کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.
شرح مختصر واقعه مباهله
مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد.
پیامبر (ص) طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر (ص) آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد.
وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر (ص) را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر (ص) اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.
موقعیت جغرافیایی
بخش با صفای نجران با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح (ع) گرویده بودند.
دعوت به اسلام
پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی (ص) برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.
نامه حضرت محمد (ص) به اسقف نجران
مشروح نامه پیامبر (ص)به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ع). [این نامه ایست] از محمد ((صلی الله علیه و آله وسلم))، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ع) را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».
عکس العمل نجرانی ها
نمایندگان پیامبر صلی الله علیه و آله و که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر (ص)بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت.
یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خودشنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق (ع) به فرزندان اسماعیل (ع) انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد صلی الله علیه و آله وسلم ـ که از اولاد اسماعیل (ع) است ـ همان پیامبر موعود باشد»
بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد (ص)تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.
گفتگوی پیامبر (ص) با هیئت نجرانی
پیامبر اکرم (ص) در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی(ع) بدون واسطه پدر می دانستند.
در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر (ص) جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی (ع) و حضرت آدم (ع)، یادآوری می کند که آدم(ع) را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح(ع) فرزند خداست، پس حضرت آدم(ع) برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر.
اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.
مباهله، آخرین حربه
خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی (ع) می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند.
بنابراین پیامبر (ص)، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت.
خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».
دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله
در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر(ص) مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند.
نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد (ص) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.
در میعادگاه چه گذشت؟
طبق توافق قبلی، پیامبر(ص)و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر (ص) فرزندش حسین (ع)را در آغوش دارد، دست حسن (ع) را در دست گرفته و علی و زهرا علیهما السلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر (ص)، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد.
بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.
سخنان ابوحارثه درباره مصالحه
هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر(ص)را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد (ص) بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد.
اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».
سرانجام مباهله
ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم (ص)، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم».
پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.
مباهله پیامبر (ص) با نصرانیان نجران از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم (ص)خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد.
نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر (ص)کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر (ص)به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.
مباهله، سند عظمت اهل بیت (ع)
مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر (ع)نازل شده است و پیامبر (ص)تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی (ع) بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین (ع)هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه (س) و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی (ع) بوده است.
این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره داردکه علی(ع)در منزلت جان و نفس پیامبر است.
نزول آیه تطهیر در روز مباهله
روزی که پیامبر خدا (ص) قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین (ع)را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.»
در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند.
اعمال روز مباهله
روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روزمباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست.
همچنین در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد، و آیه «انّما ولیکم اللّه» در شأن آن حضرت نازل گشت.
در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است:
اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛
دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛
سوّم: خواندن دو رکعت نماز، که در وقت و کیفیت و ثواب مانند نماز روز عید غدیر است، و اینکه «آیة الکرسی» در نماز مباهله باید تا«هم فیها خالدون» خوانده شود.
هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین(ع) به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی (ع) که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است.
چهارم: خواندن دعای مباهله می باشد، که شبیه به دعای سحر ماه رمضان است، و شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس نقل کرده اند، ولی بین روایات آن دو بزرگوار اختلاف زیادی است، و من روایت شیخ طوسی را در کتاب «مصباح» برگزیده ام که فرموده است: دعای روز مباهله همراه با فضیلت آن، از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده، و آن دعا این است:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ بَهَائِکَ بِأَبْهَاهُ وَ کُلُّ بَهَائِکَ بَهِیٌّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِبَهَائِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِأَجَلِّهِ وَ کُلُّ جَلالِکَ جَلِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَمَالِکَ بِأَجْمَلِهِ وَ کُلُّ جَمَالِکَ جَمِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِجَمَالِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ بِأَعْظَمِهَا وَ کُلُّ عَظَمَتِکَ عَظِیمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِأَنْوَرِهِ وَ کُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِأَوْسَعِهَا وَ کُلُّ رَحْمَتِکَ وَاسِعَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّهَا.
خدایا از تو درخواست می کنم از زیبایی ات به حق برترین مرتبه زیبایی ات، و همه مراتب آن زیباست، خدایا از تو درخواست میکنم به همه مراتب زیباییات.
خدایا از تو درخواست می کنم از بزرگی ات به حق برترین مرتبه بزرگی ات، و همه مراتب بزرگی ات بزرگ است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه مراتب عظمتت.
خدایا از تو درخواست میکنم از جمالت، به حق برترین مرتبه جمالت، و همه مراتب جمال تو جمیل است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه مراتب جمالت.
خدایا تو را میخوانم چنان که فرمان دادی، پس اجابتم کن چنان ه وعده فرمودی، خدایا از تو درخواست می کنم از شکوهت، به حق برترین مرتبه شکوهت، و همه مراتب شکوهت شکوه مند است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه مراتب شکوهت.
خدایا از تو درخواست میکنم از نورت، به حق برترین مرتبه نورت، و همه نورت نورانی است، خدای از تو درخواست میکنم به همه نورت، خدای از تو درخواست میکنم از رحمتت، به حق وسیع ترین مرتبه رحمتت و همه رحمتت وسیع است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه رحمتت.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ کَمَالِکَ بِأَکْمَلِهِ وَ کُلُّ کَمَالِکَ کَامِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکَمَالِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ کَلِمَاتِکَ بِأَتَمِّهَا وَ کُلُّ کَلِمَاتِکَ تَامَّةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکَلِمَاتِکَ کُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ أَسْمَائِکَ بِأَکْبَرِهَا وَ کُلُّ أَسْمَائِکَ کَبِیرَةٌ ،
خدایا تو را می خوانم چنان که فرمانم دادی، پس اجابتم کن چنان که وعده فرمودی.
خدایا از تو درخواست میکنم از کمالت به حق برترین مرتبه کمالت، و همه کمالت کامل است، خدایا از تو درخواست می کنم به همه کمالت، خدایا از تو درخواست می کنم از کلماتت به حق تمام ترین کلماتت، و همه کلماتت تمام است، خدایا از تو درخواست می کنم به همه کلماتت، خدایا از تو درخواست می کنم از نامهایت به حق بزرگترین آنها، و همه نامهایت بزرگ است،
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِأَسْمَائِکَ کُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ بِأَعَزِّهَا وَ کُلُّ عِزَّتِکَ عَزِیزَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ مَشِیَّتِکَ بِأَمْضَاهَا وَ کُلُّ مَشِیَّتِکَ مَاضِیَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ کُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِقُدْرَتِکَ الَّتِی اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ وَ کُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطِیلَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّهَا،
خدایا از تو درخواست میکنم به حق همه نامهایت.
خدایا تو را میخوانم، چنان که فرمانم دادی، پس اجابتم کن، چنان که وعده فرمودی، خدایا از تو درخواست میکنم از عزّتت، به حق برترین مرتبه عزّتت، و همه عزّتت عزیز است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه عزّتت، خدایا از تو درخواست میکنم از مشیّتت به حق گذراترین مشیّتت و همه مشیّتت گذراست، خدایا از تو درخواست می کنم به همه مشیّتت.
خدایا از تو درخواست میکنم به قدرتت که با آن بر همه چیز برتری گرفتی، و همه قدرت تو برتریگیر است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه قدرتت.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِأَنْفَذِهِ وَ کُلُّ عِلْمِکَ نَافِذٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِأَرْضَاهُ وَ کُلُّ قَوْلِکَ رَضِیٌّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ مَسَائِلِکَ بِأَحَبِّهَا وَ کُلُّهَا إِلَیْکَ حَبِیبٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَسَائِلِکَ کُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِأَشْرَفِهِ وَ کُلُّ شَرَفِکَ شَرِیفٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ سُلْطَانِکَ بِأَدْوَمِهِ وَ کُلُّ سُلْطَانِکَ دَائِمٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِسُلْطَانِکَ کُلِّهِ .
خدایا تو را می خوانم، چنان که فرمانم دادی، پس اجابتم کن، چنان که وعده فرمودی، خدایا از تو درخواست می کنم از علمت به حق نافذترین آن و همه علم تو نافذ است، خدایا از تو درخواست می کنم به همه علمت.
خدایا از تو درخواست می کنم از گفتارت به حق پسندیده ترین آن.
و همه گفتارت پسندیده است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه گفتارت.
خدایا از تو درخواست میکنم از خواسته هایت به حق محبوب ترین آنها، و همه آنها نزد تو محبوب است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه خواسته هایت.
خدایا تو را میخوانم چنان که فرمانم دادی، پس اجابتم کن چنان که وعده فرمودی، خدایا از تو درخواست میکنم از شرفت به حق برترین مرتبه شرفت، و همه شرفت شریف است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه شرفت.
خدایا از تو درخواست میکنم از سلطنتت، به حق پایدارترین آن.
و همه سلطنتت پایدار است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه سلطنتت.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِأَفْخَرِهِ وَ کُلُّ مُلْکِکَ فَاخِرٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ عَلائِکَ بِأَعْلاهُ وَ کُلُّ عَلائِکَ عَالٍ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَلائِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ آیَاتِکَ بِأَعْجَبِهَا وَ کُلُّ آیَاتِکَ عَجِیبَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِآیَاتِکَ کُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِأَقْدَمِهِ وَ کُلُّ مَنِّکَ قَدِیمٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ،
خدایا از تو درخواست میکنم از فرمانروایی ات به حق گرانمایه ترین آن، و همه فرمانروایی ات گرانمایه است، خدایا از تو درخواست می کنم به همه فرمانروایی ات.
خدایا تو را می خوانم چنان که فرمانم دادی.
پس اجابتم کن چنان که وعده فرمودی.
خدایا از تو درخواست می کنم از والایی ات به حق والاترین آن، و همه والایی ات والاست، خدایا از تو درخواست می کنم به همه والایی ات.
خدایا از تو درخواست می کنم از آیاتت به حق شگفت ترین آیاتت، و همه آیاتت شگفت است، خدایا از تو درخواست می کنم به همه آیاتت.
خدایا از تو درخواست میکنم از نعمتت به حق دیرینه ترین آن و همه نعمتت دیرین است، خدایا از تو درخواست می کنم به همه نعمتت.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَا [مِمَّا] أَنْتَ فِیهِ مِنَ الشَّأْنِ وَ الْجَبَرُوتِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکُلِّ شَأْنٍ وَ کُلِّ جَبَرُوتٍ اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَا تُجِیبُنِی بِهِ حِینَ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ أَسْأَلُکَ بِبَهَاءِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ أَسْأَلُکَ بِجَلالِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ أَسْأَلُکَ بِلا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ بِأَعَمِّهِ وَ کُلُّ رِزْقِکَ عَامٌّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ عَطَائِکَ بِأَهْنَئِهِ وَ کُلُّ عَطَائِکَ هَنِی ءٌ ،
خدایا تو را میخوانم چنان که فرمانم دادی، پس اجابتم کن، چنان که وعده فرمودی.
خدایا از تو درخواست میکنم، به حق آنچه که در آن قرار دادی از مقام و جبروت، خدایا از تو درخواست میکنم به تمام مقام و تمام جبروتت.
خدایا از تو درخواست میکنم به آنچه با آن اجابتم مینمایی، زمانیکه از تو میخواهم، ای خدا، ای که معبودی جز تو نیست، از تو میخواهم به زیبایی اینکه معبودی جز تو نیست.
ای که معبودی جز تو نیست، از تو میخواهم به بزرگی اینکه معبودی جز تو نیست.
ای که معبودی جز تو نیست، از تو میخواهم به حق اینکه معبودی جز تو نیست.
خدایا تو را میخوانم چنان که فرمانم دادی، پس اجابتم کن چنان که وعده فرمودی.
خدایا از درخواست میکنم از روزی ات به همه گانه ترین آن، و همه روزی ات همگانی است.
خدایا از تو درخواست می کنم به همه روزی ات، خدایا از تو درخواست میکنم از عطایت، به حق گواراترین آن، و همه عطایت گواراست.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَطَائِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ بِأَعْجَلِهِ وَ کُلُّ خَیْرِکَ عَاجِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِأَفْضَلِهِ وَ کُلُّ فَضْلِکَ فَاضِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْنِی عَلَی الْإِیمَانِ بِکَ وَ التَّصْدِیقِ بِرَسُولِکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ وَ الْوِلایَةِ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّهِ وَ الایتِمَامِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ بِذَلِکَ یَا رَبِّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ فِی الْأَوَّلِینَ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ فِی الْآخِرِینَ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ فِی الْمَلَإِ الْأَعْلَی وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ فِی الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِیلَةَ وَ الشَّرَفَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الْکَبِیرَةَ.
خدایا از تو درخواست میکنم به همه عطایت، خدای از تو درخواست میکنم از خیرت به فوریترین آن، و همه خیرت فوری است.
خدایا از تو درخواست میکنم به همه خیرت.
خدایا از تو درخواست میکنم از فضلت، به حق فزون ترین آن، و همه فضلت فزون است، خدایا از تو درخواست میکنم به همه فضلت.
خدایا تو را میخوانم چنان که فرمانم دادی، پس اجابتم کن چنان که وعده فرمودی.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا برانگیز بر ایمان به خود و تصدیق به رسولت (درود خدا بر او و خاندانش باد) ، و ولایت علی بن ابیطالب (ع) و بیزاری از دشمنش، و اقتدا به امامان از خاندان محمّد (درود خدا بر آنان باد) ، که من به این واقعیت راضی شده ام.
خدایا درود فرست بر محمّد بنده و رسولت در میان پیشینیان، و درود فرست بر محمّد در میان آیندگان، و درود فرست بر محمّد، در میان آسمانیان، و درود فرست بر محمّد در میان فرستادگان.
خدایا به محمّد عطا کن، وسیله و شرف و فضیلت و درجه بزرگ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ قَنِّعْنِی بِمَا رَزَقْتَنِی وَ بَارِکْ لِی فِیمَا آتَیْتَنِی وَ احْفَظْنِی فِی غَیْبَتِی وَ کُلِّ غَائِبٍ هُوَ لِی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْنِی عَلَی الْإِیمَانِ بِکَ وَ التَّصْدِیقِ بِرَسُولِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَسْأَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِ رِضْوَانَکَ وَ الْجَنَّةَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الشَّرِّ سَخَطِکَ وَ النَّارِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ احْفَظْنِی مِنْ کُلِّ مُصِیبَةٍ وَ مِنْ کُلِّ بَلِیَّةٍ وَ مِنْ کُلِّ عُقُوبَةٍ وَ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ وَ مِنْ کُلِّ بَلاءٍ وَ مِنْ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَ مِنْ کُلِّ مُصِیبَةٍ وَ مِنْ کُلِّ آفَةٍ نَزَلَتْ أَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی هَذَا الشَّهْرِ وَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ.
خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد، و به آنچه روزی ام نمودی خشنود بدار، و در آنچه به من عنایت کردی برکت ده، و در غیبتم و در غیاب هر غایبی که او از من است نگهدارم باش.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا بر پایه ایمان به خود و باور داشتن به پیامبرت برانگیز، خدای بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و از تو میخواهم خوب ترین خوبها را که خشنودی ات و بهشت است، و به تو پناه می آورم از بدترین بدها که خشمت و آتش است.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا محافظت فرما از هر مصیبت و هر بلا، و از هر عقوبت، و هر فتنه، و هر آزمایش، و هر شر، و هر امر ناپسند، و هر پیش آمد، و هر آفت که از آسمان بر زمین فرود آید، یا فرود میآید، در این ساعت و در این شب، و در این روز، و در این ماه، و در این سال
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِمْ لِی مِنْ کُلِّ سُرُورٍ وَ مِنْ کُلِّ بَهْجَةٍ وَ مِنْ کُلِّ اسْتِقَامَةٍ وَ مِنْ کُلِّ فَرَجٍ وَ مِنْ کُلِّ عَافِیَةٍ وَ مِنْ کُلِّ سَلامَةٍ وَ مِنْ کُلِّ کَرَامَةٍ وَ مِنْ کُلِّ رِزْقٍ وَاسِعٍ حَلالٍ طَیِّبٍ وَ مِنْ کُلِّ نِعْمَةٍ وَ مِنْ کُلِّ سَعَةٍ نَزَلَتْ أَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی هَذَا الشَّهْرِ وَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَتْ ذُنُوبِی قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِی عِنْدَکَ وَ حَالَتْ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ وَ غَیَّرَتْ حَالِی عِنْدَکَ فَإِنِّی أَسْأَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی لا یُطْفَأُ،
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و روزی من کن از هر شادی، و هر خوشحالی، و هر پایداری و هر گشایش و هر عافیت و هر سلامت و هر کرامت، و هر روزی وسیع حلال پاک و هر نعمت، و هر وسعتی که از آسمان بر زمین نازل شد یا میشود.
در این ساعت، و در این شب، و در این روز، و در این ماه و در این سال.
خدایا اگر گناهانم مرا در پیشگاهت بی اعتبار ساخته، و میان من و تو پرده شده، و حالم را نزد تو دگرگون نموده.
من از تو درخواست میکنم، به حق نور جمالت که هرگز خاموش نشود،
وَ بِوَجْهِ مُحَمَّدٍ حَبِیبِکَ الْمُصْطَفَی وَ بِوَجْهِ وَلِیِّکَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ بِحَقِّ أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ انْتَجَبْتَهُمْ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِی وَ أَنْ تَعْصِمَنِی فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی وَ أَعُوذُ بِکَ اللَّهُمَّ أَنْ أَعُودَ فِی شَیْ ءٍ مِنْ مَعَاصِیکَ أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی حَتَّی تَتَوَفَّانِی وَ أَنَا لَکَ مُطِیعٌ وَ أَنْتَ عَنِّی رَاضٍ وَ أَنْ تَخْتِمَ لِی عَمَلِی بِأَحْسَنِهِ وَ تَجْعَلَ لِی ثَوَابَهُ الْجَنَّةَ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یَا أَهْلَ التَّقْوَی وَ یَا أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
و به آبروی محمّد محبوب برگزیده ات، و به آبروی ولیّت علی مرتضی، و به حق اولیایت که آنان را برگزیدی، اینکه بر محمّد و خاندان محمد درود فرستی، و آنچه از گناهانم گذشته بیامرزی، و در باقیمانده عمر حفظم کنی، و به تو پناه میآورم، خدایا، از اینک هرگز به چیزی از نافرمانی هایت بازگردم، تا زنده ام بداری و تا بمیرانی، و من فرمانبردار تو باشم، و تو از من خشنود باشی، و اینکه عملم را ختم کنی به نیکوترینش، و پاداش آن را برایم بهشت قرار دهی، و با من آن کنی که شایسته آنی، ای هل تقوی و ای اهل مغفرت، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به رحمتت به من رحم کن، ای مهربان ترین مهربانان.
پنجم: دعایی که شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس پس از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار، روایت کرده اند بخواند، اول آن دعا «الحمد للّه ربّ العالمین» است.
در این روز دادن صدقه به تهیدستان به خاطر پیروی از مولای همه مردان و زنان با ایمان، و زیارت آن حضرت، شایسته است، و مناسب تر زیارت جامعه است.
روز بیست و پنجم: روز بس شریفی است، و روزی است که سوره «هل اتی» در حق اهل بیت نازل شد برای اینکه سه روز روزه گرفتند و افطاری خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و خود با آب افطار نمودند! و سزاوار است شیعیان اهل بیت در این ایام به ویژه در شب بیست و پنجم در دادن صدقه به مساکین و ایتام، و سعی در اطعام ایشان، و روزه داشتن این روز پیروی از مولایان خود کنند.
از آنجا که بعضی از علما این روز را روز مباهله میدانند، مناسب است زیارت جامعه و دعای مباهله را نیز در این روز نیز بخوانند.