخلیه رسیده است.(درون زدایی) سپس اگر روح و روان پاکش را با زیورهای فضایل اخلاقی بیاراید به مقام تحلیه(آراستگی) رسیده، و اگر از این مرحله نیز بالاتر رفت و دل و روح خود را آینهی جمال الهی کرد، عظمت خدا را در وجودش متجلی میسازد و او به مقام مظهریت میرسد که عالیترین درجه عرفان و اخلاق است
حتی قرآنی برای کسی مفید و راهنمای کامل است که او تصمیم برتقوا و دوری از گناه گرفته باشد. چنان که این مطلب در آیه ۲ سوره بقره تصریح شده. چرا که دوری از گناه برکیفیت کارهای نیک میافزاید و آنچه را که موجب پاداشهای عظیم است کیفیت است نه کمیت تنها.
حساب گری و مراقبه
حال که به بعضی از عوامل اشاره کردیم نیازمند ۲ نکته کار ساز و روشنگر داریم تا خود را از لبه پرتگاه عقب کشیده و با آرامش مراقب خود باشیم، ۱ - حساب گری. ۲ - مراقبت.
- در مورد حسابگری: باید توجه داشت که همه ما از طرف خدا مأمور و مسؤول حساب رسی همه اعمال خود هستیم، گرچه بعضی از اعمال ما به اندازه خردل(ذرهای همانند دانه ریز خشخاش) باشد.
حواسمان باشد اگر به طور متوسط ۶۰ سال عمر کنیم که معادل ۲۱۵۰۰ روز است. و اگر در هر روز فقط یک گناه مرتکب شویم، مواجه شدن ما در مقابل خدا با ۲۱۵۰۰ گناه کار بس مشکل و جانکاه است.
پس " حسابوا قبل أن تحاسبوا " حساب گر خودمان باشیم قبل از اینکه روزی برسد و ما را محاسبه کنند.
- مراقبت: باید گفت که از عوامل کلیدی و بسیار مهم دوری از گناه است. مراقبت همان پاییدن و توجه کامل و هوشیاری برای گرفتار نشدن در دام گناه است(همان نکته ایی که در آغاز مطرح کردیم پیشگیری که اثر به سزایی در دستیابی به توفیق الهی برای دوری از گناه دارد.
امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: " رحم الله عبداً راقب ذنبه و خاف ربه "(۴)؛ خداوند رحمت کند بندهای را که مراقب گناه خود باشد و از خدا بترسد.
برای حسن ختام مطلب خاطره ایی از علامه امینی بیان میکنیم هنگامی که استاد معزز ایشان با حالی ملکوتی که آخرین سخن خود را بیان میکرد، سه بار فرمود: مراقبه، مراقبه، مراقبه.
پی نوشت ها:
۱ - نهج البلاغه، حکمت ۳۴۸.
۲ - صحیفه سجادیه، فرازی از دعاهای هشتم.
۳ - فروع کافی، ج۴، ص۶۲.
۴ - غررالحکم، ماده رحم.
مهناز وکیلی
بخش نهج البلاغه تبیان
شناسه خبر:
۷۳۴۲۱
کاردی که شاهرگ شیطان را می برد
استغفار شاهرگ شیطان را میبرد و برای هر چیزی زکات و عامل پاک سازی است، پاک سازی بدن، روزه است.
۰