پنچ توصیه امام جواد(ع) به شیعیان

همواره کسانی که به محضر اولیاءِ الهی، به خصوص رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین علیهم السلام مشرّف می‌شدند، از ایشان تقاضای پند و اندرز یا نصیحتی می‌کردند تا در سای نورانیت آن بزرگواران و مضامین عالیه کلامشان، قدم به قدم، وادی سلوک و تعالی را طی کرده و از رحمت خاصۀ الهی بهره‌مند گردند.

پند و اندرز در زندگی انسان بسیار اهمیت دارد؛ چنانچه امام جواد علیه السلام در اهمیت این امر می‌فرماید: «الْمُؤْمِنُ یَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُه»؛ مؤمن به توفیق از طرف خداوند و پندگویی از طرف خودش و پذیرش از هر کسی که به وی اندرز دهد، نیازمند است.

وصیت اخلاقی امام جواد علیه السلام

در کلام نورانی امام جواد علیه السلام، پنج اصل اخلاقی مطرح گشته که تشریح هر کدام بیان می‌شود.

۱. صبر

لحظه لحظۀ سلوک اخلاقی مؤمن، در بستر صبر شکل می‌گیرد؛ به طوری که وی به هر اندازه از مقام صبر دور باشد، افعال وی نیز ناقص‌تر می‌گردد؛ و از این روی امام جواد علیه السلام فرمودند: «تَوَسَّدِ الصَّبْرَ»؛ صبر را بالش خود قرار بده.

این تشبیه از آن رو است که، چون آرامش و قرار جسمی انسان، با تکیه بر بالش است، مؤمن در رسیدن به آرامش روحی نیز، نیاز به تکیه گاهی، چون صبر دارد.

وقتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله سؤال می‌شود: ایمان چیست؟. ایشان می‌فرمایند: «الصَّبرُ.» (۵)

زیباتر آنکه امیرالمؤمنین علیه السلام راه رسیدن به لقای الهی را نیز صبر می‌داند؛ آنجا که می‌فرمایند: «مَن صَبَرَ عَلَی اللهِ وَصَلَ إِلَیهِ»؛ (۶) هر که برای (وصال به) خدا صبر کند، به او می‌رسد.

پس حقیقت آن است که صبر با هر نوعش (صبر بر گناه و معصیت یا صبر بر مصیبت) بهترین بستری است که می‌تواند خواستگاه رشد جوانه‌های ایمان باشد.

۲. فقر

از اموری که باعث تضییع عزّت برخی مؤمنان ضعیف الایمان می‌شود و یا در سلوک اخلاقی آن‌ها خلل ایجاد می‌کند، فقر و مشکلات مادی است.

در نتیجه، آن امام همام علیه السلام فرمودند: «اعْتَنِقِ الْفَقْرَ»؛ (ای مؤمن!) فقر را در آغوش بگیر.

به بیان دیگر اگر فقر و تنگدستی، تحمّل شود؛ اولاً، عزّتمندی مؤمن را به همراه دارد و ثانیاً، مانع رشد اخلاقی و تکامل سالک نمی‌شود.

بر اساس حکمت و معارف توحیدی برخاسته از مکتب اهل بیت علیهم السلام، این بند از روایت را به مفهوم دیگری نیز می‌توان تفسیر نمود؛ و آن اینکه انسان سالک اِلی الله، «فقیر بالذّات» است، در مقابل خداوند متعال که «غنی بالذات» است؛ و بر این اساس، خود را نیازمند و محتاج دانسته و بسیاری از خودسری‌ها و خودبینی‌های او از بین می‌رود.

بیان نورانی امام الموحّدین حضرت علی علیه السلام در مسجد کوفه بیان گر همین مطلب است که می‌فرماید: «مَولایَ یا مُولای! اَنتَ الغَنِیُّ وَ اَنَا الفَقِیرُ وَ هَل یَرحَمُ الفَقِیرَ اِلَّا الغَنِیُّ»؛ (۷) مولای من‌ای مولای من! تو بی نیازی و من فقیرم و آیا ترحم می‌کند بر فقیر به جز کسی که بی نیاز است.

پنچ توصیه امام جواد(ع) به شیعیان

۳. دوری از شهوات

یکی از اصول مهم در راه کسب اخلاقیات، عدم دخالت شهوات در افعال و کردار فرد می‌باشد؛ زیر خواسته‌های شهوانی، رنگ و بوی منیّت و انانیّت دارد و انسان را از کسب معارف حقّه الهی دور می‌سازد؛ حال آنکه امنیت مؤمن، قدم نهادن در حریم الهی است؛ لذا امام جواد علیه السلام در ادامۀ وصیت خویش فرمودند: «ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ»؛ شهوات را به دور انداز و رها کن. یعنی محور و اساس فعالیت‌های مؤمن، خواسته‌های الهی است، نه امیال نفسانی.

۴. مخالفت با هوای نفس

سخت‌ترین وادی، در مسیر کسب فضائل اخلاقی مخالفت و مبارزه با هوای نفس است، در همین راستا و برای تبیّن بیشتر آن، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله، مبارزه با هوا‌های نفسانی را «جهاد اکبر» نامیده است (۸).

اهمیت این مسئله بدان حد بوده که آن حضرت به همین مقدار کفایت نکرده و برای تبیین بیشتر آن فرموده اند:

«أَعْدَی عَدُوَّکَ نَفْسَکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ»؛ (۹) دشمن‌ترین دشمنانت، نفس تو است که در بین دو پهلوی تو قرار دارد.

از این رو، یکی دیگر از اصولی که امام جواد علیه السلام در وصیت اخلاقی خویش بیان نمودند این کلام نورانی است که: «خَالِفِ الْهَوَى»؛ با هوای نفس مخالفت کن.

رسول الله صلی الله علیه وآله در کلام نورانی دیگری، از مبارزه با نفس به عنوان برترین جهاد یاد می‌کنند و می‌فرمایند: «اَفْضَلُ الْجِهَادِ أَنْ تُجَاهِدَ نَفْسَکَ وَ هَوَاکَ فِی ذَاتِ اللهِ تَعَالَی»؛ (۱۰) برترین جهاد این است که به خاطر خدای تعالی با نفس و هوای نفسانیت مبارزه کنی. به تعبیر دیگر، باید اولین کار و آخرین کار مؤمن، جهاد با نفس باشد.

امیرالمؤمنین علیه السلام در این رابطه می‌فرماید: «اَوَّل مَا تَنْکِرُونَ مِنَ الْجِهَادِ، جِهَادُ أَنْفُسِکُمْ آخِرَ مَا تَفْقِدُونَ مُجَاهَدَةُ أَهْوَائِکُمْ وَ طَاعَةُ اُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ»؛ (۱۱) نخستین جهادی که آن را ناخوش می‌دارید، جهاد با نفسهایتان، و آخرین چیزی که گُم می‌کنید، مبارزه با خواهشهایتان و اطاعت از اولی الأمرتان است.

پس مخالفت با هوای نفس و صد البته رها نمودن شهوات، راه را برای وصال و لقای الهی هموار می‌سازد.

۵. حضور در محضر الهی

آنچه بیشتر از همه برای سالک اهمیت داشته و در تمامی لحظات نباید از آن غافل باشد، دقت در این امر است که بداند، همیشه در محضر الهی به سر می‌برد، و در مَنظر و مرئای او است.

امام جواد علیه السلام فرمودند: «اِعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ»؛ بدان که در برابر دیدۀ خدایی و متوجه باش که چگونه ای.

گفتار نورانی‌ای که از حضرت امام خمینی (ره) به یادگار مانده است نیز، احتمالاً برداشتی از این روایت امام جواد علیه السلام بوده است که فرمودند: «عالَم محضر خدا است، در محضر خدا معصیت نکنید.»

بر اساس این بخش از گفتار نورانی امام جواد علیه السلام، می‌توان نتیجه گرفت که یکی از عوامل گناه، می‌تواند غفلت از حضور در محضر الهی باشد.

سالک باید از دستوری که اهل سلوک، از آن با عنوان «مراقبه» یاد می‌کنند و آن را مایۀ سعادت و رکن عمدۀ سیر و سلوک می‌خوانند، کمک بگیرد و در هر لحظه و در هر جایی و در هر حالی که هست، همواره خود را در محضر الهی بداند تا بدین ترتیب غفلت را که زمینه ساز گناهان و تخلّفات است، از وجود خویش دور سازد.

امام صادق علیه السلام به اسحاق بن عمّار فرمودند: «یَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ وَ إِنْ کُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ فَإِنْ کُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا یَرَاکَ فَقَدْ کَفَرْتَ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ یَرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِیَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِینَ عَلَیْکَ»؛ (۱۲)‌ای اسحاق! به گونه‌ای از خدا بترس که گویا او را می‌بینی؛ هر چند تو او را نمی‌بینی، ولی او تو را می‌بیند، و اگر معتقد باشی که او تو را نمی‌بیند، بی شک به او کفر ورزیده ای، و اگر بدانی که او تو را می‌بیند و آن گاه در حضور او معصیت کنی، بی تردید او را از بی ارزش‌ترین بینندگان قرار داده ای.