مثلث عشقی و رابطههای چندطرفه، این روزها به یکی از اجزای ثابت فرمول سریالسازی در نمایش خانگی تبدیل شده و این موضوع به شکلهای متفاوت در قصه همه سریالها وجود دارد. با این حال اگرچه نام سریالهای نمایش خانگی بد در رفته ولی مثلثهای عشقی فقط محدود به نمایش خانگی نیست و سریالهای تلویزیون هم سعی کردهاند با استفاده از این موضوع قصه را جذاب و توجه مخاطب را جلب کنند. جالب است بدانید که در طول یک سال گذشته تا امروز، هشت سریال صداوسیما ، قصه خود را به واسطه مثلث عشقی پیش بردهاند.
زمستان 97 شبکه 3، پر از عشقهای مثلثی
اخبار فرهنگ و هنر - در زمستان سال 97، شبکه 3 سیما دو سریال پربیننده را روی آنتن برد که موتور محرکه درام هر دو، بر عشق مثلثی استوار بود؛ « بانوی عمارت » و «لحظه گرگومیش». مثلث عشقی سریال «بانوی عمارت» در همان ابتدای قصه پا گرفت. برادر «فخرالزمان» به «حاجفتاح» قول داده بود که خواهرش با پسر او یعنی «رشید» ازدواج کند، اما ناگهان سروکله «ارسلان» پیدا شد و از طریق نامهای به «فخرالزمان» ابراز علاقه کرد. در این شرایط «ارسلان» به «رشید» پیشنهاد کرد قهوه قجری بخورند، اما «رشید» ترسید و پا پس کشید. مثلث عشقی دیگر مربوط به «جواهر»، «ارسلان» و «فخرالزمان» بود که با افشای عشق دیرینه «جواهر» به «ارسلان» آشکار شد؛ اگرچه «ارسلان» به وی علاقهای نشان نداد و در نهایت ارتباط خاصی میان آنها شکل نگرفت. بلافاصله بعد از این مجموعه، «لحظه گرگومیش» روی آنتن رفت که در آن هم، مثلث عشقی نقش مؤثری در روند قصه داشت و مهمترین اتفاقات قصه به آن مربوط میشد. «یاسمن» و دوست برادرش «حامد» به یکدیگر علاقه مند شدند اما جنگ بین آنها جدایی انداخت. «یاسمن» تصور کرد «حامد» شهید شده و با پسر دیگری به نام «سروش» که فرزند داشت و همسرش را از دست داده بود ازدواج کرد، اما پس از سالها معلوم شد «حامد» زنده است و بازگشت او، زندگی «یاسمن» را که از قضا با همسرش «سروش» رابطه خوبی نداشت، دستخوش تغییر کرد. در نهایت «یاسمن» از او جدا شد و با «حامد» ازدواج کرد.
تقارن عشقهای مثلثی با ماه رمضان
سریال « از یادها رفته »که ماه رمضان از شبکه یک پخش میشد، علاوه بر روایت تاریخی داستان، مضمونی عاشقانه داشت و ماجرای اصلی قصه بر پایه مثلث عشقی میان «مهربانو»، «خسرو» و «مهراد» ایجاد شده بود. در ابتدای قصه بین شخصیت اصلی داستان یعنی «مهربانو» و «مهراد» رابطه عاشقانهای وجود داشت، اما بعد از این که قصه جلو رفت، رقیب او «خسرو» از راه رسید و «مهربانو» هم متقابلاً به او علاقه مند شد. البته از یک جایی به بعد با مرگ «مهراد»، این مثلث به هم ریخت و از قضا از همان نقطه بود که سریال، جذابیت اصلی خود را از دست داد و به یک سریال کمبیننده بدل شد. در ماه رمضان امسال، مثلث عشقی سریال «دلدار» نیز بر اساس کلیشههای مرسوم بسیاری از داستانها ایجاد شده بود. قصه این سریال با ملاقات اتفاقی «رونا» با عشق قدیمیاش «آرش» پس از سالها آغاز شد. آنها تصمیم گرفتند این بار با یکدیگر ازدواج کنند، اما «کامیار» همسر سابق «رونا» از راه رسید و از راههای مختلف مانع آنها شد. او با وجود جواب منفی «رونا» تلاش میکرد او را متقاعد کند که برگردد تا دوباره با یکدیگر ازدواج کنند و پشتپرده بعضی از اتفاقات قصه، همین کینهجوییهای ضلع سوم بود.
پراکنده در تمام طول سال
آن دسته از سریالهای تلویزیون که برای جذب مخاطب، دست به دامن مثلثهای عشقی میشوند، تقریباً در تمام طول سال و تمام شبکههای اصلی پراکندهاند و فرقی ندارد مضمون اصلی سریال پول شویی باشد یا قاچاق عتیقهجات. این عشقهای مثلثی در غالب آثار تلویزیون یافت میشوند. مثلاً در آخرین قسمتهای سریال «به رنگ خاک» که کمتر از یک ماه پیش از شبکه یک پخش میشد هم شاهد یک مثلث عشقی بودیم. «یوسف» و دختری به نام «زینب» به یکدیگر علاقه مند بودند، اما از طرفی صاحب غرفهای که «زینب» در آن مشغول کار بود و فروشندگی میکرد نیز به او علاقه داشت. او سعی میکرد با تهدید و اجبار بر رقیب عشقی خود پیروز شود که البته در نهایت این اتفاق نیفتاد و مغلوب شد. پیش از آن هم در فصل سوم «ستایش»، همین قضیه وجود داشت. در این فصل دیدیم که وکیل شخصیت «پریسیما» به او علاقه داشت و همه دستورات او را طبق میل او انجام میداد. از طرف دیگر شخصیت «حمید» هم که برای «پریسیما» کار میکرد، بعد از مدتی به او علاقه مند شد و تصمیم گرفت از همسرش جدا شود. «بوی باران» دیگر سریال جنجالی تلویزیون نیز که تابستان روی آنتن رفت، از مثلثهای عشقی خالی نبود اما مثلث عشقی سریال «بوی باران» با هفت سریال دیگری که نوشتیم متفاوت بود. دو طرف ماجرا در این سریال، دختر و پسری جوان نیستند و در واقع این مثلث عشقی بین «سیمین»، «سیاوش» و «ناجیه» شکل گرفت. «سیمین» و «سیاوش» زوج میان سالی بودند که از یکدیگر طلاق عاطفی گرفته و با هم زندگی نمیکردند اما زن جوانی به نام «ناجیه» وارد زندگی «سیاوش» شد و علاقهای میان آنها به وجود آمد. این اتفاق باعث شد «سیمین» به همسرش حساس شود. البته اواخر قصه «ناجیه» مجبور شد از زندگی «سیاوش» بیرون برود.
تازهترین موارد در «وارش»
در سریال« وارش » که این شبها از شبکه 3 در حال پخش است، دو مثلث عشقی وجود داشت و بخش زیادی از وقایع قصه به واسطه آنها شکل گرفت. اوایل قصه دیدیم که دو شخصیت «یارمحمد» و «تراب» هر دو به «وارش» علاقه مند هستند و چون «وارش» با «یارمحمد» ازدواج کرد، «تراب» از او کینه به دل گرفت و در نهایت ماجرا به قتل «یارمحمد» رسید. مثلث عشقی دوم با فرزندان آنها ادامه پیدا کرد، «جاوید» پسر «وارش» و «دکتر خضوعی» هر دو به «شکوفه» دختر «تراب» علاقه مند شدند. از یک جایی به بعد، «دکتر خضوعی» کنار رفت و «شکوفه» با «جاوید» ازدواج کرد. مثلث عشقی سوم سریال هم علاقه «یوسف» و پسر «تراب» یعنی «شاپور»، به دختر نقاشی به نام «شیوا» است که اگرچه «یوسف» پیروز میشود اما بعدها در زندگی مشترک خود، دچار اختلاف میشوند و میبینیم که ارتباط «شاپور» با خانواده «شیوا» قطع نشده است.
سریالهای محبوب بدون مثلث و مربع
شاید استفاده از یک یا چند مثلث عشقی در قصه، راحتترین راه برای جذاب کردن سریال باشد، اما قطعاً این تنها راه نیست. در دهههای پیش سریالهای خانوادگی خوبی مانند «آرایشگاه زیبا»، «همسران»، «خانه سبز»، «مزد ترس» و «آینه» ساخته میشدند و بدون این که به رابطههای چندطرفه و مثلثهای عشقی کلیشه ای متوسل شوند، قصههای جذابی را روایت میکردند و پس از گذشت سالها، حتی بازپخش آنها هم برای بسیاری از مخاطبان محبوب است. اصلاً چرا راه دور برویم و سریالهای دهه 70 را به خاطر بیاوریم، همین امسال سریالهایی مانند «ترور خاموش»، «گاندو»، «بانوی سردار»، «زوج یا فرد» و «برادر جان» (فارغ از کیفیت کلیشان)، قصه خود را بدون رقابت دو مرد برای ازدواج با یک دختر یا همان مثلث عشقی، روایت کردند و مورد توجه مخاطبان تلویزیون قرار گرفتند، بنابراین نمیتوان تقصیر را بر گردن ذائقه مخاطب انداخت. مدیران و سریالسازان تلویزیون، کمی همت لازم دارند که به جای مثلثهای عشقی تکراری، با روایت قصههایی جذاب و تازه، مخاطب را پای تلویزیون بنشانند.