گروه اجتماعی – در یک سال اخیر یعنی درست از 30خرداد 94 قصه تلخ خودکشی های دانش آموزی در کشور کلید خورده و تا 18 خرداد95 دقیقا 18 دانش آموز جان خود را از دست داده اند.
به گزارش افکارنیوز، 18 کودک و نوجوانی که می توانستند دوران شادی را تجربه کرده و به مدارج بالا دست یابند و فردای این مرز و بوم را بسازند اما متاسفانه به دلایل مختلف رفتن را به ماندن ترجیح دادند و از جانشان گذشتند. (قصه تلخ خودکشی های دانش آموزی، اینجا)
حوادث تلخی که با درایت معلمان و کادر آموزشی مدرسه می توانست اتفاق نیافتد.
متاسفانه در چند سال گذشته مدارس به جای خانه دوم فرزندان این مرز و بوم تبدیل به خانه وحشت برای پدران و مادران و دانش آموزان شده است.
نگاهی به اخبار نشان می دهد در سال های اخیر انواع حوادث تلخ مانند تجاوز جنسی، خشونت های کلامی، رفتاری فیزیکی از سوی معلمان نسبت به دانش آموزان اعمال شده و در این میان کودکان و نوجوانان به عنوان آینده سازان این مرز و بوم با صدمات فراوان روحی و جسمی راهی بیمارستان شده و طبیعی است دیگر تمایلی به ادامه تحصیل در مدارس نداشته باشند.
این در حالی است که مدرسه باید خانه دوم بچه ها باشد اما آیا در این خانه نباید احساس آرامش و امنیت کنند؟ (مدرسه؛ خانه دوم یا خانه وحشت؛ اینجا)
به اعتقاد دکتر ناصر قاسم زاد، مدیر عامل جمعیت حمایت از سلامت بهداشت و روان جامعه ؛ از دید نوجوانان شکست ها و شوک ها می تواند مواردی مانند نمرات درسی، قضاوت ها و نگاه های غلط و ... باشد که می تواند موجب سرخوردگی فراوان شده و در نهایت فرد را به سمت خودکشی سوق دهد.
وی بر این باور است: متاسفانه در فضای مدارس اعتماد متقابل بین مربیان و دانش آموزان بسیار کم رنگ است و دانش آموزان مسائل و مشکلات خود را مطرح نمی کنند زیرا دائم نگرانند از سوی مسوولان مدرسه و گروه دوستان و همسالان انگ بخورند، مگر اینکه مشکلات یک نوجوان آشکار باشد در این صورت معلمان متوجه شده و ماجرا را دنبال می کنند. (بی اعتمادی بین دانش آموزان و مربیان مدارس ؛ اینجا)
این در حالی است که دکتر علی اصغر مهاجری، جامعه شناس نیز اعتقاد دارد: گروه های سنی نوجوان و جوان بیش از سایر گروه ها در معرض خطر قرار دارند زیرا آسیب پذیرتر هستند این نسل در اصل از سوی جامعه و خانواده رها شده و متاسفانه جامعه، نظام رسانه ای، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، گروه های آموزشی مانند آموزش و پرورش، حوزه های علمیه و ... فاقد برنامه های مدون برای آنها هستند.
وی اظهار کرد: متاسفانه گروه های مختلف مدیریت و مسوولان صلاحیت کافی برای برنامه ریزی این گروه های حساس سنی نداشته و در مقابل رسانه ملی، خانواده ها، دولت، آموزش و پرورش و ... نیز اهتمامی برای برنامه ریزی ندارند.
مهاجری خاطر نشان کرد: دولت در 10سال گذشته به دلیل مسائل و اشتباهات متعدد قادر نبوده برنامه ریزی برای حوزه اشتغال، رفاه، تفریحات سالم و ... انجام دهد و در کنار آنها هیچ گونه شایستگی و صلاحت برنامه ریزی برای نسل جوان و نوجوان مشاهده نمی شود.
(تربیت نسل آینده مشکل دار در مدارس ایران ؛ اینجا)
برای اطلاع دقیق تر از وضعیت خودکشی های دانش آموز، علل و عوامل موثر در آن و ... به پرونده ویژه افکارنیوز مراجعه کرده و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.