خداوند متعال خالق هستی و پدیدآورنده نظام و سنن حاکم بر آن است، لذا دوست دارد انسانها به این نظام احترام گذاشته، و در وصول به خواسته هایشان آن را از نظر دور نداشته و در عین حالی که تاثیر وسایل را در مقاصد خود به ذات حق مستند می کنند، برای برآورده شدن نیازهای خود، آنها را نیز به کار بندند.
بر این اساس قرآن کریم برای دفع شر کفار راه جهاد را پیش روی مومنان گذارده است و می فرماید: «و قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم …» با آنها بجنگید، تاخداوند با دست شما کافران را به سزای کارشان برساند.
در جای دیگر کسانی را که در خانه نشسته و به امید فتح از سوی خدا دست روی دست گذاشته و اقدامی نمی کنند توبیخ می کند.
شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: دعا فرما تا خداوند به من روزی راحتی بدهد، حضرت فرمود: «برایت دعا نمی کنم. برو همان طور که خداوند دستور داده، سعی و تلاش کن ».
در برخی احادیث از کسانی که بدون توجه به وسائلی که خداوند قرار داده است، رفع مشکل خود را می طلبند یاد شده است. این گونه افراد در پنج دسته ذیل قرار می گیرند:
1- شخصی که خداوند مالی به او عنایت کرده، و او با اسراف و تبذیر و مصرف نابجا اموالش را به هدر می دهد و از خداتقاضای روزی می کند.
2- مردی که از سوء خلق همسر خود و اذیت های پی در پی او به تنگ آمده و از خدا می خواهد تا او را از دست آن زن راحت کند، حال آنکه خدا راه طلاق را در پیش روی او گذاشته است.
3- شخصی که از آزار مکرر همسایه اش شکوه می کند و او را به خاطر آن نفرین می کند، در حالی که می تواند خانه اش را بفروشد و در جای مناسبی منزل اختیار کند.
4- آنکه در خانه نشسته، کار نمی کند و از خدا طلب رزق می کند در حالی که خداوند راههای روزی را پیش روی او قرار داده است.
5- کسی که مالی را به دیگری قرض داده است و مقروض انکار می کند. سپس دست به دعا برداشته و از خدا برگشت مال خویش را می طلبد، در صورتی که خداوند به او دستور شاهد گرفتن داده است.
بنابراین انسان اول باید به اسباب و واسطه های که خداوند در اختیار او گذاشته توجه داشته و با کار گرفتن از آنها به صورت طبیعی اهداف خود را به دست آورد تا زمانی که از اسباب طبیعی نا امید نشده و نیاز و هدفش به واسطه آنها قابل تحقق باشد خداوند دعای او را در همان مورد اجابت نمی کند.