حجتالاسلام «محسن قرائتی» استاد تفسیر قرآن کریم بیش از 30 سال است به تدریس معارف قرآن و اهلبیت(ع) میپردازد و سالها است که پنجشنبهها در برنامه درسهایی از قرآن میهمان خانههای ایرانیان است.
با توجه به تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر توجه به انس عمومی با قرآن و توجه به مفاهیم الهی، در سال جدید گزیدهای از تفسیر قرآن حجتالاسلام قرائتی در سالهای گذشته را در اختیار علاقهمندان قرار میدهیم.
در ادامه بخشی از تفسیر قرآن حجتالاسلام قرائتی در برنامه درسهایی از قرآن با موضوع «ایام فراغت - 2، ورزش» که در 21 خردادماه سال 1366 ایراد شده است، تقدیم میشود.
- نظر اسلام راجع به گردش چیست؟ در اسلام ما گردش داریم که به آن سیاحت میگوییم. در قرآن هم «السَّائِحُونَ»(توبه/112) به معنای «سیاحت» داریم. منتها: «إِنَّ سِیَاحَةَ أُمَّتِی الْغَزْوُ وَ الْجِهَادُ»(تهذیبالأحکام، ج6، ص122) به جهاد سازندگی در روستاها کمک کنید. حالا نه اینکه گردش تفریحی بروید. همین گردش هم یک اصولی دارد.
-حضرت رسول(ص) با یک گروهی مسافرت میرفتند، در بین راه گفتند: چه بخوریم؟ گفتند: آبگوشت! هر کسی گفت که من یک کاری میکنم...حضرت رسول هم گفت که من هیزم جمع میکنم. اصحاب ممانعت به عمل آوردند، ایشان فرمود: نه! من هم باید در کار شریک شوم. هم در کار شریک شوید و هم در خرج شریک باشید. هم یک مدیر جلسه داشته باشد.
- مسافرت بروید با شخص فهمیدهتر و داناتر. در مسافرت برنامههای عبادی باشد. نماز جماعت. حدیث داریم یک کسی در کنار جاده و خیابان وقت ظهر نماز بخواند، نمازش از نماز مسجد مهمتر است مثلا یک وقت خودمان گاهی نماز مسجد را میبینیم کیف نمیکنیم اما وقتی یک کامیون را میبینیم که پیاده شده و وضو میگیرد و نماز میخواند لذت میبریم.
- هیچ مانعی ندارد آدم به هرکس که رسید از اطلاعاتش استفاده کند. مگر قبول ندارید پیغمبر فرمود. «أَعْلَمُ النَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النَّاسِ إِلَى عِلْمِهِ»(منلایحضرهالفقیه، ج4، ص394) چه اشکالی دارد یک میلیون دیپلمهای که فلج هستند و یک میلیون و نیم دیپلمهای که بیکار هستند بروند دنبال بنایی.
- چرا حال نداریم مطالعه بکنیم؟ میدانید چرا؟ هنوز نفهمیدیم که بیسواد هستیم. خدا به پیغمبرش میگوید: «تو باید ادامه تحصیل بدهی» «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً»(طه/114) آیا دیپلم و لیسانس سواد است؟ ما هنوز باورمان نشده است که بیسواد هستیم.
- اسلام طرفدار شیکی هست. منتها معیار دارد. امیرالمؤمنین(ع) با قنبر به بازار رفتند و یک پیراهن خریدند «2 درهم». در جای دیگری یک پیراهن خریدند «سه درهم» که خیلی شیک بود. حضرت علی(ع) به قنبر گفت: «این پیراهن سه درهمی را تو بپوش» قنبر گفت: «آقا من غلام تو هستم» گفت: «باشد! چون جوان هستی و جوان دوست دارد که شیک بپوشد» گفت: «آقا! شما سخنرانی میکنی و مردم نگاهت میکنند»، گفت: «من سخنرانی میکنم و مردم نگاه میکنند، اما تو جوان هستی و باید لباس شیک را تو بپوشی». مانعی ندارد که اگر پدر خواست یک لباس بخرد، برای بچهاش کمی شیکتر بخرد؛ طوری نیست چون جوان دوست دارد که شیک باشد.
- یک اصلی در قرآن داریم: «فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ»(احزاب/32) خدا به زنان میگوید: یک جوری رفتار نکنید(البته زن و مرد فرق نمیکند) مرد و زن کاری نکنند، که آدمهایی که در کوچه و در خیابان هستند و در قلبشان مریض است یعنی شهوتران هستند، طمع کنند. شیک پوشی مهم است، اما به شرط اینکه آن شیکی، چشمهای آلوده را به انسان جذب نکند.