در سال ۱۳۵۸ به کارگردانی آقای کمالالدین قراب در تئاتر شهر و تالار آزادی بود. او پس از تئاتر حج ابراهیم حج عاشورا، تئاتر را در بخش هنری وزارت آموزشوپرورش ادامه داد و کارهای گوناگونی در زمینه سرود و آهنگهای انقلابی ارائه کرد، تا آنکه در سال۱۳۶۵ با بازی در فیلم سینمایی پرواز در شب ساخته زندهیاد رسول ملاقلیپور رسماً وارد عرصه سینما شد. هاشمی در چندین پروژه سینمایی حضور داشته که بیشتر آنها در حوزه دفاع مقدس بوده است.
همین حضور باعث شد که از هاشمی برای جوانان دهه70 یک ستاره حزباللهی شکل بگیرد. «اخراجیها»، «یاسهای وحشی»، «سرعت»، «سجاده آتش»، «حماسه مجنون» و «افق» از جمله فیلمهاییاند که جواد هاشمی در آنها بازی کرده است. او تاکنون «اختاپوس» و «آهوی پیشونی سفید» را نیز ساخته است.
برخی از اظهارنظرها و فیلمهایی که او ساخته باعث شده سؤالات زیادی دربارهاش ایجاد شود. برخی معتقدند هاشمی دیگر آن جوان حزباللهی سینما در دهه70 و 80 نیست و عوض شده است. برای بررسی این سؤالات و مسائل دیگر با سیدجوادهاشمی گفتوگوی مفصلی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
درگذشته و باتوجه به فعالیتهای سینمایی شما، بسیاری از مخاطبان شما را یک حزباللهی میشناختند؛ آیا امروز جواد هاشمی تغییر کرده است؟
100درصد تصور مخاطبان درباره من درست بوده و جواد هاشمی همچنان تغییر نکرده است. منتها ذائقه بنده با توجه به فیلمهایی که ساختهام امروز آشکار شده است.
از کودکی تا امروز به دنیای فانتزی علاقهمند بوده هستم و خواهم بود. دنیای فانتزی به معنای نمایش خواستههای روحی و روانی من از زمان کودکی است؛ آن هم در دامان مادری که روضهخوان بوده و هنوز هم است.
این ذائقه امروز خودش را به شکل دیگری نشان داده و به نظر میرسد، آنهایی که به اعتقاد من تندرو هستند و گمان میکنند دین یعنی همان که آنها میگویند، برایشان شائبه ایجاد شده است.
نگاه شما به دین چه تفاوتی با آنها دارد؟
از منظر من دین آنجور که برخی تعریف میکنند نیست. من دین را مخالف موسیقی، شادی و اتفاقات متنوع، مخصوصاً در حوزه کودک و نوجوان نمیدانم.
محدودیتهایی که صرفاً بد تعریف شده است، از دین نمیدانم. من دین را جور دیگری دیدهام؛ نمازم ترک نمیشود و خانوادهام مذهبیاند.
شما سالها در آثار دفاع مقدسی حضور داشتهاید. چطور اولویتتان در فیلمسازی، فیلمهایی مثل «اختاپوس» بوده است؟
بنده 30 سال معلم بودهام. نخستین نمایشی که در آموزشوپرورش کار کردم، نامش «کلاغ خبرچین» بود؛
کاری فانتزی بود که روی صحنه رفت.
موزیکال بود و موسیقیهایش را هم خودم کار کردم. نوازنده در کار حضور داشت که خودم آموزششان داده بودم. چون خودم کار موسیقی میکردم، کار نمایشی را از همان ابتدا موزیکال شروع کردم.
انتظار داشتم روزی با فراغت بال و با انگیزههای دوران کودکیام، فیلمی براساس تجربیاتم بسازم. این تجربیات در پشتش چندین سریال و تله فیلم بود. به سینما ورود کردم، به سختی پول جمع کردم تا بتوانم این کارهای فانتزی را تولید کنم.
در «آهوی پیشونی سفید2» سکانسهای موزیکال و حرکات موزون هم وجود دارد؛ به نظرتان دوز این مسائل تا چقدر باشد ایرادی ندارد؟!
دوز مجازش همان حلال و حرام بودن است! حلال و حرام در منظر من حتی با تعریف باجناقهایم متفاوت است! دریک خانواده مذهبی هستم. حتی در جمهوری اسلامی که ممیزیهای زیادی را در حوزه هنر دارد، این فیلم حلال است! امیدوارم دیگر این حلال را حرام نکنیم!
وقتی قابل پخش است لابد مشکلی ندارد.
البته فیلمی مثل «هزارپا» هم قابل پخش تشخیص داده شده! درست است؟!
گمان میکنم فیلم من تفاوتی ماهوی دارد. من در فیلمم حتی از یک کلمه زشت، بیادبانه و حتی دوپهلو استفاده نکردهام؛ کاری که الان تقریباً 90درصد فیلمها انجام میدهند. تلاش کردم فیلمم، اثری باشد که وقتی بچهها آن را میبینند آموزش غلطی برایشان نداشته باشد. به نظر من دین یعنی همین.
توجه ویژه شما به حوزه کودک به این دلیل است که از بزرگسالان ناامید شدهاید؟!
همیشه از بزرگسالان ناامیدم! شاید دلیلش نگاه معلمیام باشد. مفهوم فیلم من یک جمله است که آن هم در بخش انتهایی گفته میشود.
پدر از ترلان پروانه میپرسد، «چرا این کارها را کردی؟ میگوید، من فقط میخواستم بد نباشم»
من در تمام فیلمهایی که ساختهام تلاش میکنم بگویم بچهها بد نباشید.
بد نبودن در نحلههای اخلاقی مختلف تعاریف مختلفی دارد. نگاه شما به آن چگونه است؟
یعنی احترام به بزرگتر را به بچهها یاد میدهم. این نص قرآن کریم است.
صرفاً خدا را تکیهگاه خودشان قرار میدهند. قرآن میفرماید: مشرک است کسی که اطاعت غیر از خدا را بکند. میخواهم به بچهها بگویم خدا حواسش به آنهاست و
یک روزی دستشان را میگیرد. تمام حرفم در «اختاپوس»، «آهوی پیشونی سفید» و «ترنادو» همین است. باید کاری بکنم که تماشاگر شعار سنگین من را هضم بکند. وارد معرکهای شدهام که آن کشاندن مخاطب به سالن سینماست. مرز حلال و حرام را به اعتقاد خودم رعایت کردهام.
به حلال و حرام خودتان تاکید زیادی دارید!
من برخیها را دگم میدانم؛ کسانی که تکان خوردن دست یک شخص را رقص میدانند. آخر این چه حلال و حرامی است که برخی میگویند.
من وارد بحث فقهی نمیشوم. علما میفرمایند رقص زن در مقابل نامحرم حرام است اما همان رقص درمقابل شوهرش ایراد ندارد؛ پس رقص حلال است.