قبح شراب و شرابخواری بر هیچ عاقل و متدینی پوشیده نیست. اما هستند کسانی که اهل نمازند ولی گاهی وسایس شیطانی آن ها را به سمت شرابخواری سوق می دهد. از طرفی احادیث بر این دلالت دارند که نماز شرابخوار تا چهل روز مورد پذیرش پروردگار قرار نمی گیرد.
حال سوال می شود که اگر نماز قبول نیست پس اصلا چرا تا چهل روز نماز خوانده شود؟ و بهتر نیست شرابخوار بعد از چهل روز نماز هایش را از سر بگیرد؟
جواب این سوالات زمانی مشخص می شود که تفاوت شرط قبولی اعمال با صحت آن مشخص شود.
تفاوت قبولی اعمال با صحت عمل
صحت یعنی مطابق بودن"مأتی به" با "مأمور به" یعنی آن عملی که مکلف انجام می دهد، مطابق باشد با آن چیزی که به آن امر شده است. مثلا فرض کنیم نماز دارای چهارده جزء و شرط داخلی است از نیت و قیام گرفته تا تشهد و سلام. اگر شارع مقدس به این چهارده جزء امر نموده است مکلف هم باید همان را بدون کم و کاست انجام بدهد. اکنون اگر مکلف تمام چهارده جزء و شرط را بی کم و کاست انجام بدهد، در این حال گفته می شود که "مأتی به" مطابق با "مأمور به" است و در نتیجه صحت محقق می شود. چون فرض بر این است که "مأمور به" چهارده جزء است و مکلف هم تمام چهارده جزء را به جا آورده است، پس نمازش صحیح است.
قبول، یعنی این که عمل مورد عنایت و پذیرش مولا قرار گیرد و در نتیجه از مولا اجر و پاداش بگیرد. برای قبولی عمل، باید عمل به کیفیتی انجام گیرد که نظر مولی را تامین کند و مولا از آن خشنود شود. با توجه به این مقدمه، برای آن که نماز نشان قبول به خود بگیرد، باید دارای آب و رنگ خاصی باشد و روح نماز که همان حضور قلب است در کالبدش وجود داشته باشد.
شراب روح ایمان را متزلزل مى سازد و روح ناآرام و بى قرار و بدون اتکاء، هرگز فیض الهى و ارتباط معنوى را درک نخواهد کرد، اگر روح نمازگزار استعداد و قابلیت خود را از دست بدهد مانند ظرفى خواهد بود که واژگون در زیر بارش باران قرار بگیرد.
با این وجود چون نماز به ذمه فرد شرابخوار هست، اگر نمازش را نخواند گناهی مضاعف انجام داده و به جهت ترک واجب عمدی، مستحق سرزنش و عقاب روز حساب خواهد بود.
چرایی قبول نشدن نماز شرابخوار
اولین و مهمترین اثر تخریبى شراب متوجه روح و جان آدمى است و نیز چون حقیقت انسان را روح او تشکیل مى دهد لذا تأثیر سوء شراب، فاحش تر و عظیم تر از آن است که به نظر برسد.
این که گفته مى شود نماز چنین فردى پذیرفته نیست، به این علت است که روح او قابلیت درک و استعداد دریافت فیوضات روحانى و معنوى را از دست مى دهد. به طورى که از بعضى روایات به دست مى آید، شراب ام الفساد و مادر تمام گناهان و لغزشها است. امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «کسى که یک جرعه شراب بیاشامد، خدا و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت مى کنند، اگر به مقدارى بخورد که مست شود، روح ایمان از او دور مى شود و به جایش روح کثیف شیطانى جایگزین مى گردد، پس نماز را ترک مى کند و ملائکه او را سرزنش مى کنند و خداى تعالى او را خطاب مى کند: «اى بنده من کافر شدى، بدا به حال تو».
شراب روح ایمان را متزلزل مى سازد و روح ناآرام و بى قرار و بدون اتکاء، هرگز فیض الهى و ارتباط معنوى را درک نخواهد کرد. هر عبادتى، به خصوص نماز، نیاز به اقبال و توجه روح دارد. اگر روح نمازگزار استعداد و قابلیت خود را از دست بدهد مانند ظرفى خواهد بود که واژگون در زیر بارش باران قرار بگیرد، مسلما هر قدر هم باران بیاید به داخل ظرف وارونه، داخل نخواهد شد.
نتیجه گیری
همانطور که بیان شد شرط صحت نماز این است که نماز خوانده شده مطابق با همان دستورالعمل های دینی باشد. شرابخوار ممکن است بعد از از بین رفتن حالت مستی اش بتواند تمام شرائط صحت نماز را رعایت کند، اما روح او قابلیت حضور قلب را از دست داده است و به همین دلیل نمازش مورد قبول درگاه الهی قرار نمی گیرد.
اما این نباید موجب ناامیدی شخص خطاکار باشد. یاس از رحمت الهی خودش گناهی کبیره است که قبحش کمتر از شرابخواریی نیست. لذا بهتر است شرابخوار با اتکا به رحمت الهی توبه کند، باشد که مورد لطف پروردگار رئوف خود قرار بگیرد.
پی نوشت:
[1]فروع کافى، کتاب الاشربه، حدیث 16