استناد حجتالاسلام روحانی به آیهای از کلام الله مجید در دفاع از برجام واکنشهایی را برانگیخته است. وی با تمسک به آیهای از قرآن ، اینگونه نتیجه گرفت که پیامبر اسلام نیز در موارد متعدد با کفار عهد و پیمان میبست و با نقض عهد آنها روبرو میشد و این سؤال را مطرح کرد که آیا پیامبر صلی الله علیه و آله از این کار خود ضرر دید و آیا میتوان معاذ الله این کار پیامبر را بر سادهلوحی ایشان حمل کرد؟!
در این باره گفتنیهایی است:
1. رسول خدا صلی الله علیه و آله در شرایطی با کفار زمان خود معاهده امضا می کرد که با شرایط امروز جمهوری اسلامی ایران به کلی متفاوت است. ایشان با مخالفان و معارضانی روبروست که شهروندان مدینه هستند و در کنار مسلمانان زندگی میکنند و بر روی افراد منافق و ضعیف الإیمان شدیدا تأثیر دارند. طبیعی است که در سالهای ابتدایی هجرت به مدینه و در آغاز تشکیل حکومت فراگیر اسلامی، حکومت همچون نهال نوپایی است که تندباد حوادث هر لحظه ممکن است آن را از ریشه در آورد؛ لذا رسول خدا آن زمان که هنوز اسلام قدرت لازم را پیدا نکرده، ناگزیر است تا با شهروندان مدینه – تأکید میشود شهروندان مدینه – پیمانی بر قرار کند تا در سایه آن، امنیت و آرامش بر فضای مدینه حاکم شود. این کجا و معاهده با شیطان بزرگ کجا که نه تنها دشمن خارجی درجه اول جمهوری اسلامی محسوب میشود؛ بلکه ما این معاهده را در زمانی با آنها امضاء کردیم که در اوج قدرت نظامی و امنیتی در سطح منطقه و بلکه در جهان بودیم.
2. رسول گرامی اسلام در همان شرایط سخت و نفس گیر که چارهای جز معاهده و تعامل با شهروندان مدینه نبود، مفاد معاهده را چنان محکم و دقیق تنظیم کرد که فرصت هرگونه سوء استفاده از طرف مقابل را میگرفت. برای نمونه در پیمان نامه ایشان با قبایل سه گانه یهود چنین آمده است: "یهود نباید علیه پیامبر یا یکى از یارانش، با زبان، دست، اسلحه و مرکب، نه در پنهان و نه آشکارا، نه در شب و نه در روز، اقدامى انجام دهد و خداوند بر این پیمان گواه است. پس اگر یهود این تعهدات را نادیده بگیرد، رسول خدا صلى الله علیه و آله مى تواند خون ایشان را بریزد، زن و فرزندانشان را اسیر و اموالشان را غنیمت بگیرد." باید از این مسئول محترم پرسید آیا شما نیز در تنظیم مفاد برجام مانند رسول مکرم اسلام عمل کردید؟!
3. پیامبر اعظم اسلام حتی در همان شرایط ضعف ابتدای هجرت، زمانی که با نقض عهد کفار مواجه میشد، به امر الهی و با توکل به قدرت لایزال او، به شدیدترین صورت ممکن با آنها برخورد میکند. مطالعه سرگذشت اقوام یهودی بنیقریظه، بنی نضیر و بنی قینقاع در صدر اسلام به خوبی گواه این مطلب است. آیا دولت جمهوری اسلامی ایران تاکنون در قبال بد عهدیهای مکرر آمریکا واکنش شایسته نشان داده است؟!
4. نکته جالب توجه آنکه همان خدایی که در سالهای غربت اسلام به رسولش دستور داد تا با مخالفانش با کیفیت بیان شده، معاهده امضاء کند، در سال نهم هجرت که جامعه اسلامی قدرت لازم برای مبارزه با گروههای خرابکار را پیدا کرده بود، فرمان برائت از مشرکان را صادر کرده و بر قراری معاهده جدید را با آنها ممنوع کرد و به همگان اعلام کرد که از این به بعد مشرکان در هیچ کجا در امان نیستند و خونشان هدر است؛ مگر آنکه با شما معاهده داشته باشند. در این صورت به شرط آنکه تاکنون بر سر پیمان خود ایستاده باشند و نقض عهد نکرده باشند، تا پایان معاهده در امان هستند. حال این سؤال مطرح است که در شرائط کنونی، جمهوری اسلامی ایران در شرائط شِعب أبی طالب است یا بدر و خیبر؟!
5. آیه مورد اشاره، در وصف کسانی نازل شده که نام آنها در آیه قبل آن آمده است. خدای متعال در این آیات میفرماید: «بدترین جنبندگان نزد خدا کسانى هستند که راه کفر پیش گرفتند و ایمان نمىآورند؛ کسانى که با آنها پیمان بستى، سپس هر بار عهد خود را مىشکنند و [از پیمان شکنى و خیانت] پرهیز ندارند.» (سوره انفال، آیات 55 و 56). ای کاش برخی از مسئولان که در کسوت روحانیت نیز هست، همانطور که منتقدان برجام را به توجه به این آیه شریفه دعوت کردند، خود هم نیم نگاهی به آیات بعد همین آیه میانداختند. در آیه بعد خدای سبحان، نحوه برخورد با این گروه پیمانشکن و بى ایمان و لجوج را چنین بیان مىکند: "اگر آنها را در میدان جنگ بیابى [و اسلحه به دست گیرند و در برابر تو بایستند،] آن چنان بر آنها سخت بگیر که جمعیتهایى که در پشت سر آنها قرار دارند، عبرت گیرند و پراکنده شوند." این فرمان الهی برای آن است که دیگرِ دشمنان و حتى دشمنان آینده عبرت گیرند و از تهدید و اقدام به جنگ خوددارى کنند و همچنین آنها که با مسلمانان پیمانى دارند و یا در آینده پیمانى خواهند بست، از نقض پیمان خوددارى کنند.
6. آیه بعدی نکته بسیار مهمی را در بر دارد که در صورت عمل به آن، در شرایط کنونی کشورمان نیز بسیار راهگشا خواهد بود. خداوند متعال در فرمانی مهم به رسول خدا میفرماید: "اگر از قومى که میان تو و ایشان عهدى استوار گشته، ترسیدى که در عهدت خیانت کرده و آن را بشکنند و ترست از این جهت بود که دیدى آثار آن در حال ظهور است، تو نیز عهد ایشان را نزدشان بینداز و آن را لغو کن و لغو شدن آن را نیز به ایشان اعلام کن." چنانکه ملاحظه شد، قرآن کریم صراحتاً دستور میدهد که اگر بیم آن رفت که طرف مقابل عهدش را نقض کند؛ یعنی شما احتمال این موضوع را از رفتار دشمن احساس کردید – نه اینکه بارها و بارها نقض عهدش را فقط به نظاره نشستید! – بر مسلمانان واجب است که پیش دستی کنند و پایان معاهده را به طرف مقابل اعلام کند. آیا هنوز زمان عمل کردن به این فرمان الهی نرسیده است؟!
7. ممکن است گفته شود که این کار میتواند موجب جری شدن دشمن و تعرض او به کشور شود! در پاسخ باید گفت که پروردگار مهربان که چنین دستوری داده، همه جوانب آن را نیز در نظر گرفته است؛ تنها کافی است ما به وعدههای صدق او اطمینان داشته باشیم. چه زیباست که آیه بعدی نیز به مسلمانان امید و دلداری میدهد و خطاب به کفار میفرماید: «و آنها که کفر ورزیدهاند هرگز گمان نبرند که پیشى گرفتهاند [و از سلطه ما بیرون رفتهاند]، بىتردید آنها نمىتوانند ما را عاجز کنند [و از عذاب ما بگریزند.]» و بلا فاصله به مسلمانان دستور میدهد که تا میتوانند از نظر عِدّه و عُدّه خود را مجهز کنند تا اینگونه در مقابل دشمنان اسلام بازدارندگی لازم را حفظ کنند.
بنابراین باید مراقب بود که با اینگونه مستند قرار دادن آیات الهی، به تعبیر نبی مکرم اسلام (ص)، خدای ناکرده مبتلای به تفسیر به رأی نشویم.
*سید محمدرضا فقیه ایمانی؛ استاد دانشگاه امام صادق(ع)