شیطان دشمن قسم خورده بندگان الهی است که با تَمُرد از خداوند و پیشه کردن کبر و غرور، در قرآن نماد استکبار و سرکشی است و میکوشد به هر شکل انسان را به بند کشیده و گمراه سازد.
آشنایی با شیطان
ویژگی مهم ابلیس پنهان بودن وی از چشم انسان است. وجود جنی او که ریشه در آتش دارد، این امکان را برایش فراهم کرده است تا انسان را ببیند؛ در حالی که دیده نشود. (1) از این روی قرآن به اشکال مختلف و در آیات متعددی به آن پرداخته است.
گفتنی است؛ در قرآن کریم ۶۳ آیه نام شیطان، در ۱۱ آیه نام ابلیس و در ۱۷ آیه از نام شیاطین یادشده است. قرآن شناسنامه شیطان و ماهیت او را این طور بیان میکند: از آیات متعدد قرآن استفاده میشود که ماده اولیه شیطان (2) «آتش» بوده است؛ مثلاً، در آیهای میفرماید: «و اذقلنا للملائکة اسجدوا لادم فسجدوا الاّ ابلیس کانَ من الجنّ ففسق عن امر ربّه.» (3) چنان که ملاحظه میشود، این آیه شریفه، ابلیس را از جن میداند. ابلیس اسم خاص همان شیطانی است که اغواگر حضرت آدم بود و خدای تعالی در قرآن گاهی با عنوان «ابلیس» و گاهی با عنوان «شیطان» از او تعبیر میکند. (4) خود شیطان هم خلقت خود را از آتش میداند، آن جا که خداوند از او سؤال میکند: چه چیزی مانع سجده کردن تو بر آدم شد، گفت: «انا خیرٌ منه خلقتنی من نارٍ و خلقته من طینٍ.» در جای دیگر میگوید: «ءَاسجدُ لمن خلقت طینا» (5) به تصریح قرآن، شیطان از فرمان خدا سرپیچی کرد: «ابی واستبکر و کان من الکافرین»(6) ؛ «کان من الجنّ استکبرو کان من الکافرین؛ (7) «انّ الشیطان کان للرّحمن عصّیا.» (8) و قرآن شیطان را دارای ذریّه میداند، آن جا که میفرماید: «واذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجدوا الاّ ابلیس کان من الجن ففسق عن امر ربّه افتتخذونه و ذرّیّته اولیاء من دونی و هم لکم عدوٌ بئس للظالمین بدلاً.» (9) قرآن در آیات متعددی، شیطان را دشمن آشکار انسان میداند و انسان را از پی روی او برحذر میدارد: «و انّ الشیطان للانسان عدوٌ مبینٌ» (10) .
شیطان درچه زمانی اشک و ناله سرمیدهد؟
برهمگان واضح و مبرهن است که سرپیچی از خداوند موجب خوشحالی و بالعکس آن انجام امور عبادی سرشکستگی و آه و ناله شیطان را به همراه دارد. از این در بسیاری از موارد از توبه انسان، مانند توبه آدم در پیشگاه خداوند با آه و اشک شیطان مصادف شد.
بنا بر این گزارش برخی کارها در طول زندگی آدم علیه السلام و فرزندانش و در طول تاریخ، ابلیس را چنان آزار داده که باعث ناله و زاری ابلیس شده و حتی او را به گریه واداشته است که در زیر به برخی از آن موارد اشاره میکنیم:
۱- وقتی حضرت آدم توبه کرد و خدا توبه اش را پذیرفت شیطان ملعون چنان از سوز دل ناله کرد که ملائکه آسمان و زمین را متوجه کرد و همه او را لعنت کردند.
۲- روزی که حضرت یوسف از دست زلیخا گریخت، شیطان از سوز دل نالهای کرد که ملائکه صدای او را شنیدند و لعنتش کردند.
۳- در غدیر خم، وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله، امام علی علیه السلام را به خلافت منصوب کرد و فرمود: "من کنتُ مولاهُ فعلیٌّ مولاه"، شیطان از دل پردردش نالهای کشید و گفت: از این پس چه کنم و چاره ام چیست؟ اولادش را جمع کرد و گفت: تا میتوانید مردم را به شک اندازید، محبت، ولایت و دوستی علی علیه السلام را چنان بر مردم متشبه کنید که او را به خدایی باور کنند و از غلو به جهنم بروند و عدهای از راه و روش او برگردند و جهنمی شوند.
۴- روز عاشورا بسیار زحمت کشید تا زمینهای فراهم کرد که همه لشکر عمر سعد، علیه امام حسین علیه السلام شوریدند و او را به شهادت رساندند. آنگاه همه شیاطین، روی زمین پخش شدند و با شادی و خوانندگی ابراز خرسندی کردند. شیطان میگفت: عجب خلق خدا را گمراه کردم و به مقصودم رسیدم. پس از اینکه شیطان از ثواب و مقام و منزلت پیروان و زیارت کنندگان امام حسین علیه السلام آگاه شد از کرده خود پشیمان شده و از روی حسرت نعرهای کشیده که همه ملائکه لعنتش کردند. گفت: واویلا، قضیه بر عکس شد و مردم بیشتری داخل بهشت شدند.
۵- وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله، به پیامبری مبعوث شد و مردم را از نادانی، گمراهی و جهنم نجات داد و به سوی بهشت رهنمون شد، ابلیس ناله کرد و فریاد کشید.
۶- وقتی سوره مبارکه «حمد» نازل شد، ابلیس فریاد زد و ناله کرد، چون میگفت: این سوره سبب آمرزش گناهان اولاد آدم میشود.
۷- امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی انسان در برابر خدا سجده کند و آن را طول دهد، شیطان از ناراحتی فریادش بلند میشود و به کناری رفته و شروع به گریه میکند و میگوید: وای بر من، این بنده خدا چگونه او را اطاعت میکند و در مقابل او به خاک میافتد، در حالی که من او را معصیت نمودم و به آدم سجده نکردم.
۸- دیدار با مومن: دید و بازید مومنان از یکدیگر شیطان را چنان ناراحت میکند که به صورت خود زده و دست و پای خود را زخمی میکند.
۹- صدقه دادن. روزی پیامبر صلی اله علیه و آله از شیطان پرسید: ای ملعون! چرا مانع از صدقه دادن میشوی؟ عرض کرد: یا رسول الله! اگر ارّهای بر سر من بگذارند و مانند درخت و چوب سرم را ارّه کنند، برای من راحتتر از صدقه دادن اشخاص است. آن حضرت پرسیدند: چرا صدقه چنان ناراحتت میکند؟ در جواب گفت: در صدقه دادن پنج خصلت است: مال را زیاد میکند، مریضان را شفا میدهد، بلاها را دفع میکند. صدقه دهندگان، به سرعت برق از پل صراط میگذرند، بدون حساب داخل بهشت میشوند و برای ایشان عذابی نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا عذابت را زیاد کند.
پایان کار شیطان چه زمانی است؟
بر اساس آیه «و نفخ فی الصور فصعق من فی السماوات و من فی الارض» (زمر/۶۸) در پی نفخ صور همگان خواهند مرد. اما آیا تا پیش از آن گستره حیات شیطان تا کجاست از این آیه به دست نمیآید. بر پایه برخی روایات، ابلیس در میان نفخه نخست و دوم میمیرد. (التفسیر الکبیر، ج. ۵۴، ص. ۳۶۷ – ج. ۱۱، ص. ۱۰۸)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، پایان کار شیطان را برپایی حکومت حضرت مهدی (عج) دانسته (المیزان، ج. ۱۲، ص. ۱۶۱-۱۶۰) که بر اساس برخی روایات، ابلیس به دست مبارک آن حضرت یا طبق روایات رجعت، پس از جنگ با لشکر امیرالمومنین، علی (علیه السلام)، در حوالی کوفه میگریزد و به دست پیامبر (صلی الله و علیه وآله) بر صخره بیت المقدس (بحارالانوار، ج. ۵۳، ص. ۴۲) کشته میشود. (همان، ج. ۶، ص. ۲۵۴) برخی پایان حیات ابلیس را مقارن با پایان حیات انسان بر روی کره خاکی دانسته اند. (المیزان، ج. ۸، ص. ۲۸-۲۷)
همچنین علامه جوادی آملی (حفظه الله) در باب پایان کار شیطان فرموده اند: تا آخرین انسان است، او (ابلیس) هم وجود دارد. برای اینکه آخرین انسان را هم اغوا میکند، وسوسه میکند. این چنین نیست که شیطان قبل از یک عدهای بمیرد. آن وقت آن عده، هیچ وسوسهای ندارند. اگر وسوسه نداشتند که به کمال نمیرسند. انسان وقتی به کمال میرسد که جهاد اکبر داشته باشد. اگر هیچ گرایشی به طرف رذیلت نبود، انسان که طبعاً به طرف رذیلت و گناه میل ندارد. شهوت میخواهد، لباس میخواهد، غذا میخواهد نه حرام، و همه اینها از سنخ حلالش هست... آنکه انسان را به طرف حرام تشویق میکند، ابلیس است و الا انسان فطرتا به دنبال حلال میرود. (دروس تفسیر سوره اعراف، آیت الله جوادی آملی، جزوه نهم، ص. ۱۱)
خداوند در همان گفتگوی آغازین، جایگاه نهایی ابلیس و پیروانش را فرو افتادن در دوزخ خشم خود اعلام کرد(11) و جهنم را سزای آنان دانست.(12) براساس آیات قرآن، در روز حشر، پس از داوری خداوند، ابلیس(13) در سخنانی درس آموز با اعلام بیزاری از پیروان خویش، مسؤولیت انحراف آنان را بر عهده خود ایشان دانسته، میگوید: خداوند به شما وعده داد، وعدهای راست؛ ولی من به شما وعده دادم و تخلّف کردم. مرا بر شما تسلّطی نبود، جز آن که شما را خواندم و شما اجابت کردید.(14)
فرزندان شیطان چه کسانی هستند؟
در باب یاوران و همراهان شیطان رجیم در سفینة البحار آمده است که شیطان یارانی دارد که برای وسوسه انسانها به او یاری میرسانند. این شیاطین در هر موقعیت زمانی و مکانی، در خدمت ابلیس هستند تا او را به اهدافش برسانند. اسامی آنان از این قرار است:
۱_ ولهان؛ انسان را در طهارت و نماز وسوسه میکند و به شک میاندازد که این نماز باطل است
۲_هفاف؛ ماموریت دارد که در بیابانها و صحراها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید
۳_ زلنبور؛ موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت میدهد.
۴_ ثبر؛ در وقتی که مصیبتی به انسان وارد میشود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه میدهد.
۵_ابیض؛ انبیا را وسوسه میکند - یا ماءمور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه میدهد و به وسیله آن خونها ریخته میشود.
۶_اعور؛ کارش تحریک شهوات در مردان و زنها است و آنها را به حرکت میآورد! و انسان را وادار به زنا میکند
(اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند.)
۷_داسم؛ همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه میشود و آن قدر وسوسه میکند تا شر و فتنه ایجاد نماید
۸_مطرش؛ کار او پراکندن اخبار دروغ یا دروغهایی است که خود جعل کرده؛ در حالی که حقیقت ندارند.
۹_قنذر؛ او نظارت بر زندگی افراد میکند. هر کس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد؛ غیرت را از او بر میدارد، به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت میشود.
۱۰_دهار؛ ماءموریت او آزار مؤمنان در خواب است. به طوری که انسان خوابهای وحشتناک میبیند، یا در خواب به شکل زنان نامحرم در میآید و انسان را وسوسه میکند تا او را محتلم کند.
۱۱_قبض؛ وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم میگذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عدهای از شیاطین و عفریتها و غولها و جن بیرون میآیند که تمام آنها دشمن انسان اند.)
۱۲_تمریح؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس - در گمراه ساختن افراد - کمک کنندهای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر میکند.
۱۳_قزح؛ ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو قوس اله و قوس الرحمن
۱۴_زوال؛ مرحوم کلینی از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمود: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت میکند ایشان مبتلا به آن مرض میشوند.
۱۵_لاقیس؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی است او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد.
۱۶_متکون؛ شکل خود را تغییر میدهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک در میآورد و مردم را گول میزند و این وسیله آنان را وادار به گناه میکند.. ۱۷_مذهب؛ خود را به صورتهای مختلف در میآورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه میکند.
۱۸_خنزب؛ بین نمازگزار نمازش حایل میشود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف میکند. در خبر است که: عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حایل میشود - یعنی حضور قلب را از من میگیرد - حضرت جواب داد: نامش شیطان (خنزب) است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر.
۱۹_مقلاص؛ موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار میکنند. به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنان به وجود میآورد.
۲۰_طرطبه؛ از دختران آن ملعون است. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین میکند.
مهم ترین و اساسی ترین شیوه ای که برای فریب و گمراهی مردم از آن بهره میبرد، وسوسهگری است. انسان به طور کلی در برابر وسوسه ها عاجز و ناتوان است و واکنش خوبی نسبت به آن انجام نمیدهد تا از آن برهد. ابلیس هم برای دستیابی به اهداف خود از هر روش و شیوهای استفاده میکند و چیزی را فرو نمیگذارد، از این رو سوگند خورده است که در راه دشمنی با آدم و فرزندانش از همه روش ها استفاده خواهد کرد.
منابع:
1. اعراف: 27.
2. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،ج6،ص68
3. سوره کهف/آیه 5
4. آیاتی که در آن ها از او با عنوان ابلیس یادکرده است: مانند: «و اذقلنا للملائکةِ اسجدوا لادم فسجدوا الاّ ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین» (بقره:34) و نیز ر. ک: حجر: 3132 / اسرا: 61/ کهف: 50 / طه: 116/ ص: 7475. در بعضی موارد نیز با عنوان شیطان از او نام می برد: مانند: «یا بنی آدم لایفتننّکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنّة.» (اعراف: 27) و نیز ر.ک: بقره: 26 / طه: 120. ضمنا از جمله آیاتی که به خوبی دلالت می کنند بر این که این شیطان همان ابلیس است آیات 61-65 اسراء می باشند.
5. اسراء: (61)
6. بقره: (34)
7. ص: (74)
8. مریم: (44)
9.کهف: (50)
10. (یوسف: 5)
11.«قَالَ فَالحقُّ وَالحَقَّ أَقولُ لاَملأنَّ جَهنّمَ مِنکَ و مِمَّن تَبِعَکَ مِنهُم أَجمعین» ص،۸۴و ۸۵
12. «قالَ اذهَبْ فمَن تَبِعکَ مِنهُم فَإِنَّ جَهنَّم جَزاؤُکُم جَزاءً مَوفوراً.» اسراء،۶۳
13. مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۷۸.
14. «و قالَ الشَّیطَنُ لَمّا قُضِی الأَمرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدکُم وَعدَالحَقِّ و وَعدتُّکُم فَأَخلَفتُکُم و مَا کَانَ لِی عَلیکُم مِن سُلطن إلاَّ أَن دَعوتُکُم فَاستَجبتُم لِی فَلاَتَلومونِی و لوموا أَنفسَکُم مَا أَنَا بِمُصرِخِکُم و مَا أَنتُم بِمُصرِخِی إِنِّی کَفرتُ بِمَا أَشرکتُمونِ مِن قَبلُ إِنَّ الظَّلِمینَ لَهُم عَذابٌ أَلیمٌ». خداوند به شما وعده داد، وعدهای راست؛ ولی من به شما وعده دادم و تخلّف کردم. مرا بر شما تسلّطی نبود، جز آن که شما را خواندم و شما اجابت کردید؛ پس مرا سرزنش نکنید و به ملامت خویشتن بپردازید. اکنون من فریادرس شما نیستم و شما نیز نمیتوانید فریادرس من باشید. من کفر میورزم به این که شما مرا پیش از این شریک (پروردگار) کردید. ابراهیم، ۲۲.