کاری که حضرت موسی(ع) را از پیامبری خلع می‌کرد!

خداوند به حضرت موسی(ع) وحی کرد: این مرتبه که برای مناجات آمدی، کسی را همراه خود بیاور که تو از او بهتر باشی!

موسی(ع) برای پیدا کردن چنین شخصی تفحص کرد و نیافت؛ زیرا به هرکس می‌رسید جرئت نمی‌کرد بگوید من از او بهترم.
خواست یکی از حیوانات را ببرد، به سگی که مریض بود برخورد کرد و با خود گفت: این را همراه خود خواهم برد، پس ریسمان به گردن سگ انداخت و مقداری سگ را همراه خود کشاند و آورد، ولی بعد پشیمان شد و آن را رها کرد و تنها به درگاه پروردگار آمد.
خطاب رسید: چرا فرمانی که به تو دادم، اجرا نکردی؟
عرض کرد: پروردگارا! کسی را نیافتم که از خودم پست‌تر باشد.
خطاب رسید: ای موسی! به عزت و جلالم سوگند اگر کسی را همراه می‌آوردی که او را پست‌تر از خود می دانستی، نام تو را از طومار پیامبران محو می‌کردم!

 

 

 

منابع:
یکصد موضوع، پانصد داستان، جلد 1، ص 168
لئالی‌الاخبار، ص 197
هزار و یک حکایت اخلاقی نوشته محمد حسین محمدی