قرآن کتاب کریم و کتاب هدایتی است که هر کس با آن نشست و برخاست کند، بینایی او افزوده میشود و قلب او به نور هدایت روشن و توانش برای پیمودن راه حق مضاعف میشود. ماه مبارک رمضان امسال بر آن شدیم تا هر روز از این ماه نورانی، با خواندن یک آیه از قرآن مجید ، سطر سطر زندگیمان را به آیات قرآن مزین کنیم.
إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ وَیُؤتونَ الزَّکاةَ وَهُم راکِعونَ(آیه ۵۵ سوره مائده)
ترجمه تدبری
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُوا ولی، حاکم و هم جبهه شما فقط خدا و در طول او رسول خدا و مؤمنانی هستند الَّذِینَیُقِیمُونَ الصَّلَوةَ که نماز برپا میدارند و به دنبال توسعه یاد خدا در جامعه هستند. وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ و در حال رکوع، حال خشوع و تسلیم کامل نسبت به خدا، زکات میدهند و وظایف اجتماعیشان را انجام میدهند. حکومت خدا در تبعیت مردم از همین نمایندگان او متجلی میگردد و دینداری در تبعیت از رسول و جانشینان او در امر نمایندگی از خداست. جانشینانی که کاملا تابع خدا هستند و مانند رسول، تنها امر خداوند را اجرا میکنند.
شربت نسترن
شربت، بدون شکر نمیشود، ولی شکر هم به تنهایی نه؛ قدری نسترن، گلاب یا بیدمشک هم لازم است تا شربتی دلچسب و گوارا باشد.و نماز شکر است و شیرینی، البته گناه هم نمک است و مایه شوربختی، نمک بریزی، شکر ضایع میشود، زباله میشود و از شربت خبری نیست.همان بلایی که غالبا مبتلاییم، سالها خواندیم، انگار نخواندیم؛ چون همواره شکر را با نمک قاطی کردیم. نماز خواندیم، دروغ هم گفتیم، نماز خواندیم، تهمت هم زدیم، نماز خواندیم، غیبت هم کردیم و چه بود که نکردیم!یا از آن طرف از بیدمشک و گلاب خبری نبود یعنی از گرهگشایی، دست به جیب شدن، دستگیری کردن و اگر از اینها خبری بود چه شربت گوارایی میشد این نماز! و چه بازاری پیدا میکرد این نماز! و تازه بوی ایمان مشامها را نوازش میداد و چنین نمازگزارانی چه لایق میشوند! چون قدم در قدمگاه رسول و خدای رسول مینهند و در حقیقت امتدادی میشوند برای خدا و رسولش و زمام دلها و جانها را در کف میگیرند.
مشتی واحد
اگر بخواهند برسند به آن ولایت قرآنی، آن ولایتی که در قرآن مطرح شده، امت اسلامی بخواهد آن را تأمین کند برای خودش، دو جهت را باید مراعات کند. یک جهت، جهت ارتباطات داخلی است در داخل جامعه اسلامی؛ یک جهت جهت ارتباطات خارجی است.در زمینه ارتباطات داخلی امت اسلامی آن وقتی دارای ولایت به معنای قرآنی است که کمال هم بستگی و اتصال و ارتباط و اتحاد صفوف و فشردگی هرچه بیشتر آحاد و جناحهای گوناگون را در خودش تأمین کند.و اما در زمینه روابط خارجی، عالم اسلامی باید سعی کند روابط خود را با دنیای غیر مسلمان و غیر این امت جوری تنظیم کند که یک ذره تحت فرمان آنها قرار نگیرد، یک ذره تحت تأثیر افکار آنها قرار نگیرد.در جامعه اگر بخواهد همه نیروها به کار بیفتد و همه در یک جهت به کار بیفتد و هیچ یک از نیروها هرز نرود و همه نیروهای جامعه به صورت یک قدرت متراکمی، به مصالح جمعی بشریت به کار بیاید و جامعه بتواند مثل مشت واحدی باشد در مقابل جناحها و صفها و قدرتهای مخاصم؛ اگر اینها را بخواهد داشته باشد، احتیاج دارد به قدرت متمرکز. به یک دلی احتیاج دارد، به یک قلبی احتیاج دارد، این جامعه و این پیکر عمومی امت اسلام. البته شرایطی هم دارد. باید خیلی آگاه باشد، باید خیلی بداند، باید خیلی با تصمیم باشد، باید چشمش دارای یک دید دیگری باشد، بایستی از هیچ چیزی در راه خدا نهراسد، بایستی وقتی لازم شد خودش را هم فدا کند؛ ما اسم یک چنین موجودی را چه میگذاریم؟ امام در این آیات قرآن از سوره مائده هم به جنبه مثبت ولایت، یعنی پیوند داخلی هم به جنبه منفی ولایت، یعنی قطع پیوندهای خارجی هم به آن بعد دیگر ولایت یعنی ارتباط و اتصال با ولی، ولی یعنی آن قطب، یعنی آن قلب، یعنی آن حاکم و امام.
به همه این چیزها اشاراتی رسا شده.
___________** برگرفته از کتاب مسطورا؛ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگیساز قرآن کریم