اعتماد به نفس این است که انسان خود و نیروها و استعدادهاى خویش را فراموش نکند و هر چه بیشتر از آنها براى دست یافتن به اهداف خویش بهره گیرد و تا مى تواند دست خویش را در پیش دیگران براى رفع نیازهاى خود دراز نکند و یکى از پیامدهاى اعتماد به نفس، استقلال و خودکفایى است. باید توجّه داشت که اعتماد به نفس، به این معنا، منافاتى با ارتباط با خداوند و کمک گرفتن از او ندارد; زیرا اعتماد به نفس، در برابر مردم است، نه خدا.
خودخواهى، که از امور تکوینى و به معناى «خود را خواستن» است، اگر محوریّت یابد، مذموم است. این گونه خودخواهى چنین است که انسان تنها خود را ببیند و دیگران را نبیند و مصلحت ظاهرى خود را خوب و بد و سود و زیان بداند ملاحظه کند و در بهره گیرى از امکانات زندگى تنها به خود بیندیشد. انسان مؤمن از این چنین خُلقى به دور است و به دیگران نیز توجّه دارد و بلکه یکى از ویژگیهاى ارزشمند انسان ایثار است; یعنى دیگران را بر خویشتن برگزیدن و مقدّم داشتن و پیرو حق بودن است. آن هنگام که خودخواهى انسان، با معیارهاى درست عقلانى و دینى سازگار باشد، صفتى پسندیده است.