طبق تقاضای کتبی علی بن بابویه که به وسیله ی حسین بن روح نوبختی نائب عالی قدر حضرت امام زمان ارواحنا فـداه به پیشگاه مقدس حضرت تقدیم داشته بود، امام علیه السّلام برای او دعا فرمودند و خداوند دو فرزند فقیه به وی موهبت کرد. (رجال نجاشی، صفحه 185)
این دو فرزند سعادتمند: محمد (شیخ صدوق)و حسین، جد شیخ منتجب الدین هـستند. بـرای مزید اطلاع این مطلب را از غیبت شیخ طوسی (ره) بخوانید: «علی بن بابویه سه پسر داشت: محمد و حسین که هر دو فقیه و در حفظ حدیث ماهر بودند. هیچ یک از محدثین قم به اندازه ی آن دو برادر حدیث از حـفظ نـداشتند. برادر دیگر: حسن مردی زاهد و به عبادت مشغول بود. او با مردم آمیزش نداشت و فقیه نبود.
ابو عبد اللّه ابن سوره می گفت: هنگامی که محمد و حسین روایت می کردند، مردم از قـوه ی حـافظه ی آنها تعجب می نمودند و به آنها می گفتند: این امتیاز را شما از برکت دعای امام زمان علیه السّلام دارید. سپس شیخ می فرماید: داستان حافظه ی این دو برادر میان اهل قم مشهور است»
شیخ صـدوق و بـرادرش حـسین نیز بارها می گفتند: مردم از عـلاقه ی زایـد الوصـف ما به علم و فضل و کتاب در شگفت هستند با اینکه می دانند ما به دعای حضرت بقیة اللّه علیه السّلام متولد شده ایم!
بیشتر مـقصود مـا این است که خواننده در خلال مطالعه ی زندگانی آن راه مردان، به این نکته توجه داشته باشد که دانشمندان ما در طول تاریخ اسلام برای حفظ آثار و اخبار اهل بیت عصمت متحمل چه محرومیت ها و محدودیت ها و عذاب روحـی بوده و با چه خون دلی در طی قرون متمادی بر اساس یک برنامه صحیح این هدف مقدس را دنبال کردهاند تا توانستند به نحو احسن از عهده ی این امر مهم برآیند.
بنابراین علی بن بـابویه کـه بـارگاهش در قم معروف است، جد اعلای شیخ منتخب الدیـن و شـیخ صدوق مدفون در شهر ری تهران مشهور به «ابن بابویه» که پیشوای محدثین شیعه است و سیصد جلد کتاب تالیف نموده، عـموی جـد وی مـی باشد.
جد شیخ منتجب الدین حسین نیز دارای تألیفاتی سودمند بوده و نـزد محدثین و نوابغ عصر با عظمت می زیسته است. پدران وی تا حسین و فرزندان عمویش حسن و عموزادگانش اغلب از فقها و محدثین نامی شیعه مـی باشند.
جـد نـخستینش ابو محمد حسن معروف به «حسکاء» و پدرش عبید اللّه بن حسن نیز از فـقهای بـزرگ عصر خود و به ترتیب شاگرد شیخ طوسی و فرزند وی؛ شیخ ابو علی بودهاند.
به طور خلاصه دودمان شـیخ مـنتجب الدیـن همه از رهبران نیکنام و مردان دانشمند و با حقیقت شیعه بودهاند. بسیاری از فقهاء و مـحدثین شـیعه و سـنی از محضر آنها برخواسته و با استفاده از علوم آنان، خدمات گرانبهائی که شرح آن در این مـختصر نـمی گنجد، بـه آئین مقدس اسلام و مذهب پاک تشیع نمودهاند.
دانشمندان این دودمان نزدیک به ششصد جلد کتاب نـفیس در فـقه و اصول و حدیث و رجال و درایه و عقاید و سایر رشته ها از خود به یادگار گذارده اند. به عبارت روشن تر از حـسکا که در اصل حسن کیا بوده، کیا در زبان گیلکی و اصطلاح مردم گیلان و مازندران به معنی رئیس و بـزرگ قـوم و کدخدا می باشد.
هزار سال تاکنون عالم اسلام مرهون خدمات ذی قیمت و آثار گرانبهای ایـن دودمـان بـا برکت بوده است. به طوریکه تا جهان پایدار است آثار فناناپذیر آنان نیز همچنان مورد استفاده ی عـموم و افـکار جاویدشان رمز بیداری و هدایت رهروان راه حق و حقیقت است.
تأثیر شخصیت وی
اکنون که تـا حـدی پی به سابقه و عظمت دودمان شیخ منتجب الدین و موقعیت مهم و مؤثر افراد برازنده ی این خاندان بزرگ بردیم و دانـستیم کـه ایـنان از چه اصل اصیلی منشعب گشته اند، می توانیم شیخ منتجب الدین را که از مشاهیر رجـال ایـن دودمان است، با نظری دیگر بنگریم و او را گذشته از مقام شامخ علمی و شهرت به سزایی که دارد، با احترام و تـجلیل بـیشتری یاد کنیم.
شیخ منتجب الدین مانند معاصر خود ابن شهر آشوب، به فیض مـلاقات بسیاری از مردان بافضیلت و فقها و محدثین نامی رسـیده و از آنـان بـه دریافت اجازات نائل گشته است، و هم بسیاری از دانـشمندان شـیعه و سنی از وی اجازه گرفته و نزد او مراسم شاگردی به عمل آوردهاند.
دانشمندانی که جزء اساتید شـیخ مـنتجب الدین به شمار آمدهاند، بیش از صـد نـفر می باشند! اغـلب ایـشان در شـهرهای دور دست و نواحی مختلف می زیسته اند.
وی برای دیـدن آنـها به تمام نقاطی که سراغ داشته سفر کرده و از هر کدام که دارای علم و فضل و کـمال و تـألیف و تصنیفی بودهاند؛ مدتی استفاده نموده و اغـلب کتاب های آنها را نزد خـودشان خـوانده است.
به علاوه بسیاری از علما و فـقها و مـحدثین دیگر را دیده و از آنها و تألیفاتشان در فهرست خود نام برده است. از مجموع این موضوعات؛مـیزان پشـتکار و زحمات طاقت فرسای این دانشمند بـزرگ را در مـدت طـول عمر گرانبهایش به خوبی مـی توانیم حدس بزنیم.
مؤلف رایـض العـلماء او را دریایی از علوم می داند و بدین القاب: «شیخ سعید فاضل عالم فقیه، محدث کامل شیخ اصـحاب..» سـتوده است.
محقق معروف میرداماد می گوید: یـکی از اسـناد روایات کـه تـا شـش واسطه فرزند از پدر نقل مـی کند، روایت شیخ امام علی بن عبید اللّه است. چه وی با شش واسطه از جدش علی بن بـابویه قـمی روایت می کند و از وی به عنوان شیخ امام سـعید مـنتجب الدیـن، مـوفق الاسـلام، حجت ناقلان آثـار، امـین مشایخ حدیث، خادم اخبار پیغمبر و جانشینان طاهرین او علیهم السلام و عالم محدث کامل و شیخ اصحاب،یاد مـی کند.
عـلامه ی مـجلسی (ره) نیز در مقدمه ی بحار الانوار می نویسد: «شیخ مـنتجب الدیـن از مـشاهیر مـحدثین اسـت. کـتاب فهرست او در منتهای شهرت می باشد. سپس از اجازه ی شهید دوم نقل می کند که گفته است: وی در ضبط حدیث دقیق بود و از استادان بسیار روایات بی شماری نقل کرده است و هم می گوید از پدران و خویشان و اسلافش روایـت می کند.»
سایر علمای رجال و تراجم نیز شیخ منتجب الدین را از مشاهیر و حول محدثین دانسته، مهارت و امانت و حفظش را به بهترین وجه ستوده اند.
رافعی و شیخ منتجب الدین
مؤلف روضات الجنات از محدث معروف مرحوم آقا رضـی قـزوینی در کتاب «ضیافة الاخوان» نقل می کند که رافعی قزوینی که از دانشمندان معروف اهل سنت و خود شاگرد شیخ منتجب الدین است، در کتاب «التدوین فی اخبار قزوین» استاد خود را به نیکی سـتوده و مـی گوید: وی به حد اکمل از شنیدن و ضبط و حفظ و جمع حدیث بهره مند بود. آنچه می یافت یادداشت می کرد و از هر دانشمندی و محدثی که می دید، استماع حدیث می نمود. از لحاظ جـمع حـدیث و استماع از استادان فن، در این زمـان ها کـم نظیر است.
سپس رافعی به تفصیل استادان و اجازات شیخ منتجب الدین را ذکر کرده و می گوید: کتاب اربعین او را در سال 584 در ری نزد وی خواند؛ ولادتش در سال 504 و وفاتش بعد از 585 اتفاق افـتاد و در پایـان می نویسد: به گفته ابن الفوطی در مجمع الاداب وی تا سال ششصد زنده بوده است.
رافعی در طی شرح حال وی گفته است: «او را به تشیع نسبت می دادند. پدران او نیز شیعه بوده اند. اصل آنها از قم بوده است، ولی من بعید می دانم که شیخ استاد شیعه بـوده بـاشد. وی فضائل صـحابه را تتبع می کرد و راویان اهل سنت را مقدم می داشت و در بزرگداشت خلفای راشدین مبالغه می نمود.»
مرحوم آقا رضی قزوینی در ایـن مورد می گوید: «از این گفته ی رافعی پیداست که شیخ منتجب الدین از وی و امـثال او تـقیه مـی کرده و تصنیفات خود را که دلیل بر تشیع او بوده؛ از آنها پنهان می داشته است»
یک نکته لازم
اینجا توجه خوانندگان مـحترم را به یک نکته ی لازم معطوف می داریم و آن اینکه مطالعه شرح حال علما و فقها و بزرگان دینی را کـه مـا در ایـن سلسله مقالات اصرار داریم در مد نظر داشته باشند، تنها بدین منظور نیست که از تاریخ ولادت و وفـات و تعداد تالیفات و استادان و شاگردان آنها مطلع گردند.
این موضوعات گرچه به نوبه ی خود از جـهاتی سودمند است ولی بیشتر مـقصود مـا این است که خواننده در خلال مطالعه ی زندگانی آن راه مردان، به این نکته توجه داشته باشد که دانشمندان ما در طول تاریخ اسلام برای حفظ آثار و اخبار اهل بیت عصمت متحمل چه محرومیت ها و محدودیت ها و عذاب روحـی بوده و با چه خون دلی در طی قرون متمادی بر اساس یک برنامه صحیح این هدف مقدس را دنبال کرده اند تا توانستند به نحو احسن از عهده ی این امر مهم برآیند.
طبق تقاضای کتبی علی بن بابویه که به وسیله ی حسین بن روح نوبختی نائب عالی قدر حضرت امام زمان ارواحنا فـداه به پیشگاه مقدس حضرت تقدیم داشته بود، امام علیه السّلام برای او دعا فرمودند و خداوند دو فرزند فقیه به وی موهبت کرد. (رجال نجاشی، صفحه 185)
چنانکه ملاحظه می فرمائید رافعی شافعی کـه خـود شاگرد شیخ منتجب الدین بوده او را که از مشاهیر علمای شیعه می باشد و کتاب هایش بهترین گواه این مدعاست و هیچ کس کوچکترین تردیدی در این باره ندارد، بعید می دانسته که شیعه باشد، در صورتی که به گفته ی مؤلف روضات: «تـشیع وی از آفـتاب روشن تر است.»
این موضوع به خوبی می رساند که شیخ منتجب الدین در مسافرت های خود و نزد استادان و شاگردانش مانند بسیاری از دانشمندان بزرگ ما سخت تقیه می کرده و تألیفات خود را از آنها که در مذهب تـسنن مـتعصب بوده اند،پنهان نگاه می داشته تا جائی که شاگردانش از راز عقیده ی مذهبی وی بی اطلاع مانده و به اشتباه رفته اند.
استادان او
چنانکه گفتیم استادان شیخ منتجب الدین بسیارند. او همه آنها را در فهرست خود نام برده است کـه از جـمله ایـن چند نفر می باشند: پدرش عبید اللّه بـن حـسن ابو الفتوح رازی. شیخ عبد الجلیل قزوینی. امین الدین طبرسی. سید فضل اللّه راوندی. سید مرتضی و برادرش سید مجتبی داعی رازی. ابو الحسن هـبة الدیـن داود بـن محمد اصفهانی.
فهرست شیخ منتجب الدین
شیخ مـنتجب الدیـن بیشتر به مطالعه و استفاده علوم از محضر استادان می پرداخته و کمتر به تألیف و تصنیف نظر داشته است. او یادداشت ها و تعلیقات بسیار داشته ولی امروز جـز چـند کـتاب بیشتر از وی نمانده و در جائی از آن نام نمی برند.
یکی از تألیفات او تاریخ بزرگی بـوده که به گفته رافعی مسوده مانده و می گوید گمانم مسوده ی آن نیز از میان رفته است و دیگر رساله ای در اداء فریضه بر کسی کـه قـضا در ذمـه دارد، به نقل روضات الجنان مؤلف ریاض العلماء نسخه آن را در اصفهان نزد فـاضل هـندی دیده است و گفته که از بهترین کتب فن خود بود.
دیگر کتاب «الاربعین عن الاربعین من الاربـعین فـی فـضائل امیر المؤمنین» مشتمل بر چهل روایت از چهل استاد از چهل نفر از صحابه پیـغمبر بـوده اسـت. کتاب دیگر وی معروف به فهرست است که از مشهورترین کتب فهرست و رجال شیعه است و هـمین کـتاب اسـت که بیشتر نام او را مشهور گردانیده است.
فهرست شیخ منتجب الدین کتاب کوچکی است ولی مـحکم و نـفیس و مورد اعتماد و استاد تمام دانشمندان است.
شیخ منتجب الدین این کـتاب و کـتاب اربـعین خود را برای عز الدین یحی بن ابی الفضل علوی نقیب قم و ری نوشته است. در اول فـهرست ضـمن مدح بسیاری که از وی نموده و او را سلطان عترت طاهره و رئیس رؤسای شیعه و دانشمند بزرگی مـعرفی کـرده اسـت می نویسد: وی کتاب اربعین من الاربعین تصنیف شیخ اصحاب ابو سعید محمد بن احمد بـن حـسین نیشابوری قدس اللّه روحه را به من نشان داد و از آن تعجب می کرد. در اثنای گفتگو سخن به اینجا کـشید کـه ابـو جعفر محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی) کتابی مشتمل بر اسامی دانشمندان شیعه و مصنفین آنـها نـوشته اسـت ولی بعد از آن در این زمینه چیزی نوشته نشده.
من گفتم اگر توفیق یافتم کـتابی تـصنیف می کنم که دانشمندان معاصر شیخ و کسانی که بعد از او آمدهاند در آن مذکور گردند و هم کتابی در اربعین از احادیث جـمع آورم تـا بدین وسیله خدمتی به حضرتش کرده باشم.
فهرست شیخ منتجب الدین به ضمیمه جلد بـیست و پنـجم بحار الانوار علامه ی مجلسی (ره) چاپ شده. مـطابق کـتاب نـفیس «مصفی المقال» یکی از تألیفات رجالی حضرت آیـت اللّه العـظمی آقای بروجردی دام اللّه برکاته ترتیب همین فهرست شیخ منتجب الدین و مستدرک آن است.
امید اسـت کـتاب فهرست به طرز مطلوب و اسلوب جـدید مـجدداً طبع شـود و بـرای اسـتفاده ی بیشتر در اختیار طالبین قرار گیرد.
منبع:
درسهایی از مکتب اسلام » اسفند 1338، سال دوم - شماره 3؛ مفاخر مکتب اسلام/ شیخ منتجب الدین رازی؛ نوشته علی دوانی