تفسیر آیات 47-50سوره آل عمران

قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بیشتر آیات قرآن کریم هر شب تفسیر آیاتی از این معجره الهی را برای شما آماده می‌کنیم.

سوره آل عمران سومین سوره قرآن کریم است که 200 آیه دارد عمران نام سه نفر از اشخاص مشهور بوده است: نام پدر حضرت موسی (ع) پدر حضرت مریم (ع) و پدر حضرت علی (ع )که بیشتر به ابوطالب مشهور بوده است. ولی در این سوره بیشتر منظور از آل عمران پدر حضرت مریم و همسرش و حضرت مریم (ع) و حضرت عیسی (ع) است. این کلمه دو بار در این سوره به کار رفته است.

سوره آل عمران یادآور طبقات و رده هایی از انسان ها است که خداوند متعال آنها را از میان جامعه بشری گزینش و انتخاب کرده است و اینان عبارتند از: آدم نوح آل ابراهیم و آل عمران. در این سوره مطالب زیادی از جمله: ماجرای جنگ احد مطالب فراوانی راجع به جهاد مباهله دعوت یهود به اسلام امر به صبر و پایداری بیان فضیلت شهدا و چند دعای زیبا آمده است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قالَتْ رَبِّ أَنّی یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ قالَ کَذلِکِ اللّهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ

(مریم)گفت:پروردگارا! چگونه برای من فرزندی باشد،در حالی که هیچ انسانی با من تماس نداشته است؟خداوند فرمود:چنین است(کار) پروردگار،او هر چه را بخواهد می آفریند.هرگاه اراده کاری کند،فقط به آن می گوید:باش! پس(همان لحظه)موجود می شود. «47»

نکته ها:

* اراده ی خداوند سبب پیدایش وآفرینش موجودات است و می تواند بدون اسباب و وسیله ی مادّی نیز بیافریند.او سبب ساز و سبب سوز است،گاهی تأثیر چیزی را از آن می گیرد و گاهی به چیزی اثر می بخشد.پیدایش وبقا و آثار همه چیز بسته به اراده و خواست اوست.

پیام ها:

1-ریشه سؤال و تعجّب،اگر انکار و لجاجت نباشد مانعی ندارد. «أَنّی یَکُونُ لِی وَلَدٌ» اولیای خدا نیز اراده خداوند در امور جهان را بر پایه ی اسباب و علل طبیعی می دانند و لذا اگر بشارت ویژه ای بر خلاف آن آمد،چگونگی آن را از خداوند می پرسند.

2-آفرینش خداوند از راه غیر معمول،کار تازه ای نیست و عوامل طبیعی نیز منحصر در امور شناخته شده نیست. «کَذلِکِ»

3-شرط آفرینش،اراده ی حتمی الهی است. «قَضی أَمْراً... کُنْ فَیَکُونُ»

وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ التَّوْراهَ وَ الْإِنْجِیلَ

و خداوند به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل را می آموزد. «48»

نکته ها:

* در تفاسیر شیعه و سنّی می خوانیم که مراد از تعلیم کتاب،آموزش خط و نوشتن است ومراد از حکمت،آگاهی برمصالح و مفاسد اشیا و افعال و اخلاق و عقاید است،خواه آثار دنیوی باشد،خواه اخروی.

پیام ها:

1-یکی از اصول و شرایط رهبری الهی،داشتن آگاهی های لازم است.آگاهی براساس علم و حکمت وکتب آسمانی. «یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ...»

2-رهبر باید به حوادث و قوانین گذشته نیز آگاه باشد.خداوند به عیسی علیه السلام، تورات موسی علیه السلام را آموخت. «وَ التَّوْراهَ»

 

وَ رَسُولاً إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ

و(عیسی را به)پیامبری به سوی بنی اسرائیل(فرستاد تا بگوید)که همانا من از سوی پروردگارتان برای شما نشانه ای آورده ام.من از گل برای شما(چیزی)به شکل پرنده می سازم،پس در آن می دمم،پس به اراده و اذن خداوند پرنده ای می گردد.و همچنین با اذن خدا کور مادرزاد و مبتلایان به پیسی را بهبود می بخشم و مردگان را زنده می کنم واز آنچه می خورید و آنچه در خانه هایتان ذخیره می کنید به شما خبر می دهم،براستی اگر ایمان داشته باشید در این معجزات برای شما نشانه و عبرتی است. «49»

نکته ها:

* هرجا احساس خطر می شود باید توجّه بیشتری باشد.در زنده کردن مردگان،شفا دادن کوران و سایر بیماران،خطر انحراف عقیده و غلوّ وجود دارد،لذا در این آیه دو بار ودر آیه ی 110 سوره مائده،چهار مرتبه مسأله اذن خدا مطرح شده است.

* رسالت عیسی علیه السلام مخصوص بنی اسرائیل است؛ «رَسُولاً إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ» ولی نبوّت او که مقام تبلیغ و ارشاد بوده،برای تمام مردم است.همانند حضرت موسی که به او خطاب می شود: «اذْهَبْ إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی»ولی هنگامی که ساحران شهر،معجزه حضرت موسی را می بینند به او ایمان می آورند.

بنابراین حضرت موسی یک مأموریت ویژه نسبت به شخص فرعون داشت و مأموریت دیگر برای ارشاد عمومی همه ی مردم.

 

* هر پیامبری باید معجزه ای داشته،معجزه اش نیز باید متناسب با شرایط وافکار مردم آن عصر باشد.

امام رضا علیه السلام فرمود:عیسی علیه السلام در زمانی ظهور کرد که بیماری ها شیوع و مردم به طبیب نیاز داشتند. لذا معجزات آن حضرت در جهت شفای بیماران بود.

امام صادق علیه السلام فرمود:حضرت عیسی علیه السلام در سن هفت سالگی به آنچه مردم در خانه هایشان مصرف یا ذخیره می کردند،خبر می داد.

* اگر ولیّ خدا با اذن او از گِل پرنده ای می سازد،پس زنده شدن مردگان در روز قیامت با قدرت الهی کار مشکلی نیست.

پیام ها:

1-معجزه،جلوه ای از ربوبیّت خدا و در راستای هدایت وتربیت انسان هاست.

«جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ»

2-اولیای خداوند با اذن او قدرت تصرّف و تغییر در نظام آفرینش را دارند. «فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللّهِ»

3-انبیا علم غیب دارند وحتی به جزئیات زندگی مردم آگاهند. «أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ

ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ»

وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ وَ لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ وَ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِیعُونِ

(عیسی فرمود:)من تصدیق کننده توراتی هستم که پیش روی من است و (آمده ام)تا برخی از چیزهایی که بر شما(به عنوان تنبیه)حرام شده بود برایتان حلال کنم. وازجانب پروردگارتان برای شما نشانه ای آورم.پس، از خداوند پروا و از من اطاعت کنید. «50»

نکته ها:

* در این آیه، احترام به قوانین گذشته الهی،بشارت به تخفیف تکلیف،تأکید به تقوای الهی و اطاعت از رهبری،مطرح شده است.

* در آیه ی 146 سوره ی انعام،خداوند می فرماید:به خاطر ستم یهودیان،آنان را تنبیه و هر حیوان ناخن دار را بر آنان تحریم کردیم و همچنین چربی و پیه گاو و گوسفند را جز مقداری که به استخوان و روده ها و کمر آنها چسبیده،حرام ساختیم.شاید مراد از حرام هایی که در این آیه با آمدن عیسی علیه السلام حلال می شود،همین موارد باشد.

* هر کجا بنای اصلاح و ارشاد باشد،باید نکاتی را مراعات کرد:

الف:اصول مشترکه و صحیح دیگران را پذیرفت. «مُصَدِّقاً»

ب:حتّی المقدور به مقدّسات آنان احترام گذاشت. «مِنَ التَّوْراهِ»

ج:فضای باز و آزادی ها را بشارت داد. «لِأُحِلَّ لَکُمْ»

د:در چارچوب قوانین الهی حرکت کرد. «فَاتَّقُوا اللّهَ»

پیام ها:

1-پیامبران،یکدیگر را قبول داشته و تصدیق می کرده اند. «وَ مُصَدِّقاً...»

2-دین،یک جریان است نه یک جرقه و انبیا و کتب آسمانی دارای هدفی واحد

هستند. «وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ»

3-وعده ی محرومیّت زدایی،رفع محدودیّت ها و اعطای آزادی های صحیح و معقول،رمز استقبال مردم است. «لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ»

4-بعضی از محدودیّت ها در ادیان سابق،جریمه ی موقّت الهی بوده اند،نه حکم دائمی الهی. «لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ»

5-همان گونه که انبیا دارای ولایت تکوینی هستند و قدرت تصرّف در هستی را دارند؛ «أَخْلُقُ لَکُمْ» صاحب ولایت تشریعی نیز هستند وقانون وضع می کنند.

«لِأُحِلَّ لَکُمْ...»

6-تنها کسی حقّ دارد قانون را عوض کند که رسول خدا و دارای معجزه باشد.

بعد از جمله «لِأُحِلَّ لَکُمْ» جمله «جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ» آمده است.

7-معجزه از شئون ربوبیّت الهی و برای هدایت وتربیت مردم است. «بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ»

8-هرکس اهل تعصّب وتحجّر باشد و تغییرات بجا را نپذیرد،تقوا ندارد. «لِأُحِلَّ لَکُمْ... فَاتَّقُوا اللّهَ»

9-لازمه ی تقوا،اطاعت از پیامبر است. «فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِیعُونِ»