هر چند که تجربه نشان داده است هر قدر هم اعضای آکادمی نوبل در انتخاب برنده تلاش کنند، باز هم سر و صدای عدهای از منتقدان درخواهد آمد که این چه انتخابی بود آقایان و خانمهای آکادمی؟! در این مطلب نگاهی داریم به چند برنده نوبل ادبیات که دارای شخصیت عجیب و ویژگی خاصی بودند یا با جایزهشان رفتار متفاوتی داشتهاند.
سیاسیترین جایزه نوبل ادبیات
اخبار فرهنگ و هنر - شاید کمتر کسی بداند که وینستون چرچیل، سیاستمدار کهنهکار و مشهور انگلستان، جایزه نوبل ادبیات را برده است! ولی چنین چیزی واقعیت دارد. چرچیل، نخست وزیر انگلستان که به زیرکی مشهور بوده است، طبع نویسندگی داشت و حتی در مقطعی از این راه درآمد کسب میکرد. او بعد از جنگ جهانی دوم، خاطراتش از این دوران را تحت عنوان کتابی به نام «جنگ جهانی دوم» نوشت و از قضا جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۳ را هم برنده شد و سر و صدای منتقدان را درآورد.
جایزهای برای آن دنیا!
شاید بشود گفت بدشانسترین برنده نوبل ادبیات اریک آکسل کارلفلدت، شاعر سوئدی است که در فاصله نامزد شدن تا روز اعلام اسم برنده، از دنیا رفت و جایزه نوبل ادبیات ۱۹۳۱ بعد از مرگ به او اهدا شد. البته شایعاتی هم مبنی بر این که او در سال ۱۹۱۹ میلادی هم این جایزه را برده اما قبول نکرده است، وجود دارد.
برنده مد نظر در دسترس نیست!
یکی از جنجالیترین برندگان نوبل ادبیات، باب دیلن، خواننده و آهنگ ساز آمریکایی است. انتخاب دیلن به عنوان برنده، تعجب خیلیها را برانگیخت. عدهای بر این باور بودند که باب دیلن بیشتر یک موسیقیدان است تا یک چهره ادبی. حاشیهها به همین جا ختم نشد و دیلن تماس مسئولان جوایز نوبل را جواب نداد و در نتیجه پایش را به مراسم اعطای جوایز نگذاشت و خیلی خونسرد برای اجرای برنامه راهی لاس وگاس شد!
جایزهای بعد از ۸۵ سال
در بین تعداد پرشمار برندگان اروپایی یا به عبارتی برندههای سفیدپوستِ جایزه نوبل ادبیات، بالاخره در سال ۱۹۸۶ میلادی، نام یک سیاهپوست هم وارد فهرست برندگان شد. وله سوینکا، نویسنده، شاعر و نمایش نامهنویس نیجریهای که از آثار او تنها یک نمایش نامه به نام «مردابنشینان» به فارسی ترجمه شده است.
نوبل، بی نوبل!
یکی دیگر از کسانی که در برابر دریافت جایزه نوبل ادبی مقاومت کرد و حاضر نشد آن را بپذیرد، ژان پل سارتر، فیلسوف و نمایش نامهنویس فرانسوی بود. نام سارتر به عنوان برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۶۴ اعلام شد اما او هیچ خوشحال نشد و آن را رد کرد. او در نامهاش به دبیر دایمی آکادمی سوئد نوشته بود که بنا به ملاحظاتی، نمیتواند و نمیخواهد این جایزه را بپذیرد. این در حالی است که سارتر به مبلغ نقدی این جایزه نیاز داشت.