مراسم رونمایی آلبوم «آرش کمانگیر» به خوانندگی شهرام ناطری و آهنگسازی پژمان طاهری و روایت قطب الدین صادقی، غروب امروز جمعه 24 اسفند 1397 در سالن آمفی تیاتر موزه موسیقی برگزار شد.
آلبوم «آرش کمانگیر» به همت موسسه فرهنگی هنری «ققنوس» با مدیریت محمد حسین توتونچیان و براساس شعری از سیاوش کسرایی تهیه شده است.
بخش ارکسترال این اثر در «کنسرت هاوس» شهر وین توسط ارکستر مجلسی اتریش و به رهبری طاها عابدیان ضبط شده است.
در مراسم رونمایی این آلبوم شهرام ناطری، پژمان طاهری و محمدحسین توتونچیان حضور داشتند.
در ابتدا پژمان طاهری گفت: این پروزه فرصتی برایم بود که بار دیگر در کنار استاد ناظری باشم. کار کردن در کنار ناطری خودش یک مدرسه است.
او ادامه داد: آرش یک مرامنامه و شیوه ای برای چگونه زیستن و چگونه رفتن است. آتش نشانی که ابراهیم وار به دل آتش می زند خودش یک آرش است. زنی که کنار خیابان برای امرار معاش دستفروشی می کند یک آرش است. کسانی که هشت سال در مقابل کشور عراق ایستادند و جنگیدند، خودشان آرش های بسیاری بودند.
طاهری تاکید کرد: خوشحالم که با دو آلبوم با محوریت دو شخصیت به نام های آرش و امیرکبیر در کنار استاد ناطری بوده ام.
در ادامه شهرام ناظری گفت: ما در هر شرایطی باید کار کنیم. مگر اینکه آدم از پا بیافتد. از خبرنگاران تشکر می کنم که همیشه همپای ما حرکت کرده اند و در تمام سختی ها با اهل فرهنگ حرکت کرده اند. خبرنگاران به نوعی صدای آواز ما هستتد.
او ادامه داد: از چند سال پیش که با دو برادر طاهری آشنا شدم خیلی با آنها کلنجار رفتم. این دو برادر می خواستند به مسیر دیگری بروند اما من مسیز دیگری را پیشنهاد دادم و نتیجه هم دو آلبوم امیر کبیر و آرش کمانگیر شد.
او ادامه داد:بیشتر خوانندگان فقط خواننده هستند و فقط می خوانند. اما این کافی نیست. آشنایی با ادبیات و موزیسین بودن لازمه موفقیت است. من از بچگی با موسیقی آشنا شدم و در کنارش ادبیات را می شناختم و در آواز لحنی جدید را ارائه کردم. برادران طاهری خیلی با استعداد هستند. این قدرشناسی آقای طاهری خوب است. جوانان ما باید قدرشناس باشند و وقتی از کسی چیزی یاد می گیرند برایشان ارزشمند باشد. من استادی داشتم که در دماوند بود. هفته ای یک بار آزوقه و نفت و تمام وسایل را برایش می بردم تا به او رسیدگی کنم.
ناظری ادامه داد: آقای طاهری با ارکستر ایرانی روی موسیقی اش کار کرد. من اما گفتم کافی نیست و باید با ارکستر مجلسی کار شود. ایشان هم در وین موسیقی را ضبط کردند و به دلم نشست.
این خواننده گفت: من دی یک جلسه ضبط و در یک بعداز ظهر کل آلبوم را خواندم. فرم و لحنی جدید در خواندن این آلبوم به کار بردم که از درونم جوشید. برای خودم هم واقعا تعجب برانگیز بود. بعدها که کار را شنیدم دو جایش تغییر ایجاد کردم و دو آواز وارد مجموعه اثر شد.
ناظری تاکید کرد: این اثر برای هر کسی که به ایران عشق میورزد ارشمند است. از آقای توتونچیان تشکر می کنم که تمام هزینه های مادی تولید این اثر را تامین کردند. معمولا تهیه کنندگان این روزهای کشور ما وقتی می بینند که بازگشت سرمایه وجود ندارد، وارد این عرصه نمی شوند.
قطب الدین صادقی که در میانه های این مراسم به سالن رسید، در صحبت هایش گفت: این شعر حماسی ترین شعر زمان ماست. اوصاع سیاسی کشور در دهه چهل موجب سروده شدن این شعر از سوی سیاوش کسرایی است. من در دوران محصلی این شعر را زمزمه می کردم.
این استاد عرصه نمایش تاکید کرد: در شاهنامه اثری از حماسه آرش نمی بینید. دوباره زنده کردن اسطوره های ملی و به چرخه روز در آوردنش یکی از وظایف هنرمندان است.
در بخش دیگری از این مراسم، شهرام ناظری گفت: در جامعه ایران مسئله پرداختن به هنر و فرهنگ مورد توجه نبوده است. پس طبیعی است که خوانندگانی که در چنین سیستمی پدید می آیند، موسیقی را اصولی و علمی ندانند. پس از انقلاب بسیاری از غول های موسیقی فوت کردند و این خودش یک فاجعه بود.
او ادامه داد: مراکزی مانند مرکز حفظ و اشاعه موسیقی از بین رفتند و دولت ها هم برنامه خاصی برای اشاعه فرهنگ اصیل نداشتند. وقتی خط مشی نیست و هدایتی وجود ندارد، مقداری از انرژی هنرمندان به هدر می رود.
ناظری گفت: من با دست خالی حدود پنجاه اثر را به وجود آورده ام اما هیچ حمایتی از سوی هیچ ارگان دولتی نداشته ام. تعجب برانگیز است که با چنین اوضاعی هنرمند می ماند و کار می کند و مردم هم از هنر استقبال می کنند. در شهر تهران همه چیزش آدمی را از هنر دفع می کند. در پایتخت دیگر کشورها المان هایی هست که
این خواننده موسیقی ایرانی درباره جنبه روایتگری در آثارش گفت: بسیاری از الحان و ریتم های ایرانی در دوره صفویه از بین رفت. موسیقی به دامن تعزیه و روصه خوانی پناه برد. موسیقی سنتی نگاهی تغزلی دارد. این موسیقی اصولش بر مبنای غزل ساخته شده است. نود دصدش هم براساس غزل های سعدی است. اگر پنجاه آواز مهم داریم 47 آوازش از سروده های سعدی است.
ناظری تاکید کرد: من کرد هستم و با موسیقی مقامی آشنا هستم. از بین خوانندگانی که من می شناسم بیشترشان با موسیقی سنتی آشنا هستند و با موسیقی مقامی آشنا نیستند. من روی علاقه شخصی و براساس اینکه شانس آشنایی با موسیقی مقامی را داشته ام به سمت نگاه روایتگری در موسیقی رفته ام که در موسیقی سنتی نیست. شاید دلیل اینکه در آثارم نگاه روایتگری هست، همین کرد بودنم است.
قطب الدین صادقی هم درباره جنبه روایتگری در آواز گفت: شیوه ترکیب موسیقی و داستان و حتی بازی گری، در خنیاگران ما بوده است. اما بعد از حمله اعراب از بین رفت. اما این فرهنگ هنوز در چریکه خوانان کرد موجود است. در خراسان هم این فرهنگ روایتگری هنوز موجود است. به نطرم استفاده از این موسیقی روایتگری یکی از راه های برون رفت از موسیقی تکراری این روزهای ماست.
شهرام ناظری درباره ارائه آثارش به نسل های جدید گفت: ما تلاش بسیاری کرده ایم. اما واقعا نمی توانیم با رسانه ای مانند تلویزیون مقابله کنیم. تبلیغات و رسانه دست ما نیست. کسانی مانند ما راهی به تلویزیون نداریم. این جنگی نابرابر است که من همیشه در خط مقدمش بوده ام. اما وقتی هیچ کاری از طریق رسانه ها و ارگان های فرهنگی نمی شود واقعا ترسناک است. باز هم این مردم ایران هستند که با وجود همه این مسائل هنوز خواستار هنر و فرهنگ هستند.
او ادامه داد: ما دشمن موسیقی پاپ نیستیم و هر نوع موسیقی باید در جامعه باشد.
ناظری گفت: من از زمان دایر شدن کانون هنری چاووش درس آواز دادم. چند سال هم در دانشگاه درس دادم. اما دیدم که رمقی در هنرجویان و شاگردان نبود. حتی دیدم که خودم هم دارم دلسرد می شوم. به همین دلیل کار آموزش را رها کردم.
«آرش کمانگیر» متشکل از هفت قطعه به نامهای «شب»، «قصه»، «امید»، «آهنگ دگر»، «بدرود»، «آرش» و «سوگ» است. ضمن اینکه پژمان طاهری، طاها عابدیان، فرهاد صفری و بابک غسالی تکنوازانآلبوم «آرش کمانگیر» هستند و غیر از تکنوازی ویولای طاها عابدیان که در وین ضبط شده است، دیگر تک نوازیها و دکلمه در تهران صدابرداری شده است.