سالروز میلاد حضرت ابوالفضلالعباس(ع)، روز جانباز نامگذاری شده است، عباس(ع) بزرگ جانباز تاریخ انسانیت که صحنه کربلا را تجلیگاه ایثار و جانبازی خود کرد.
فداکاریهای برادر رشید امام حسین(ع) در تاریخ بشر مانندی ندارد، دست حیدرآسای عباس علیهالسلام شعر زیبای عشق و ایثار در راه ولایت را با خونسرخ بر زمین سوزان کربلا نگاشت، و راه و رسم عاشقی و شیوه جانبازی را به جهانیان آموخت.
پیشوایان معصوم، عالیترین نمونه رهبری در جهان هستند و تمامی صفتهای پیشوایی در وجود مبارک آنها به کمال رسیده است.
همچنان که این بزرگواران در رهبری بیمانند هستند، در میان پیروانشان نیز کسانی یافت میشوند که در پیروی از پیشوایان معصوم، مرتبهای عالی دارند.
به عبارت دیگر، معصومین(ع) پیروانی دارند که نمونه متعالی برای چگونه پیروی کردن از پیشوایان الهی هستند و در حقیقت، اینگونه افراد درس پیروی از معصوم را بهطور عملی به دیگران میآموزند.
به همین دلیل روز جانباز بهانهای شد تا به سراغ دلیرمردی از شهرستان فریدونکنار برویم، کسی که با پیروی از پیشوایان خود، پرچم علم و دین را بر زمین نگذاشت و تا امروز نیز بر بلندای زمان برافراشت.
دکتر سیدمحمد پورمهدی از جانبازان پرافتخاری است که فریدونکنار محل زندگی و فعالیت اوست، این جانباز که در دوران مدرسه با آغاز جنگ تحمیلی درس را رها کرد و به نبرد جبهه حق علیه باطل رفت، امروز پس از بازگشت از کلاسهای معنوی از جبههها، با حضور در کلاسهای درس، به یک دندانپزشک معروف در این شهرستان تبدیل شده است.
با این دکتر جانباز دقایقی را به گفتوگو نشستیم، پورمهدی از یک خانواده مذهبی و متدین روز پنجم اردیبهشت سال 49 در یک خانواده 5 نفره در فریدونکنار به دنیا آمد.
وی صاحب دو فرزند 17 و 4 ساله است و از اینکه در این مسیر زندگی قرار دارد، خدا را شاکر است، مصاحبه با دکتر سیدمحمد پور مهدی را در ادامه بخوانید.
در پاتک دشمن در شلمچه مجروح شدم
در سال 61 زمانی، که در مدرسه شهید جهانیان حضور داشتم، عضو بسیج شدم و به دلیل حضور در جبهه دیگر به خواندن درس ادامه ندادم، هرچند میخواستم زودتر از اینها وارد جبهه شوم، اما سن کم من این اجازه را نمیداد و به همین دلیل در پایگاه مقاومت آموزشهای مقدماتی نوجوانان را گذراندم.
در سال 64 برای نخستینبار پس از عملیات والفجر 8 وارد جبهه شدم و تا سال 67 به صورت متناوب در رفت و آمد بودم تا جایی که پس از اعلام قطعنامه، زمانیکه در مجتمع آموزشی شلمچه بودم، فاو از سوی دشمن پس گرفته شد و پاتک سنگینی از سوی دشمن زده شد و تعداد فراوانی از رزمندگان فریدونکناری در آنجا شهید و مجروح شدند که من هم از ناحیه کمر، نخاع، مهرههای کمر، شکم و پهلو به افتخار جانبازی نائل شدم.
پس از قبولی در رادیولوژی دو سال از دادن کنکور محروم شدم
پس از پایان یافتن جنگ در سال 71 با مدرک اول دبیرستان در مخابرات بیمارستان فریدونکنار مشغول به فعالیت شدم، و به دلیل اینکه تحرک کمی داشتم اشتیاق به درس خواندن پیدا کردم، من پیش از جنگ در رشته انسانی درس خواندم، اما با تغییر رشته به علوم تجربی رفتم و با توجه به علاقه فراوانی که به پزشکی داشتم در این رشته تحصیلی دیپلم گرفتم.
یکبار در سال 1372 در دانشگاه بابل و رشته رادیولوژی پذیرفته شدم، اما حاضر به حضور در دانشگاه نبودم و برای همین دو سال از حضور در کنکور محروم شدم، اما از انگیزه من کم نشد و پس از دو سال دوباره در آزمون کنکور شرکت کردم و اینبار در رشته دندانپزشکی در رفسنجان پذیرفته شدم.
10 سال خدمت به مردم فریدونکنار
در سال 80 زمانی که 31 سال از عمر من میگذشت، درسم را به پایان بردم و در بیمارستان این شهرستان مشغول به فعالیت شدم و با احساس دِینی که به مردم فریدونکنار میکردم، با خود عهد کردم تا به مدت یکدهه در این مرکز درمانی به مردم خدمت کنم، دقیقا تا سال 90 نیز در بیمارستان انجام وظیفه کردم.
دقیقا پس از 10 سال با مراجعه به دکتر متوجه شدم که ضایعات نخاعی من افزایش یافته است و کار طولانیمدت برایم آسیب جدی به همراه دارد، به همین دلیل پس از 10 سال حضور در بیمارستان آنجا را رها کردم و یک مطب شخصی افتتاح کردم و تا امروز به مدت 5 سال است که به صورت تکشیفت در خدمت مردم این شهرستان هستم.
هزینهای میلیاردی برای کاهش معضلهای اجتماعی
در این چند سال به دنبال آن بودم که بتوانم به نوعی به مردم شهرم خدمت کنم و به همین دلیل با ساخت یک سالن ورزشی به خواسته خود رسیدم، هر چند هزینهای میلیاردی صورت گرفت، اما اینکه میبینم با ساخت سالن ورزشی معرفت از آسیبهای اجتماعی کم و مشکل بیکاری تعدادی از جوانان فریدونکناری برطرف میشود، خدا را شاکر هستم.
من معتقدم برای اینکه معضلات اجتماعی کمتر شود، باید به کارهای فرهنگی ورزشی توجه ویژهای کرد و به همین دلیل ساخت این سالن از دغدغههای اساسی من بود و به صورت رسمی نیز با حضور وزیر ورزش، استاندار مازندران و مسئولان افتتاح شد.
حضور در برنامههای هیئتهای مذهبی از برنامه روزانه من است
حضور در برنامههای هیئتهای مذهبی از دیگر برنامههای من است، بلافاصله پس از اینکه به فعالیتهای روزانه خود رسیدم، در هیئتهای فرهنگی مذهبی شهر حضور مییابم و به این کار عشق میورزم، همچنین با کمک به ساخت مدرسه نمونهدولتی در فریدونکنار علاوه بر ذخیره آن در توشه آخرت، به دنبال تربیت افرادی از این مدارس بودم که بتوانند در آینده حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند.
شاید ماندم تا به مردمم خدمت کنم!
بسیاری از افراد شاید تصور کنند که جانبازی، نقص عضو و یا معلولیت و محدودیت است، اما من چنین نظری ندارم، پیش از مجروحیتم دانشآموزی فعال نبودم، اما تمام مراحل رشد و پیشرفتم را پس از جانبازی به دست آوردم، چرا که به خداوند توکل کردم و در حالیکه از یک اسلحه در آن پاتک گلولهها شلیک میشدند تعداد فراوانی از همرزمان شهید شدند، اما من در این دنیا ماندم، شاید مهمترین دلیل این ماندنم برای هدفی بود که امروز خداوند آن را بر من مقدر کرده است تا به مردمم خدمت کنم.
هرچه از این جانباز بگوییم کم است، از موضوع فرزندان یتیم و بیسرپرست گرفته، که وقتی برای کشیدن و درمان دندانهایشان به وی مراجعه میکنند و رایگان درمان میشوند تا ثبتنام برای دفاع از حرم آلالله به عنوان رزمنده بسیجی مدافعحرم در سوریه، اما آنچه در این مجال باید گفت این است که جهاد در راه خدا بر هر مسلمان و شیعهای واجب است و امروز دکتر سیدمحمد پورمهدی پس از جهاد نفس و حضور در جبهههای جنگ، در جهاد علمی و عملی نیز موفق حاضر میشود و آن را برای خود فقط یک وظیفه میداند.