ششم تیرماه بود که خبر رسید مهدی فخیمزاده که مشغول فیلمبرداری جدیدترین فیلمش در جاده چالوس بوده دچار سانحه و به بیمارستان چالوس منتقل شده و فعلا بیهوش است. این خبر خیلی زود به خبر یک سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی تبدیل شد. آنهایی که دوست دارند از آب گلآلود ماهی بگیرند و تعداد فالوئرها و دنبالکنندههای خود را در توییتر و اینستاگرام و پیامرسانهای دیگر افزایش دهند، حدس و گمانههای خود را هم به خبر تبدیل میکردند و هر لحظه درباره شرایط جسمی مهدی فخیمزاده، حرفی و گفتهای را مخابره میکردند، اما سیدحامد حسینی، تهیهکننده مشت آخر و امیرخسرو امیرصادقی از تهیهکنندههای قدیمی و دوست فخیمزاده با اطلاعرسانی به موقع از وضعیت این کارگردان تلاش میکردند شایعات فضای مجازی را مدیریت کنند.
پنجشنبه، هفتم تیرماه بود که رئیس اورژانس چالوس اعلام کرد که فخیمزاده از ناحیه گردن، سر، نخاع، لگن و چانه آسیب دیده و همچنان بیهوش است. جمعه خبر رسید که فخیمزاده به تهران منتقل شده و همچنان بی هوش است. حتی اگر میخواستی به اخباری که در شبکههای اجتماعی منتشر میشد بیتوجه باشی، اما از صحبتهایی که سینماگران و همکاران فخیمزاده در فیلم مشت آخر بازگو میکردند، نگران حال این کارگردان و بازیگر پیشکسوت میشدی. درچنین شرایطی علاقهمندان به سینمای فخیمزاده و اهالی رسانهها و خبرنگاران و روزنامهنگارانی که سالها اخبار مربوط به این فیلمساز را رصد میکردند و درباره آثارش با او همصحبت میشدند، در فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و روزنامهها و سایتها از فخیمزاده نوشته و برای او آرزوی سلامتی میکردند. کمکم اخبار منفی شبکههای اجتماعی فروکش کرد و روزی که خبر رسید فخیمزاده به هوش آمده، تنور کاسبان فضای مجازی سرد شد!
«دقیقا یادم نیست چه اتفاقی افتاد که باعث تصادفی چنین بزرگ شد. یادم هست روی موتور نشسته بودم، موتوری که در حال حرکت نبود و راکب آن مدیر تولید فیلم مشت آخر بود که هنگام تصادف کنارم نبود. گویا موتورسواری با سرعت از یک فرعی میآید و محکم به موتور ما میکوبد و بقیهاش را دیگر یادم نیست، چون بیهوش شدم»
اینها را مهدی فخیمزاده میگوید، وقتی به او تلفن میکنم و مثل همیشه با آن لحن و بیان مخصوص به خودش تلفن را جواب میدهد، قبل اینکه من احوالش را بپرسم او حال مرا میپرسد، در صدایش انرژی و تهخنده همیشگی هست و شادمانه میگوید که حالش خوب است و آماده است که تدوین فیلم مشت آخر را شروع کند.
میپرسم مراحل درمان را در منزل ادامه میدهید؛ درمانهایی مانند فیزیوتراپی و ...؟ میگوید: «نه! دکتر اصلا فیزیوتراپی تجویز نکرده! دو، سه تا قرص است که باید بخورم! حالم کاملا خوب است. چند روز بیهوش بودم و گمان میکردند که باید چند جایی از بدنم شکسته و مغز و ریههایم دچار مشکل شده باشد که خدا را شکر هیچکدام از اینها نبود».
گوهر خیراندیش، یکی از بازیگران فیلم مشت آخر بعد از بههوش آمدن فخیمزاده گفته بود که این اتفاق چیزی شبیه معجزه است!
به فخیمزاده میگویم: وقتی بیهوش بودید، خیلیها برای سلامتی شما دعا میکردند و همکارانتان خیلی نگران شما بودند، علیرضا زریندست، فیلمبردار مشت آخر یکی از آنها بود که وقتی با او درباره شما گفتگو کردم، گریه کرد و از صمیم قلب برایتان آرزوی سلامتی کرد. رامین راستاد، همایون اسعدیان، ابوالحسن داودی و... هم برخی از اهالی سینما بودند که پیگیر احوال شما بودند و از مردم میخواستند که برای سلامتی شما دعا کنند. بعد از فخیمزاده میپرسم که روحیه بالا، ذهن سرشار از انرژی و آمادگی جسمی و ورزشکاری خودتان یا دعای مردم، کدامیک باعث شد بر خلاف پیشبینیها چنین زود خوب شوید و به سرکار برگردید؟ میگوید: «مردم همیشه به من لطف داشته و دارند؛ از جزئیات تصادف چیز زیادی نمیدانم، اما انگار خیلی جدی بوده، الان شکر خدا حالم خوب است، شاید بتوان گفت: چیزی شبیه معجزه رخ داده»
مهدی فخیمزاده رزمی کار است و در رشته کاراته، صاحب دان ۵ است. در دفتر کارش انواع وسایل ورزشی را دارد از وزنههای مختلف تا کیسه بوکس و ... چند سال قبل در گفتوگویی که برای سریال ولایت عشق با او انجام دادم، گفت: به تاریخی که در شناسنامهاش نوشته شده اعتقادی ندارد و از نظر روحی بسیار جوانتر از آن است. فخیمزاده کارگردان و بازیگر فیلمهای اجتماعی و رزمی بود تا اینکه تصمیم گرفت سریال تنهاترین سردار را براساس زندگی امام حسن (ع) بسازد. سریالی که هر چند زحمت زیادی برای آن کشید، اما آنچیزی نشد که خودش و مخاطبانش را راضی کند. بعد از چند سال ساخت سریال ولایت عشق با محور زندگی امام رضا (ع) به او پیشنهاد شد و فخیمزاده چند سال از عمر خود را صرف ساخت آن کرد. کار خلاقانهای که او در این سریال انجام داد این بود که دور صورت بازیگر نقش امام رضا (ع) را هالهای سفید قرار داد تا چهرهاش دیده نشود، اما صدای او را به فرخ نعمتی سپرد؛ بازیگری که صدای خاصی دارد، اتفاقی که با استقبال مردم روبه رو شد و البته، اما و اگری به وجود نیاورد و سریال به خیر و خوشی و بدون هیچ حاشیهای پخش شد. فخیمزاده درباره ساخت این سریال بارها گفته بود که هر روز از امام رضا (ع) میخواسته کمکش کند تا این کار به سرانجام خوبی برسد و یکبار هم در یکی از مصاحبههایش گفته بود که به امام رضا (ع) گفتم که اگر این کار بخیر و خوبی ساخته و پخش شود دیگر جسارت نمیکنم کهدرباره خاندان پیامبر اثری نمایشی بسازم!
ولایت عشق ساخته و پخش شد و در ردیف آثار ممتاز تلویزیون قرار گرفت. فخیمزاده در کتاب زندگینامهاش از اتفاقاتی یاد کرده که در زمان سریال ولایت عشق رخ داده که در نوع خود بینظیر بودهاند. اکنون حال مهدی فخیمزاده خوب شده و او به سرعت به دنیای حرفهای سینما و تلویزیون برگشته؛ شاید چیزی شبیه معجزه رخ داده و صاحب اصلی ولایت عشق نظری به او کرده و تمام!