هر جایی که کانون توجه قرار میگیرد، سلبریتیها هم حضور دارند. اینستاگرام، توییتر، فیسبوک، قاب دوربینهای عکاسی در جشنوارهها و خیلی موقعیتهای حقیقی و مجازی، فرصتی خوب برای دیده شدنشان است.
از شهرت طلبی بازیگران جالبتر، اظهار نظرهای جالب و موجهایی است که جماعت سلبریتی راه میاندازند. همین چند ماه پیش بود که هشتگی با عنوان، سانسورچی راه انداختند. امیر مهدی ژوله که خود به واسطهی حضور در مسابقهی «استندآپ کمدی» برنامهی خندوانه در شبکه نسیم شهرت یافت، این هشتگ انتقادی را راه انداخت و یک طرفه صدا و سیما را زیر سوال برد.
علاوه بر این، این سلبریتیهای همه چی دان در حوزههای مختلف اظهار نظر میکردند و خود را صاحب سخن میدانستند. این در حالی بود که بسیاری عملکرد همین افراد را زیر سوال میبردند؛ از پوشش، تا سبک زندگی و نگرشهای این افراد، موضوعاتی بوده که بارها به دست متفکران و صاحب نظران زیر سوال رفته است. حالا در یکی دو ماه اخیر، بیش از پیش همه بر عملکرد این سلبریتیها انتقاد کردند که در ادامه نمونههایی از این انتقادات را میخوانید:
بازیگران فقط دنبال شهرتند
جمشید مشایخی دربارهی بازیگران صحبت جالبی دارد. این بازیگر پیشکسوت گفت: «در گذشته برای ورود به حرفه بازیگری عشق حاکم بود و فرد در کنار استعداد و علاقه تلاش میکرد و فریب شهرت را نمیخورد، اما این روزها فقط بازیگران به دنبال شهرت هستند.»
سلبریتیها حتی نمیتوانند موجکی در ادبیات ایران ایجاد کنند
اوایل پاییز امسال، محمد قاسمزاده داستان نویس مشهور کشور، از عملکرد سلبریتیها در حوزه ادبیات انتقاد کرد. او با بیان اینکه حضور سلبریتیها در ادبیات جدی نیست، گفت: به نظرم هرکس که توانایی داشته باشد میتواند وارد عرصه ادبیات شود، اما با توجه به وضعیت اقتصادی ناشران، ورود به این عرصه برای افراد ناشناخته خیلی سخت شده است، ولی سلبریتیها راحتتر وارد این عرصه میشوند، زیرا قبلا در جای دیگری مطرح شدهاند. من در ۷۰-۸۰ سال اخیر به ندرت سلبریتیای را دیدهام که وارد ادبیات شده باشد و مطرح شود؛ تعداد افرادی مانند بهمن محصص بسیار کم است که مثلا هم یک نقاش درجه یک باشند و هم یک مترجم درجه یک. زمانی که سلبریتیها وارد عرصه ادبیات میشوند خوانندگانی پیدا میکنند، که این خوانندگان قبل از اینکه سلبریتیها وارد ادبیات شوند خواننده ادبیات نبودهاند، یا اگر خواننده ادبیات بودهاند، خواننده ادبیات عامهپسند بودهاند نه ادبیات جدی.
وی افزود: این سلبریتیها هستند که برای این دسته از خوانندگان جذابیت دارند نه کتاب شما. چند سلبریتی سراغ دارید که از عرصههای دیگر وارد ادبیات شده باشند؟ تعدادی از سینما مانند داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، رضا کیانیان و چند نفر دیگر وارد این عرضه شده و کتاب چاپ کردهاند، اما کارهایشان به اندازه سینما مطرح نشد یا مثلا بهاره رهنما کتاب چاپ کرده است و هیاهو هم دارد، اما واقعا کتابهای این افراد جدی گرفته میشود؟ ورود سه یا چهار سلبریتی به عرصه ادبیات نمیتواند تعیینکننده باشد. به نظرم سلبریتیها برای آزمون وارد عرصهای میشوند و بیشتر خودنمایی میکنند. آنها حتی موجکی هم ایجاد نمیکنند، موجی که یک نویسنده تازهکار هم میتواند ایجاد کند.
دستورات پزشکی خانم بازیگر
اظهار نظر سلبریتیها فقط معطوف به موضوعات هنری نیست؛ به تازگی مهناز افشار دربارهی مصرف مواد مخدر و معتادان توضیحات جالبی داد. او به معتادان توصیه کرد، برای درمان سوءمصرف احتمالی مخدرها (اوردوز Overdose)، داروی تزریقی "نالوکسان" با خود همراه داشته باشند. در ادامه او بیان کرد که "نالوکسان" آمپول ارزانیست و "بدون نسخه" قابل تهیه است (!)
خانم افشار! لطفا طبابت نکنید
پس از اظهارات این بازیگر که ظاهرا علاقهی فراوانی به طبابت هم دارد، سخنگوی سازمان غذا و دارو، سریعا واکنش نشان داد و گفت: «اظهارات این بازیگر صحت ندارد. هرچند آمپول نالوکسان برای اوردوز مواد مخدر کاربرد داشته باشد، اما استفاده آن عموما بیمارستانی و به تجویز پزشک است، چرا که ممکن است حین تزریق عوارض خطرناک و حتی مرگ آوری برای بیمار در پی داشته باشد.»
وی افزود: «کاربرد اصلی این دارو در موقعیتهای اورژانسی است که در اورژانسهای بیمارستانی و پیش بیمارستانی و اتاق عمل و ریکاوری استفاده میشود، در کیف و ترالیهای احیای پیشرفته وجود دارد، یکی از موارد مصرف آن احیای افرادی است که مواد مخدر مصرف کردهاند، اما بدون عوارض نبوده و مصرف آن تحت نظر پزشک و با امکانات اورژانس است و به هیچوجه تجویز و مصرف خودسرانه ندارد. صرف این دارو میتواند عوارض قلبی در پی داشته باشد و تجویز آن توسط افراد غیرپزشک و غیرمتخصص تخلف است. تبلیغ و فروش این دارو درفضای مجازی نیز تخلف است.»
نکته قابل توجه این است که مهناز افشار پس از این انتقاد عذرخواهی نکرد و در ویدیوی دیگری اعلام کرد که این قضیه را به سفارش یکی از خوانندههای لس آنجلسی انجام داده است و او نه فروشنده این دارو است و نه مصرف کننده یا وارد کننده. افشار گفت: «من قصد داشتم ثواب کنم، ولی کباب شدم!»
تا کی باید به رقاصهها هنرمند بگوییم/ اینها ملیجکند نه هنرمند
علیرضا قزوه شاعر و نویسنده که سابقهی فعالیت در حوزه هنری را در کارنامه اش دارد، در شبکهی چهار سیما به انتقاد از شرایط جامعه نسبت به سلبریتیها پرداخت و گفت: «الان نام هنر را عوض کردند؛ این افراد که سلبریتی نام دارند و من اسمشان را شومن گذاشتم، الان هنرمند شدند، استعمار نو هستند. من اصطلاح اتاق گاز را برای اینها قرار میدهیم. اینها جامعه را در اتاقی قرار دادند و گاز را باز کردند که آرام آرام جامعه را بکشند. درد جامعه ما این است که این سلبریتیها با چشم و لبخند خوشگل معروف شدند، اما ابوالفضل زرویی نصرآباد اگر در خیابان ولیعصر از راه آهن تا تجریش پیاده میرفت، کسی او را نمیشناخت.»
وی افزود: «یک سلبریتی بی سواد که ۶ کلاس هم ندارد را همه میشناسند. ما شبی خدا تومن به شومنها میدهیم. آیا بایند رقاصهها هنرمند باشند. چرا تعریفها را عوض کردیم. چرا باید بهاء الدین خرم شاهی را کسی نشناسد. این سلبریتیها نمیمانند. با وجود گذشت این همه سال فردوسی مانده است. در دورهی مثلا حافظ سلبریتیها بودند، اما نامشان ملیجک بود. آنها آمدند که مولویها رفتند. خاک بر سر مملکتی که عبید زاکانیها را کنار بگذارد و به این افراد پر و بال بدهد. جالب است که همین افراد در شب انتخابات تصمیم میگیرند؛ چراکه فالوور هایش زیاد است. خیلی دوست دارم با گردن کلفتهای سلبریتی بحث کنم.»
وقتی دستان سلبریتی ها برای مردم رو شد
اما جدیدا به جای آن که سلبریتیها اظهار نظر درباره همه چیز بکنند، مردم به انتقاد از آنها پرداختند. پس از آن که لیست هنرمندانی که برای فرزندانشان تبعه کشورهای خارجی را گرفتند، منتشر شد. این خبر انتقاد شدید مردم را در پی داشت و بسیاری آنها را وطن فروش خطاب کردند. شاید اسامی هنرمندانی که فرزندانشان را در خارج از کشور متولد کردند و برایشان گرین کارت گرفتند، باید زودتر از اینها منتشر میشد که مردم خیلی سریعتر با سبک زندگی و فعالیتهای این سلبریتیهای همه چی دان آشنا میشدند.