این رمان اثری رمان معمایی – پلیسی محسوب میشود که نقش اول آن خود رانپوست.
این رمان به بازدید رانپو از یک موزه امپراتوری اوئنو اشاره دارد که باعث رویارویی وی با شیزوکو اُیامادا میشود. رانپو که شیفته زن شده بدون بروز احساساتش وارد حل معمای یک قتل میشود.
در روند داستان اتفاقاتی روی میدهند که مدام رانپو را نسبت به نتیجهگیریهای قبلی خود مردد میکند و در حالی که تئوری جدیدی در ذهنش نقش میگیرد، احساساتش مانعی در ردیابی منطقی شواهد میشود.
نویسنده «شکار و تاریکی» با قدرت تخیل خود مرزی مخاطب را در مرزی میان خون و احساس نگه میدارد و به واسطه تخیل و قدرت نویسندگی در طول روایت داستان جنایی با خود همراه میکند.
ادوگاوا رانپو در این کتاب، از حاشیهها و طفرههای مرسوم در داستانهای پلیسی پرهیز کرده است و با منطقی استوار، فراز و نشیبهای زیرکانهای را در پیش میگیرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای این رمان ایجاز فوقالعاده آن دانسته شده که داستان معمایی تودرتو با شخصیتهای متعدد را در ۱۰۸ صفحه روایت میکند. همچنین رازگشایی رمان حیرتانگیز است و تنها با نشان از قدرت نویسنده است.
«شکار و تاریکی» با ترجمه محمود گودرزی از سوی انتشارات چترنگ به چاپ رسیده است.