در طول تاریخ زیارت امام حسین (ع) جایگاهی والا داشته است و پادشاهان شیعه چه از روی عقیده و چه برای مشروعیت حکومت خود به زیارت بارگاه مطهر ایشان می رفتند.
واژهی زیارت در لغت از مادهی «زور» گرفته شده و در معانی روی گرداندن، عدول و مایل شدن از چیزی به چیز دیگر بکار رفته و همچنین به رو در رو شدن و ملاقات نیز زیارت گویند. به فرد زیارت کننده هم از آن رو زائر گفته میشود که وقتی به زیارت شخصی میرود از غیر او رو برمیگرداند.[1] در عرف، زیارت شخصی، عبارت است از آمدن نزد او به قصد تکریم و تعظیم و انس گرفتن با او[2].
زیارت اهل قبور، با حضور در محل دفن آنان به قصد بزرگداشت ایشان و سلام دادن بر آنان تحقق مییابد[3] و روایات زیادی در باب زیارت قبر پیامبر (ص) در منابع روایی اهل سنت نقل شده است.[4] در منابع حدیثی شیعه هم روایات فراوانی درباره زیارت قبر پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) خصوصا امام حسین (ع) روایت شده است[5] و شیعیان نیز همواره توجه وبژهای به این امر داشتهاند.
در طول تاریخ شاهان و حاکمان شیعه برای ابراز ارادت نسبت به خاندان عصمت و طهارت (ع) و همچنین برای جلب نظر شیعیان و محبان اهل بیت (ع) به زیارت قبور شریف اهل بیت (ع) خصوصا امام حسین (ع) میرفتند. این نوشتار با مراجعه به متون تاریخی به معرفی برخی از پادشاهان و حکامی میپردازد که به زیارت امام حسین (ع) مشرف شدهاند و همچنین تلاش دارد تا گزارش مختصری از سفرهای زیارتی آنان را به خوانندگان محترم ارائه کند.
آل بویه
آل بویه، سلسلهای ایرانی و شیعی مذهب بود که در سالهای 448-322 هجری قمری بر بخش بزرگی از ایران و عراق و جزیره تا مرزهای شمالی شام فرمان به حکومت رسید. این خاندان در طبرستان به دست علویان اسلام آوردند.[6] آل بویه پس از دست یابی به قدرت در ترویج باورهای شیعی کوشیدند که زیارت قبور امامان شیعه (علیهمالسلام) از آن جمله میباشد. ایشان توجه ویژهای به اماکن مقدس داشتند تا جایی که برخی از محققین بر این باورند که آل بویه اولین حکومتی بود که به زیارت اماکن مقدس رسمیت داد.[7] حاکمان و بزرگان این خاندان در فرصتهای مختلف برای زیارت امام حسین (ع) به کربلا میرفتند که برخی از این حاکمان عبارتاند از:
عزالدوله بختیار (367-356ق)
عزالدوله بختیار فرزند معزالدوله دیلمی در سال 366 هجری قمری؛ شریف ابوالحسن محمد بن عمر را به نیابت خود در بغداد گماشت و به همراه ابن بقیه وزیر به زیارت امام حسین (ع) به کربلا رفت.[8]
عضد الدوله (372-338ق)
عضد الدوله در سال 338 هجری قمری در شیراز بر تخت نشست و از مقتدرترین حکام آل بویه به شمار میآید. وی بارها در موسم عاشورا و دیگر ایام به زیارت قبر امام حسین (ع) رفت و به عمران و آبادانی کربلا پرداخت.[9] عضد الدوله همچنین به مجاوران شریف و بینوایان کربلا رسیدگی کرد و خواربار ایشان را تامین نمود.[10]
جلال الدوله (435-416ق)
جلال الدوله دیلمی در طول حکمرانی پر از هرج و مرج خود موفق شد تا یکبار برای زیارت امام حسین (ع) عازم کربلا شد. وی به دلیل دیانت و همچنین محبتی که نسبت به حضرت داشت نزدیک به یک فرسنگ از مسیر را با پای پیاده طی کرد.[11]
عماد الدین دیلمی [ابوکالیجار] (440-400ق)
ابوکالیجار عمادالدین دیلمی دیگر حاکم آل بویه است که هنگام عزیمت به عراق به زیارت کوفه و کربلا مشرف شد.[12]
صفویان (1135-907ق)
سلسلهی صفویه در سالهای 1135-907 هجری قمری در ایران به قدرت رسیدند. این سلسله دومین حکومت شیعی است که سلاطین آن به صورت رسمی به زیارت امام حسین (ع) میرفتند. صفویان که نسب خود را به امام موسی کاظم (ع) میرساندند[13]، مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کردند و در تثبیت آن کوشیدند. صفویان هم خود به زیارت ائمه (ع) خصوصا امام حسین (ع) اهتمام داشتند و هم مردم را به آن تشویق میکردند.
شاه اسماعیل صفوی (930-907ق)
شاه اسماعیل صفوی موسس سلسلهی صفویه در سال 914 هجری قمری پس از فتح بغداد به سمت کربلا حرکت کرد و برای زیارت امام حسین (ع) وارد حرم شد به زیارت پرداخت. شاه اسماعیل در این سفر هدایای گرانبهایی را به آستان مبارک تقدیم کرد و همچنین پس از اعطای هدایا و نذورات فراوان به خادمان و مجاوران حرم رهسپار نجف اشرف شد.[14]
شاه عباس اول (1038-996ق)
شاه عباس صفوی در سال 1032 هجری قمری برای فتح مجدد عراق به آن دیار لشکر کشی کرد و پس از دو ماه جنگ و محاصره، بر جنوب بین النهرین تسلط یافت و نیروهای عثمانی را از آن منطقه بیرون راند. شاه عباس بعد از مدتی به زیارت نجف رفت و پس از ده روز اقامت در آنجا، با پای پیاده و در هوای گرم برای زیارت امام حسین (ع) رهسپار کربلا شد.[15]
شاه عباس همچنین در سال 1033 هجری قمری بار دیگر عزم زیارت کربلا کرد و سپس به نجف و کاظمین رفت. مصادفت این ایام با ماه رجب و آگاهی شاه عباس از احادیث صحیح دربارهی ثواب عظیم زیارت امام حسین (ع) در ماه رجب، شاه صفوی را برای سومین بار عازم کربلا نمود.[16]
شاه صفی (1038-1052ق)
پس از شاه عباس نوهی او شاه صفی به حکومت رسید. وی در سال 1039 هجری قمری برای سامان دادن به امور عراق و مقابله با حملهی احتمالی عثمانی راهی این منطقه شد. شاه صفی یکبار در دوم شعبان و بار دیگر در چهاردهم شعبان همان سال به زیارت کربلا مشرف شد.[17] وی همچنین در 17 شعبان سال بعد برای سومین بار به منظور زیارت امام حسین (ع) رهسپار کربلا شد. شاه صفی در این سفرهای زیارتی، هدایا و نذورات قابل توجهی را به خادمان و مجاوران حرم شریف بخشید و به مرمت و توسعه بنا و آبرسانی شهر مبادرت کرد و این امر نقش مهمی در رونق شهر داشت.[18]
ناصر الدین شاه (1313-1264ق)
ناصر الدین شاه چهارمین پادشاه از سلسلهی قاجار روز جمعه بیستم جمادی الثانی 1287 هجری قمری برای زیارت عتبات عالیات از ایران عازم عراق شد.[19] ناصرالدین شاه در این سفر دو بار در کربلا اقامت نمود. بار اول در روز پنج شنبه هفتم رمضان وارد کربلا شد و تا چهارشنبه سیزدهم همین ماه در شهر توقف کرد و سپس برای زیارت امام علی (ع) عازم نجف شد. وی مجددا در روز چهار شنبه بیستم رمضان عازم کربلا شد و تا روز یکشنبه بیست و چهارم رمضان در شهر اقامت داشت. ناصر الدین شاه در این سفر علاوه بر زیارات قبور مطهر اهل بیت (ع) خصوصا امام حسین (ع) با بزرگان و علمای شهر دیدار کرد و توصیه کرد تا قسمتهایی از مراقد شریف که رو به خرابی بود تعمییر شود.[20] وی همچنین خاطرات سفر خود به عتبات را به نگارش درآورد.
پی نوشت:
[1] - ابن منظور، لسان العرب، ج4، ص335-333 و مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج4، ص365-364.
[2] - مصطفوی، همان، ص364.
[3] - شهید اول، الدروس الشرعیه، ج2، ص23.
[4] - سبکی، شفاء السقام، ص65 به بعد.
[5] - مجلسی، بحار الانوار، ج97، ص100 تا پایان ج99.
[6] - جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص1186.
[7] - فقیهی، شاهنشاهی عضد الدوله، ص124.
[8] - فقیهی، شاهنشاهی عضد الدوله، ص124.
[9] - آملی، تاریخ رویان، ص77.
[10] - ابن مسکویه، ج6، ص481.
[11] - ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج9، ص516.
[12] - ترکمنی آذر، دیلمیان در گستره تاریخ ایران، ص260.
[13] - خواند میر، تاریخ حبیب السیر، ج4، ص410-409.
[14] - تاریخ فتوحات شاهی، امینی هروی، ص301-300.
[15] - روضه الصفویه، جنابذی، ص888-887.
[16] - ترکمان، عالم آرای عباسی، ج3، ص1679-1680.
[17] - خواجگی اصفهانی، خلاصه السیر، 108-106.
[18] - خواجگی اصفهانی، خلاصه السیر، 108-106، قزوینی اصفهانی، ایران در زمان شاه صفی و شاه عبّاس دوم، ص84 و ص95-94.
[19] - ناصرالدین شاه، سفرنامه عتبات، ص23.
[20] - همان، ص139-112.
کتابنامه
آملی، اولیاء الله، تاریخ رویان، تصحیح منوچهر ستوده، ناشر: بنیاد فرهنگ ایران، تهران، 1348ش.
ابن اثیر، عزالدین ابوالحسین علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، 1385ق/1965م.
ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، ترجمه علینقی منزوی، انتشارات توس، تهران، 1376ش.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تصحیح جمال الدین میر دامادی، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع-دار صادر، چاپ سوم، بیروت، 1414ق.
امینی هروی، امیر صدرالدین ابراهیم، تاریخ فتوحات شاهی(تاریخ صفوی ازآغاز تا سال920ق)، تصحیح، تعلیق، توضیح و اضافات از دکتر محمّدرضا نصیری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1383ش.
ترکمان، اسکندر بیک، عالم آرای عباسی، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، تهران، دنیای کتاب، 1378ش.
ترکمنی آذر، پروین، دیلمیان در گستره تاریخ ایران، انتشارات سمت، چاپ اول، تهران، 1384ش.
جنابذی، میرزا بیگ، روضه الصفویه، تهران، بنیاد موقوفات دکتر افشار، 1378ش.
خواجگی اصفهانی، محمدمعصوم، خلاصه السیر؛ تاریخ روزگار شاه صفی، به سعی ایرج افشار، تهران، علمی، 1368ش.
خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر، ناشر خیام، چاپ چهارم، تهران، 1380ش.
سبکی، تقی الدین، شفاء السقام فی زیاره خیر الانام، نشر مشعر، چاپ چهارم، تهران، 1419ق.
عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، قم، 1417ق.
قاجار، ناصرالدین شاه، سفرنامه عتبات، به کوشش ایرج افشار، انتشارات فردوسی، چاپ اول، تهران، 1363ش.
فقیهی، علی اصغر، شاهنشاهی عضدالدوله چگونگی فرمانروائی عضدالدوله دیلمی و بررسی اوضاع ایران در زمان آل بویه، قم، اسماعیلیان، 1347ش.
قزوینی اصفهانی، محمد یوسف، ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، تصحیح و تعلیقات توضیح و اضافات محمد رضا نصیری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1380ش.
مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بِحارالانوار الجامعه لدررِ اخبار الائمه الاطهار، تصحیح جمعی از محققان، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403ق.
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، تهران، 1368ش.