آبان ماه سالروز شهادت شهید محسن خزایی خبرنگار ایرانی است.
خزایی در روز ۱۵ آذر ۱۳۵۱ در شهر خرم آباد دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۷۴ به عنوان متصدی صدا فعالیت خود را در صدا و سیما آغاز کرد.
وی در سال ۱۳۸۳ مدیر باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان شد و پس از موفقیت در باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان به عنوان مدیر خبر گیلان معرفی شد.
پس از فعالیت‌های تخصصی و حرفه‌ای خبر، عشق دفاع از حرم او را به سوریه کشاند، پس از ۳ سال تلاش برای پوشش اخبار جنگ در سوریه، سرانجام در روز ۲۲ آبان سال ۹۵ در شهر حلب به شهادت رسید.
به بهانه سالروز شهادت این خبرنگار والامقام، با سالم بامیانی تصویربرداری که در طول ۳ سال با شهید خزایی همکار، دوست و همخانه بود و همچنین بهرام محمدی نیا به گفتگو نشستیم.
سالم بامیانی در تشریح خاطرات خود با شهید خزایی گفت:حدود سه و سال نیم به عنوان مترجم و تصویربردار کنار شهید خزایی در سوریه بودم، به جز روز‌هایی که شهید برای مرخصی به ایران می آمد ؛ بقیه ایام کنار هم بودیم. آن زمان حدود ۶۵ درصد از خاک سوریه در محاصره دشمن بود و تقریبا هر نقطه از این کشور خطرناک بود. هر منطقه‌ای که در آن عملیات آزادسازی انجام می‌شد ما حضور داشتیم و از عملیات گزارش تهیه می‌کردیم چرا که انعکاس خبر عملیات برای شهید خزایی و من بسیار مهم بود.
زخمی شدن شهید خزایی بر اثر شلیک تک تیرانداز تروریستی
تصویربردار افغانستانی درباره عادی شدن خطرات و زخمی شدن شهید خزایی گفت: منزل ما در زینبیه بود، این محله در ۱۵ کیلومتری شهر دمشق قرار داشت، برای رسیدن به دمشق باید از خیابان فرودگاه که بسیار خطرناک بود می‌گذشتیم، یک بار که شهید خزایی با ماشین خود از آن خیابان عبور می کرد از سوی تک تیراندازها مورد هدف قرار گرفت و زخمی شد.
وی ادامه داد: یک بار که در سهل الغاب بودیم تروریست‌ها بسیار نزدیک شدند، هیچکس آنجا نبود و نجات ما از آن منطقه شبیه معجزه بود.
نبرد با رسانه‌های دشمن هدف اصلی شهید خزایی بود
سالم بامیانی در پاسخ به اینکه دلیل حضور شهید خزایی در سوریه و دست و پنجه نرم کردن او با خطرات چه بود؟ بیان کرد: رسانه‌های دشمن بر عملیات‌ها تمرکز داشتند و اخبار دروغ از عملیات‌ها و وضعیت مردم سوریه گزارش می‌کردند، مثلا وقتی مزار بی بی سکینه دختر امام علی (ع) در سوریه را تخریب کردند، در رسانه هایشان اعلام کردند که حرم حضرت زینب (س) را ویران کرده ایم، همه این خبر را شنیدند و خیلی‌ها با من تماس می‌گرفتند و سوال می‌کردند که آیا خبر صحت دارد یا خیر؟
وی ادامه داد: مقابله با این اخبار کذب دلیل اصلی حضور شهید خزایی در سوریه بود. ایشان قصد داشتند با حضور خود و تحمل خطرات و سختی ها، اخبار درست از سوریه انعکاس دهند، بنابراین با هم به صدا و سیمای سوریه رفتیم، پس از یک ساعت صحبت با مدیرکل صدا و سیما او را قانع کردیم که امکانات در اختیار ما قرار دهد تا بتوانیم پخش مستقیم از حرم حضرت زینب (س) داشته باشیم.
کمک به دیگران، دلیل شهرت شهید خزایی در سوریه بود
همکار و همراه شهید خزایی درباره روحیات و اخلاق‌های فردی او گفت: شهید خزایی فقط یک خبرنگار نبود، او در آن سال‌ها در منطقه زینبیه که خیلی از نجات یافتگان مناطق دیگر به آنجا آمده بودند به دلیل کمک های بی دریغش شهرت یافت.
هرکس که از شهید خزایی تقاضای کمک می‌کرد بی پاسخ نمی‌ماند، او برای بچه‌های مدافعان حرم روضه می‌خواند و با کمترین امکانات مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را برگزار می‌کرد.
سالم بامیانی تصریح کرد: اگر بخواهیم اصولی نگاه کنیم شهید خزایی خبرنگار بود و وظیفه نداشت که در عملیات‌ها مجروحان را جابجا و یا یاری کند اما او این کار‌ها را انجام می داد و از اتومبیل خود هم برای انتقال مجروحان استفاده می‌کرد.
وی افزود: شهید خزایی همیشه دلتنگ خانواده و به خصوص زینب دختر ۳ ساله اش بود، اما هدف و دغدغه کاری او بر دلتنگی هایش غلبه می‌کرد.
شهادت مظلومانه شهید خزایی در منطقه منیان
تصویربردار عملیات جنگی سوریه درباره نحوه شهادت شهید خزایی گفت: روز شهادت شهید خزایی من همراهش نبودم، تامر صندوق تصویربردار صدا و سیمای سوریه به جای من مستند تهیه می‌کرد، او می‌گوید «زمانی که نیرو‌های مقاومتی و ارتش سوریه منطقه منیان را آزاد کردند به خبرنگاران اطلاع دادند و آنها هم برای تهیه گزارش به آنجا اعزام شدند.
زمانی که ما رسیدیم خبرنگاران رفته بودند، شروع کردیم به فیلمبرداری از منطقه که یکباره یک مین در یکی از منازل منفجر شد، بر اثر این اتفاق تعدادی از نیرو‌ها مجروح شدند، شهید خزایی به راننده خود گفت که این مجروح‌ها را به بیمارستان برسان و برگرد.در این فاصله چند اینسرت (تصویر)گرفتیم و بعد من مشغول تصویربرداری از محیط و شهید هم مشغول صحبت با نیرو‌های ارتش شد. ناگهان یک موشک در کنار محسن خزایی فرودآمد که بر اثر اصابت ترکش‌های این موشک، خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی شهید و تعدادی دیگر مجروح شدند.
سالم بامیانی بیان کرد: بعد از اینکه خبر شهادت شهید خزایی را به من دادند با اولین پرواز خود را به حلب رساندم و همراه با پیکر شهید خزایی به دمشق بازگشتیم.
بهرام محمدی نیا هم از سابقه دوستی خود با شهید محسن خزایی گفت: من از سال ۸۵ شهید خزایی را می‌شناختم، در سال ۹۴ هم در کشور سوریه با او آشنا شدم. شهید از سال ۹۱ به عنوان خبرنگار شبکه خبر در سوریه حضور داشتند که من اوایل سال ۹۴ به عنوان مدیر دفتر نمایندگی صدا و سیما به سوریه اعزام شدم.
وی ادامه داد: جدیت و اعتقاد راسخ در کار شهید خزایی بارز بود و کارش را با اعتقاد انجام می داد که این روحیه کاری باعث موفقیت او در عرصه رسانه شده بود. خوش مشرب و خوش اخلاقی هم همواره در رفتار‌های فردی او به چشم می خورد، روابط عمومی بالایی داشت و خیلی سریع با دیگران دوستی برقرار می‌کرد.
مدیر سابق قرآن و معارف سیما در پاسخ به اینکه فعالیت‌های رسانه‌ای شهید خزایی تا چه حد در شفاف سازی اخبار جنگ و وضعیت سوریه تاثیر داشت، گفت: شهید خزایی به کار خود ایمان داشت، بیشتر کسانی که در سوریه کار خبری انجام می دهند با همین انگیزه فعالیت می‌کنند، او همیشه می گفت «از آنجایی که حضرت آقا اولویت اصلی در خط مقدم اسلام را حضور در جبهه سوریه می‌دانند، وظیفه ماست که در آنجا حضور پیدا کنیم و در جبهه مقاومت فعالیت داشته باشیم.» با همین باور پا به عرصه جهاد رسانه‌ای گذاشت و موفق هم بود.
وی افزود: حضور شهید خزایی در سوریه اثرات مثبت زیادی داشت، ارتباط خوبی با صدا و سیمای سوریه برقرار کرد و به راحتی و با کمترین امکانات برنامه هفتگی خود را بر روی آنتن می‌برد، شخصیت‌های سیاسی سوریه، نمایندگان مجلس و... را به این برنامه‌ای دعوت و با آنها گفتگو می کرد البته شخصیت‌های سوریه هم از طرح و برنامه شهید خزایی استقبال می‌کردند با اینکه بعد از او خبرنگاران توانمندی به سوریه رفته و فعالیت رسانه‌ای کردند اما بعضی از کار‌های ایشان به یادگار ماند و به نام خود او به ثبت رسید.
محمدی نیا در توضیحات بیشتر خود اظهار کرد: رسانه‌ها اخبار را به نفع خودشان مصادره می‌کردند و واقعیت‌ها را نمی‌گفتند. وقتی خبرنگاری در وسط میدان حضور داشت؛ خبرهای فتوحات، جنایات و... را همانطور که بود به نمایش می گذاشت و شفاف سازی می کرد.
سال‌های اول مبارزه جبهه‌هایی بودند که وابسته به آل سعود بوده و جنایت‌های بسیاری در سوریه انجام می‌دادند. بعد از اینکه داعش وارد سوریه شد و اطلاع رسانی صورت گرفت، بسیاری از جنایت‌های داعش و گروهک‌های مختلف برای رسانه‌هایی که به صورت موافق هم کار می‌کردند روشن شد که این خود دستاورد بزرگی است.
وی درباره ویژگی‌هایی از شهید خزایی که باید سرلوحه کار جامعه خبرنگاران قرار بگیرد، گفت: خبرنگاری که در رسانه ملی فعالیت می کند قطعا تخصص‌های حرفه‌ای را دارد اما خبرنگار محور مقاومت و میدان نبرد بودن ویژگی‌های دیگری را هم می‌طلبد که یکی از آنها اعتقاد قوی است.
این خصلت تنها در شهید خزایی نبود، پس از شهادت شهید خزایی خبرنگار ما در رم اعلام کرد که می خواهد به جای شهید خزایی در سوریه باشد و بسیاری از خبرنگاران دیگر مشتاق حضور بودند، اما در کل شجاعت، اعتقاد و ولایت مداری شهید خزایی باید سرلوحه حرفه دیگر خبرنگاران قرار بگیرد.
