از جمله موضوعاتی که بحث و گفت و گوی فراوانی پیرامون آن صورت می گیرد، ورود سگ به منزل و زندگی کردن با این حیوان است. بسیاری می گویند که اسلام نسبت به حیوانات مهربانی نمی کند و حتی این موجود را از حق حیات مستثنی می داند. این یکی از تهمت های بزرگ به این دین مبین است.
بحث اصلی درباره سگ همان حکمتی است که ما نمی دانیم. خیلی از دستورات اسلام حکمت هایی دارد که با عقل قابل فهم است و البته بخشی از آن هم برای انسان قابل فهم نیست. بسیاری از احکام شرعی برای دانشمندان که در لبه های مرز علم حرکت می کنند، به سختی قابل درک است. برای مثال کودکی که دستورات بزرگترش را درک نمی کند، باید آن را انجام دهد، هرچند به اشتباه در برخی اوقات از انجام آن طفره می رود اما کسی به او خورده نمی گیرد، چون درک درستی نسبت به حقیقت و دانایی بزرگترش ندارد.
نجاست سگ ربطی به وفاداری و یا بی گناهی آن ندارد. همانطور که نجاست بول، مدفوع و خون، ربطی به انسانیت انسان ندارد. انسانیتش محترم و عزیز، ولی خون و بول و مدفوعش نجس.
چرا اسلام سگ را نجس می داند؟
برخی افراد از "فلسفه نجاست سگ" سؤال می کنند و می خواهند بدانند آیا در اسلام، فقط "حکم نجاست سگ" بیان شده یا علاوه بر این، به فلسفه این حکم نیز اشاره شده است؟
عده ای نیز دم از حقوق حیوانات می زنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ می دانند!، از نگاه آنان سگ یک حیوان با وفا است و همین را دلیلی برای طهارتش می دانند.
اگر مفید بودن و وفادار بودن سگ برای حکم به طهارتش کافی باشد، پس خون که حیات انسان با کمبود آن در خطر میافتد، نباید نجس باشد؟ آیا کسی در فواید و نیاز انسان به خون و همچنین در نجس بودن آن شک دارد؟ آیا به بهانه اینکه انسان اشرف مخلوقات هست، میتوان نجاست خون او را انکار کرد؟
نجاست سگ در قرآن
آیا در قرآن که کاملترین کتاب آسمانی است به نجاست سگ اشاره ای شده است یا نه؟
در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن گفته شده؛ (2)
در این سه موضوع در قرآن کریم سخن از سگ به میان آمده، امّا در آن نه اشاره به طهارت سگ شده نه نجاست آن. با توجه به اینکه قرآن دلالتی بر نجاست و طهارت سگ ندارد، آیا می توان نتیجه گرفت که پس سگ نجس نیست؟
آیا همه احکام باید در قرآن ذکر شده باشند؟ آیا می توان حکمی را فقط بخاطر عدم ذکر آن در قرآن انکار کرد؟(3)
آیا حرام بودن گوشت سگ در قرآن ذکر شده است؟
پاسخ این است که:
اولاً: قرآن کریم در احکام فقهی معمولا به کلیات بسنده کرده است. به عبارتی دیگر قرآن همچون قانون اساسی است که فروع قوانین مدنی، حقوقی، جزائی و ... را در آن نمی توان یافت.
ثانیاً: تبیین و تفسیر آن را به پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) و به دنبال آن، امامان معصوم (علیهم السلام) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ»(4) یعنی ای پیامبر ما ذکر بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را بر ایشان نازل شد (قرآن) تبیین و تفسیر نمایی و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بیان فرموده، از سخنان پیامبر(صلی الله و علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) اطاعت کنیم:«وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(5) یعنی ای مردم هر چه را رسول الله(صلی الله و علیه وآله) به شما دستور داد ، اجرا کنید و هر چه را نهی کرد باز ایستید.
خلاصه اینکه برای به دست آوردن حکم شرعی، قرآن یکی از منابع استنباط احکام الهی می باشد، علاوه بر کتاب آسمانی ما، روایات معصومین(علیهم السلام) یکی دیگر از منابع است که اگر حکمی در قرآن ذکر نشده بود باید به این روایات رجوع شود.
روایات در باب بیان نجاست سگ در دو قالب بیان شده اند؛ روایاتی که به صراحت در آن واژه نجس آمده است و دسته ای دیگر روایاتی که واژه نجس در آنها ذکر نشده، امّا با قرائن موجود در آن، نجاست سگ اثبات می شود. در این روایات، روش برخورد با سگ همانند روش بر خورد با نجاسات دیگر، بیان شده است.(6)
نجاست سگ به معنی پلیدی ظاهری است که تمام اجزاء سگ اعم از پوست، گوشت و موی آن نجس است و هر چیز مرطوبی که به سگ برخورد کند؛ نجس می شود. ولی در حقیقت و واقع، آیا سگ موجود پلید و بی خاصیتی است یا نه؟ نمی شود این را ادعا کرد. چون سگ مخلوق خداست. سگ مثل خون، نجس العین است. خون فواید زیادی دارد و بدون خون هیچ موجود زنده ای دوام نمی آورد؛ ولی نجس است. نجاست سگ ربطی به وفاداری و یا بی گناهی آن ندارد. همانطور که نجاست بول، مدفوع و خون، ربطی به انسانیت انسان ندارد. انسانیتش محترم و عزیز، ولی خون و بول و مدفوعش نجس.
نگهداری سگ در خانه
مساله نجس بودن سگ، غیر از حرمت نگهداری از آن است . نگهداری از سگ برای کسانی که استفاده عقلایی از آن ندارند، کراهت شدید دارد؛ و در روایات، امری ناپسند دانسته شده است. (7) بنابراین نگهداری سگ برای نگهبانی و شکار، و سگی که امروزه مورد استفاده پلیس و نیروهای امداد می باشد، مکروه نیست. (البته این به معنای عدم نجاست این سگ ها نمی باشد.)
در بعضی از روایات آمده است که خانه ای که در آن سگ است، ملائکه وارد نمی شوند. این کراهت سبب می شود که حتی نماز خواندن در چنین خانه ای مکروه باشد.(8)
اگر مفید بودن و وفادار بودن سگ برای حکم به طهارتش کافی باشد، پس خون که حیات انسان با کمبود آن در خطر میافتد، نباید نجس باشد؟ آیا کسی در فواید و نیاز انسان به خون و همچنین در نجس بودن آن شک دارد؟ آیا به بهانه اینکه انسان اشرف مخلوقات هست، میتوان نجاست خون او را انکار کرد؟
از مجموع روایات استفاده می شود که نگهداری سگهای مفید مثل سگ نگهبان، با وجود اینکه کراهت ندارد،(9) امّا و خانهای جداگانه برای سگ ساخته شود.
و اگر در برخی روایات از نگهداری سگ های مفید هم نهی شده، در صورتی است که محل زندگی او جدا نباشد. اما نگهداری سگ های دیگر ـ غیر از سگ شکاری و سگ نگهبان و هر سگی که برای کارهای عقلایی بکار گرفته می شود ـ کراهت داشته و ناپسند است.
حقوق سگ به عنوان یک حیوان
اسلام دین تعادل و میانه روی است. این اعتدال و میانه روی را به وضوح می توان در دستورات اسلامی مشاهده کرد. هرچند در اسلام، سگ حیوانی نجس است، امّا این سبب نشده تا حقوق او به عنوان یک حیوان، نقض شود. رعایت حقوق سگ به این نیست که به آن دست بزنی ، و او را مونس و هم بازی خود قرار دهی! بلکه با رسیدگی به آب و غذایش و آزار نرساندن به او، حقوقش را رعایت کرده ای.
در کتب فقهی آمده است: اگر شخصى، به مقدار وضو گرفتن آب داشته باشد، و بترسد که اگر با آن وضو بگیرد، دچار تشنگى شود، بر او واجب است که تیمم کند و آب را برای نوشیدن نگه دارد. صاحب جواهر(قدّس سرّه)، پس از نقل این فتوا مى نویسد: «وکذا الحیوان اذا کان کذلک وان کان کلبا»(10) (اگر از تشنگى حیوانى نیز بترسد، حکم همین است، گرچه آن حیوان، سگ باشد.)
در بعضی از روایات از اذیت و آزار سگ منع شده، در دسته ای دیگر به اطعام و سیراب کردن سگ توجه شده است. علاوه بر این روایاتی هستند که قاتل سگ را ملزم به پرداخت دیه میکند. از این روایات نیز شاید بتوان حق و حقوقی برای سگ در اسلام ثابت کرد. هرچند عدهای می گویند: روایات دیه سگ، حقی را برای این حیوان ثابت نکرده بلکه تنها خسارت مالی صاحبش را جبران میکند،(11) امّا با در نظر گرفتن همه روایات، خلاف این مطلب ثابت می شود چرا که دیه انسان را نیز به ولیّ او می پردازند امّا این سبب نمی شود خود آن شخص ارزش و قدری نداشته باشد. پس وقتی در دین اسلام برای سگ دیه قرار داده می شود، می توان نتیجه گرفت که به این حیوان، ارزش و بهایی داده شده است و پرداخت دیه به صاحب آن جبرانگر همین بهاء و ارزش فوت شده است.
پی نوشت:
1- کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، علاء الدین علی بن حسام الدین المتقی الهندی البرهان فوری، المحقق : بکری حیانی - صفوة السقا، ج1 ،ص 391ح 1125.
2- تفسیر نور، محسن قرائتى، ج5، ص150، نکته ها/سوره کهف، آیه 18/ تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ج12، ص370، تفسیر: موقعیت دقیق اصحاب کهف./ سوره اعراف، آیه 176./ تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ج7، ص14، دانشمندى که در خدمت فراعنه در آید. / سوره مائده، آیه 4.
3- عدد رکعات نماز ـ دو رکعت صبح، چهار رکعت ظهر، چهار رکعت عصر، سه رکعت مغرب و چهار رکعت عشاء ـ در قرآن ذکر نشده است، با اینکه از مسلمات بوده و اختلافی در آن نیست.
4- نحل/44.
5- حشر/7.
6- وسائل الشیعة ج1 ص225.
7- معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، واژه سگ.
8- بحارالانوار، ج 62، ص 53. ـ توضیح المسائل مراجع، ج1، مسئله 105.
9- مفتاح الکرامة 8/85 ـ کتاب المکاسب 1/ 197 ـ جواهر الکلام 22/138.
10- جواهرالکلام ، ج5/ ص114.
11- انصاری، شیخ مرتضی، کتاب المکاسب، انتشارات علامه، ص 7، دو سطر به آخر.
منابع:
سایت حوزه
سایت پرسمان
سایت مشرق
سایت آیت الله مکارم شیرازی
سایت پاسخگو