مهمترین و حساسترین وظیفه بانوان پرورش و تربیت فرزند است. در این باره پدر و مادر هر دو مسئولیت دارند، ولی سنگینی این کار، معمولًا بر دوش مادران است؛ زیرا آنها هستند که میتوانند همواره از کودکان مراقبت و محافظت نمایند. اگر مادران به وظیفه سنگین و مقدس مادری آشنا باشند و با برنامه صحیح، نونهالان اجتماع را پرورش دهند، میتوانند اوضاع عمومی یک اجتماع بلکه جهان را به طور کلی دگرگون سازند. بنابراین ترقی و تنزل، پیشرفت و عقبماندگی اجتماع در دست بانوان و به اختیار آنهاست.
از این روست که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید:
بهشت در زیر پای مادران است.
کودکانی که هم اکنون در محیط کوچک خانه پرورش مییابند، مردان و زنان آینده اجتماع خواهند بود. هر درسی را که امروز در محیط خانه و در دامن پدر و مادر فراگیرند، فردا در اجتماع به مرحله عمل خواهند گذاشت. اگر خانوادهها اصلاح گردند، اجتماع نیز حتماً اصلاح خواهد شد، چون افراد اجتماع را همین خانوادهها تشکیل میدهند. اگر کودکان امروز، تندخو، ستیزهگر، متجاوز، چاپلوس، دروغگو، بداخلاق، کوتاهفکر، بیاراده، توسری خور، زورشنو، ترسو، خجول، نادان، خودخواه، پول پرست و لاابالی پرورش یابند، جامعه بزرگ فردا نیز به همین صفات و اخلاق زشت گرفتار خواهد شد. اگر امروز توسریخور شما بودند، فردا توسری خور ستمگران خواهند شد. اگر امروز با تملق و چاپلوسی از شما چیزی گرفتند، فردا در مقابل زورگویان نیز چاپلوسی خواهند کرد.
و بالعکس اگر کودکان امروز درستکار، شجاع، بلند همت، خوش اخلاق، خیرخواه، بردبار، رازدار، با ایمان، زورنشنو، غیر متجاوز، عدالت خواه، بزرگ نفس، حقگو، امانتدار، دانا، روشنفکر، راستگو و صریح اللهجه تربیت شوند، فردا هم همین صفات عالی را بهصورت کامل تری ظاهر خواهند ساخت.
بنابراین، پدران و مادران و بالأخص مادران در قبال فرزندان خویش و اجتماع، بزرگترین و سنگینترین مسئولیت را خواهند داشت. اگر مطابق نقشه صحیح و برنامه دقیق تربیتی، در تربیت کودکان خویش اقدام نمایند بزرگترین خدمت را نسبت به اجتماع آینده خواهند نمود. و اگر در انجام این وظیفه بزرگ سهل انگاری کنند، در قیامت مسئول خواهند بود.
امام سجاد علیه السلام در این باره میفرماید:
حق فرزند بر تو این است که بدانی او از تو میباشد. بد باشد یا خوب، با تو نسبت دارد. در قبال پرورش و تأدیب او و راهنماییاش به سوی خدا و کمک کردنش به فرمانبرداری مسئولیت داری. رفتارت با او رفتار کسی باشد که یقین دارد در مقابل احسان کردن به او پاداش نیک خواهد داشت و در برابر بدرفتاری کیفر بد خواهد دید.
در این جا باید یادآور شویم که چنان نیست که هر بانویی از شغل مادری و تربیت صحیح، آگاهی کامل داشته باشد، بلکه باید رموز آن را فرا گرفت؛ امّا متأسفانه در این اوراق کوتاه نمیتوان وارد فن تربیت شد و مباحث دقیق آن را مورد تجزیه و تحلیل قرارداد. آن خود بحث دقیق و دامنهداری است که به کتاب جداگانهای نیازمند است.خوشبختانه کتابهای فراوانی در این باره تألیف شده که در اختیار خوانندگان قرار دارد. بانوان گرامی اگر باهوش و علاقهمند باشند، میتوانند علاوه بر تربیت فرزندان، خدمات علمی ارزندهای نیز انجام دهند. با به کار بستن دستورهای تربیتی و ملاحظه آثار و نتایج آنهابهزودی در فن تربیت، تخصص پیدا خواهند کرد.
درآن صورت میتوانند به وسیله اطلاعات جالبی که در این باره به دست آوردهاند در راه اصلاح و تکمیل کتابهای تربیتی، خدمات علمی و ارزندهای را انجام دهند.
یادآوری این نکته نیز ضرورت دارد که بسیاری از مردم از معنای صحیح تربیت غافلند و بین تعلیم و تربیت فرق نمیگذارند.
تربیت را نیز یک نوع تعلیم میپندارند. خیال میکنند با یاددادن یک سلسله مفاهیم و مطالب سودمند دینی یا تربیتی و به وسیله پند و اندرزهای حکما و شعرا و نقل سرگذشت مردان نیک، میتوان کودک را کاملًا تحت تأثیر قرار داد و مطابق میل خود تربیت نمود؛ مثلًا گمان میکنند اگر آیات و روایات مربوط به مذمت دروغگویی رابه اطفال بیاموزند و وادارشان کنند که چند حدیث و داستان درباره فضیلت راستگویی حفظ کنند، و حتی در حضور مردم بخوانند و جایزه بگیرند، راستگو تربیت خواهند شد. در صورتی که در خصوص تربیت به این مقدار نمیتوان اکتفا کرد. البته حفظ کردن آیه، حدیث و داستانهای آموزنده بیاثر نیست، ولی آثاری را که از تربیت انتظار داریم نباید از این قبیل برنامههای صوری انتظار داشته باشیم. اگر در صدد تربیت صحیح و کامل هستیم، باید کودک را در شرایط و اوضاع خاصی قرار دهیم و محیط صالح و مناسبی برایش به وجود آوریم تا طبعاً راستگو، صالح و درستکار پرورش یابد. محیط نشو و نما و پرورش کودک اگر محیط راستی، درستی، امانتداری، ایمان، پاکیزگی، انضباط، شجاعت، خیرخواهی، مهر، وفا، صمیمیت، عدالت، کار و کوشش، عفت، آزادی، بلندهمتی، غیرت و فداکاری باشد، کودک نیز با همین صفات خو گرفته و تربیت میشود. همچنین اگر کودک در محیط خیانت، نادرستی، دروغ، حیلهبازی، چاپلوسی، کثافت، تعدی و تجاوز، عدم رعایت حقوق، استبداد، بغض و کینهتوزی، ستیزهگری، لجبازی، کوتاهفکری، نفاق و دورویی پرورش یافت، خواهناخواه بدین صفات زشت خوگرفته و فاسد و بدعمل تربیت خواهد شد. در این صورت گرچه پند و اندرزهای دینی و ادبی را از حفظ میخواند، ولی اینها در وجودش تأثیری نخواهد کرد. صدها آیه، روایت، شعر و داستان به مقدار یک عمل آموزنده تأثیر نخواهد داشت- دو صد گفته چون نیمکردار نیست.
پدر و مادر دروغگو نمیتوانند به وسیله آیه و حدیث کودک را راستگو تربیت نمایند. پدر و مادر کثیف و بیانضباط با عمل خودشان بچه را کثیف و بیانضباط بارمیآورند. کودک بیش از آن مقدار که به سخنان شما توجه دارد در اعمالو رفتارتان دقت میکند.
بنابراین، پدر و مادرانی که در صدد اصلاح و تربیت فرزندان خویش هستند، باید قبلًا محیط خانواده، اخلاق و رفتارشان را اصلاح کنند تا فرزندانشان خواهناخواه صالح و شایسته تربیت شوند.