بهادر زمانی یکی از بازیگران جوان این روزهای سینما که با ایفای نقش در فیلمهای «قلادههای طلا» و «رستاخیز» به چهره شناخته شده این عرصه تبدیل شده است، در حال حاضر با فیلم بلند داستانی «جانِ لیلی» در نهمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار حضور دارد. در حاشیه اکران این فیلم فرصتی دست داد تا با این بازیگر گفتگوی مفصلی را درباره فعالیت هنری وی و حاشیه فیلمهایی که در آن به ایفای نقش پرداخته، انجام دهیم.
آقای زمانی؛ امسال با فیلم «جان لیلی» در جشنواره عمار حضور دارید. با توجه به سابقه حضور در دورههای گذشته چه خاطراتی از این جشنواره دارید؟
سالهای قبل با فیلم «قلادههای طلا» در این جشنواره حضور پیدا کردم که خیلی خاطره خوبی نیست؛ اما به هر حال هر بلایی که از هر دو جناح سرمان آوردند، پشت انتخاب خودم ایستادم. من کاری به قوت و ضعف این فیلم ندارم، اما درباره خودم میتوانم بگویم که وقتی با آقای طالبی صحبت کردم، قرار بود کاراکتر منفی این فیلم را بازی کنم، اما به دلیل سابقه بازی در نقش حضرت ابوالفضل (ع)، ایشان صلاح دیدند که من یک نقش منفی را بازی نکنم و پیشنهاد نقش دیگری را به من دادند.
جالب است بدانید که حرف این فیلم دقیقاً سکانسی از بازی من بود که به دلایل مختلف از فیلم حذف شد و امسال در فضای مجازی پس از سالها منتشر شد و خود من هم آن را در صفحه شخصیام منتشر کردم. دغدغه این فیلم بنیان خانواده بود و بنا داشتیم به این موضوع بپردازیم که هر اتفاقی که در جریانات سیاسی رقم بخورد، باز هم خانواده و حفظ اعضای آن از همه چیز مهمتر است.
دلیل حذف آن سکانس چه بود؟
در این سکانس عکس برخی شهدا به دیوار است؛ خواهر قصه به محض اینکه میبیند برادرش عکس جناح مقابل را از دیوار بر میدارد، او هم متقابلاً این تصویر را از روی دیوار بر میدارد. پایان این فیلم طوری رقم میخورد که این خواهر و برادر پس از اتفاقات رخ داده به هم میپیوندند و مقابل استکبار قرار میگیرند؛ اما به دلیل یکسری بازیها و جناح بندیهای ارگانهای سیاسی در آن زمان این بخشها از فیلم جدا شد. من نمیخواهم از فیلم و فیلم ساز دفاع کنم؛ اما به خاطر این در این فیلم بازی کردم که هدف این فیلم فراتر از جریانات سیاسی جناحی بود. به همین دلیل، به خاطر حضور در این فیلم به هیچ عنوان احساس پشیمانی نمیکنم و دلیلی هم ندارد؛ چون همه ما از قبل در جریان فیلمنامه و فضای داستان قرار داشتیم.
درباره فشارهای سیاسی که گفتید از هر دو جناح به شما وارد میشد، کمی واضحتر صحبت کنید.
آن دستهای که مخالف بودند، تکلیفشان مشخص بود و با هرچه که دستشان میآمد ما را میزدند. آن دسته از آدمهایی هم که جریان به ظاهر همراهی بودند، به دلیل آنکه شاید تصور میکردند با حمایت از این کار یک بخش از اقبال مردمی را از دست خواهند داد، به نوعی ما را بایکوت کردند. چیزهایی را دیدیم که غیر قابل تصور بود. جالب است خیلی از آنهایی که ما را شماتت میکردند، اصلاً فیلم را ندیده بودند و ما هرچه میگفتیم اول فیلم را ببینید، بعد درباره آن این گونه اظهار خشم کنید؛ گوششان بدهکار نبود.
نکته جالب فیلم «قلادههای طلا» این است که هر سال به این ایام میرسیم و این فیلم پخش مجدد میشود و حواشی آن دوباره از سر گرفته میشود. آخرین اتفاق هم اعتراض وزارت اطلاعات به این فیلم بود، در جریان آن قرار دارید؟
بله، سوال من هم این است که وزارت اطلاعات به عنوان یکی از ارگانهای رسمی کشور، چطور از فیلمی گلایه دارد که همزمان از طرف عالیترین مقام کشور مورد تقدیر قرار میگیرد و تشویق میشود که بدون سانسور پخش شود. با اینکه این عزیزان جان فشانان این سرزمین هستند؛ چرا باید چنین اتفاقی بیفتد. من همین مشکل را درباره فیلم «رستاخیز» که درباره مهمترین برهه تاریخ اسلام و عاشوراست، دارم. چگونه یک فیلم در جشنواره رسمی کشور حضور پیدا میکند و ۹ سیمرغ میگیرد؛ اما برای اکران عمومی عدهای با آن مخالفت میکنند؟! این هم از شانس من است که دو کار مهم بازی کردهام و چوب هر دو این کارها را تا الان میخورم. هر سال محرم که میآید دوستان لطف دارند و به خوبی یادی از ما میکنند؛ به ۹ دی هم که میرسیم یکسری دیگر از دوستان ما را فحش میدهند!
نقد وزارت اطلاعات درباره محتوای فیلم بوده است. آیا «قلادههای طلا» بر اساس واقعیت بود؟
تا جایی که من میدانم و از آقای طالبی شنیدم، صد در صد ماجرای این فیلم واقعی و مستند بود. تازه ماجرا را کوچکتر از آنچه واقعیت بود، نیز به نمایش درآوردند. آقای طالبی اتفاقاً بسیار مشرف به موضوع بود و به شما بگویم که اگر این فیلم مورد تایید نبود، اصلاً اجازه ساخت آن را به کسی نمیدادند. وقتی کسی این قدر به موضوع واقف است، نمیتوانید بگویید که از تخیلات خود این فیلم را نوشته؛ این را خودشان همان اوایل فیلمبرداری گفتند که بخش مهمی از فیلم بر اساس مستندات عینی و واقعی است و یک درام هم به آن اضافه شده تا سینما در آن شکل بگیرد.
فیلم «رستاخیز» به کجا رسید؟ قرار است چه اتفاقی برای آن بیفتد؛ مثل اینکه همه دعواها بر سر نقش شما در این فیلم است؟
هر کس با دیدن این فیلم، متوجه میشود که داستان این فیلم اصلاً بر اساس شخصیت والای حضرت ابوالفضل (ع) نوشته شده است و اگر این کاراکتر از فیلم حذف شود و یا اتفاق دیگری برایش بیفتد، فیلم کاملاً نارسا میشود. این موضوع که پخش شدن یا نشدن این فیلم را بخواهیم به مقام ارشد کشور نسبت دهیم، بسیار ناشایست و نارواست؛ من همین حالا میبینم که چطور این عزیزان از فیلم قلادههای طلا حمایت میکنند و پشت آن ایستاده اند. من در حال حاضر با دفتر آقای درویش ارتباطی ندارم؛ اما واقعا سرنوشت این فیلم پس از ۸ سال همچنان نا معلوم است و شاید سرنوشت تلخی در انتظار آن باشد.
درباره اثر جدید خود «جان لیلی» بفرمایید. نقش شما در این فیلم چگونه است؟
در این فیلم که به عنوان کاراکتر اصلی در آن حضور دارم، در نقش متفاوتی ظاهر شده ام. پردازش این فیلم و ژانر آن با آثار قبلی من نیز متفاوت است؛ به همین دلیل نوع روایت این فیلم هم به گونه دیگری است. معمولاً در فیلمهایی که با مضمون شهدا ساخته میشوند، مستقیم و سر راست به اصل ماجرا میپردازند؛ اما داستان این فیلم به شکلی است که قصه به لحاظ بصری و زمانی از جذابیت بالایی بهره میبرد و تلفیق فضای سرسبز شمال با مناطق خشک مرزی ایران که به سبب فیلمنامه به آن پرداخته شده، قصه این فیلم را متفاوت کرده است. ضمن اینکه ژانر این فیلم اکشن است و منحصراً به شهدای مرزبانی و مادران شهدایی توجه میکند که هم در زمان جنگ شهید داده اند و هم پس از جنگ فرزندانشان را در مرز از دست داده اند. نقطه قوت این فیلم ریتم خوب و سرعت بالای روایت قصه آن است که مخاطب را بدون آنکه خسته کند تا پایان فیلم در کنار خود نگه میدارد.