2 بهشت و 2 جهنم وجود دارد

اولین جلسه تفسیر قرآن آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در سال جدید تحصیلی با محوریت تفسیر سوره بقره امروز،‌ ۱۱ مهر در حوزه علمیه قم برگزار شد.

در ادامه گزیده مباحث این جلسه را می‌خوانید؛

امسال چهارمین سال درس تفسیر است. سال اول مباحثی راجع به فلسفه تفسیر قرآن مطرح شد. سال دوم وارد قرآن شدیم. قرارمان این شد به همان ترتیبی که در خدمت قرآن هستیم، قرآن را تفسیر کنیم ولی اگر به موضوع مهمی برخوردیم تفسیر را موضوعی کنیم. بنابراین تفسیر ما ترتیبی-موضوعی است. سال گذشته آخرین آیه‌ای که رسیدیم آیه ۳۸ سوره بقره بود.

من سال گذشته می‌خواستم یک گزارش قرآنی از خلقت آدم داشته باشم ولی فرصت نشد. امروز بحثمان را با همین گزارش قرآنی از خلقت انسان آغاز می‌کنیم. ضمنا حتما در طول سه سال حس کردید ما آیه به آیه، کلمه به کلمه کار نمی‌کنیم چون خیلی‌ها این کار را عهده‌دار شدند. ما فقره فقره آیات را بررسی می‌کنیم. مثلا اگر امروز رسیدیم از آیه ۴۰ تا ۶۱ یعنی ۲۲ آیه را با هم بحث می‌کنیم. در این ۲۲ آیه خداوند از سرنوشت بنی‌اسرائیل صحبت می‌کند. اگر نکته‌ای در این رابطه بیان نشده باشد ما بیان خواهیم کرد. مثلا امروز آیات شفاعت را هم داریم. بحث شفاعت بحث مهمی است؛ اعم از ماهیت شفاعت، شرایط شفاعت‌شونده، حدود شفاعت، آثار شفاعت. این خودش یک بحث خیلی تمیز و مفصل است ولی چون زیاد درباره آن صحبت شده است ما اشاره می‌کنیم و رد می‌شویم.

از بحث‌هایی که هم به‌روز است و هم مهم است بحث خلقت آدم است و اگر اهل مسائل زیست باشید، بحث معروف جهانی تکامل انواع در بشر به این بحث ارتباط پیدا می‌کند و یکی از بحث‌هایی که در قرآن جای گفت‌وگو دارد همین بحث است. یک بحث دیگر این است که آیا جناب آدم اولین خلق از بشر است؟ خب در علم زیست کسانی که به ثبوت انواع معتقدند عمر بشر را چند صد هزار سال می‌دانند. اینها از بحث‌هایی است که گاهی برای مفسر قرآن پیش می‌آید و شما نمی‌توانید به عنوان یک روحانی نسبت به آن بی‌اطلاع باشید. اتفاقا دهه پنجاه که ما به قم آمدیم بحث خلقت انسان یکی از داغ‌ترین مباحث در حوزه بود. برخی از تکامل انواع دفاع می‌کردند و برخی از ثبوت انواع دفاع می‌کردند.

گزارش قرآنی درباره نحوه آفرینش انسان

در قرآن ۵ آیه درباره منشا خلق انسان داریم، ۳ تا آیه راجع به خلق بشر داریم، ۵ آیه درباره خلق بنی آدم، ۳ آیه خلق آدم و یک آیه هم خلق ناس. در قرآن درباره خلقت انسان از نطفه ۵ آیه داریم، خلق انسان از آب یک آیه، از صلصال و گل خشک ۲ آیه، از علق یک آیه، از طین ۳ آیه. راجع به خلق بشر، بحث خلقت از آب یک آیه، صلصال یک آیه، طین هم یک آیه. صلصال گل خشک است، طین الزاما لازم نیست خشک باشد. در قرآن از خلق بنی آدم هم صحبت شده است. درباره خلقت بنی آدم از تراب ۴ آیه داریم، از نفس ۳ آیه، طین ۲ آیه، آب یک آیه. درباره خلق حضرت آدم از طین ۳ آیه داریم، صلصال یک آیه، خاک یک آیه. درباره خلق ناس از تراب یک آیه داریم. این وضعیت خلقت آدم در قرآن است.

آیا می‌توانیم بگوییم اقتضای این آیات این است که بر انسان مراحلی گذشته است؟ مثلا اول خاک بوده، بعد تکامل پیدا کرده یا اینکه حساب آدم و بعد از آدم را از انسان‌های گذشته جدا کنیم؟ به هر حال جای بحث دارد و باید آیات را مدیریت کرد. بعضی فکر می‌کنند جمع ادله فقط شامل مباحث فقهی است. خیر، مباحث غیر فقهی هم نیازمند مدیریت ادله است. از جمله جاهایی که باید این بحث را جاری کرد همین بحث خلقت انسان است. ما همین‌جا این بحث را تمام‌شده تلقی می‌کنیم.

پاسخی به بحث خلود در جهنم

حال سراغ آیه ۳۹ سوره بقره می‌رویم؛ آیه می‌فرماید: «وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ». کفر ناظر به فساد عقیده است، تکذیب ناظر به فساد در رفتار است. این آیه بحث خاصی ندارد فقط بحثی که دارد «هم فیها خالدون» است. از گذشته و حتی از صدر اسلام تا امروز بحث خلود در آتش مطرح است. آقای سروش به این آیات تمسک می‌کنند و می‌گویند قرآن کتاب شکنجه است. بحث خلود به عنوان یک شبهه بیش از هزار سال است مطرح است. اگر یادتان باشد ما در تفسیر «الرحمن الرحیم» بحث خلود را مطرح کردیم که می‌توانید به آن بحث مراجعه کنید. ما آنجا چند تا جواب گفتیم که نیاز به تکرار ندارد.

یک مطلب که در این رابطه جدید است این است؛ از آیات قرآن درمی‌آید ما دو جهنم و دو بهشت داریم. یکی بهشتی که انسان در آن است، یک بهشتی که در انسان است. یک جهنمی که انسان در آن است و یک جهنمی که در انسان است. گاهی جهنم به خود وجود انسان می‌آید یعنی لازم نیست او را به جایی ببرند. ما اعمالمان همراهمان است و قیامت روز خلق اعمال نیست بلکه «یوم تبلی السرائر» است یعنی جهنم درون آشکار می‌شود، بهشت درون آشکار می‌شود.

این آیه ناظر به جهنم بیرون است چون می‌گوید: «هم فیها خالدون». می‌دانید خلود در جهنم درون، فهمش راحت‌تر است تا خلود در جهنم بیرون. جهنم درون، جزء ذات انسان شده است ولی وقتی یک جهنمی بیرون است و انسان را به آن جهنم می‌برند بحث خلود مطرح می‌شود. یادم هست بعد از دو جلسه بحث درباره خلود گفتم قرآن یک بحثی دارد راجع به خلود. شما نگران چه هستید؟ نگران هستید خلود حق این گنهکار نیست و ظلم به او است. خب این مسئله را با محکمات قرآن حل کنید. قرآن می‌فرماید خدا به بندگان ظلم نمی‌کند. بنابراین نه باید نگران ستم خدا بر بندگان باشید و نه عدم تناسب جرم و مجازات.