چند روز گذشته جعفر پناهی، کارگردان پر حاشیه چند هفته اخیر سینما، با توجه به صحبتهای الیور استون، کارگردان مطرح آمریکایی (که به دعوت دبیرخانه سی و ششمین جشنواره جهانی فجر در ایران حضور یافته بود)، طی یاداشتی در صفحه شخصی خود نوشت:
«همین دو ماه پیش بود که بعد از صحبتهای لیلا حاتمى در جشنواره برلین، کیهان و فارس او را وطن فروش و خائن نامیدند، موجى از مخالفان را علیه او به راه انداختند تا عنوان کنند چرا حاتمی مقابل خارجیها چنین سخنانی گفته است.»
پناهی در ادامه نوشته خود صحبتهایی از این کارگردان آمریکایی را به عنوان شاهد مثالی برای نوشته خود میآورد و سوالی را مطرح میکند آیا الیور استون با این همه نقد تند به سیاستمداران کشورش در مقابل خارجی ها، در کشورش خائن قلمداد میشود؟
با اینکه صحبت از چگونگی و چیستی آزادی بیان در نظام آمریکا فرصتی بیش از این چند خط می خواهد و بحث درباره کیفیت مخالف خوانی در سینمای آمریکا، -حتی خود الیور استون- بسیار مطول است؛ اما در پاسخی کوتاه نسبت به یادداشت جناب پناهی باید گفت؛
چرا باید الیور استون در کشورش خائن شناخته شود؟ او بزرگترین خدمت ها را به تاریخ آمریکا و ایدئولوژی آمریکایی کرده و فیلم های او همواره در دفاع از یکی از جناح های آمریکا بوده است. او با ساخت فیلم درباره دو تن از منفورترین روسای جمهوری آمریکا یعنی «نیکسون» و «بوش» از آنها یک اسطوره ساخت.
به حرف های خودش توجه کنید که گفت: «با اینکه از آنها بدم می آمد ولی خودم را جای آنها گذاشتم، و بوش را آدم جسوری خواند». او چند فیلم از سفارشی ترین فیلم های تاریخ سینمای آمریکا را جلوی دوربین برده؛ از جمله مرکز تجارت جهانی که «کال تامس» متعصب تندرو و از معروف ترین نئوکنسرواتیوهای آمریکا شاهکارش خواند.
او با فیلمهایی مانند «اسکندر» همه آرمان های نژادپرستانه آمریکا را به پرده سینما برد. به طوری که امروز حتی از آن نمیتواند دفاع کند و همه تقصیرها را به گردن کمپانی سانسور کننده می اندازد. او حتی در سه گانه ویتنامش کلیت نظام آمریکا و میلتاریسمش را زیر علامت سوال نمیبرد؛ بلکه تنها از زاویه دموکراتها به جمهوری خواه ها حمله میکند. برای همین «ران کوویک» در آخر فیلم «متولد چهارم جولای» اعتراضش را در میتینگ حزب دموکرات بیان می کرد. او حتی در اسنودن به این جهت شنود سرویس های امنیتی را زیر علامت سوال می برد که قانون اساسی آمریکا را زیر پای گذارده اند. امثال جعفر پناهی باید از چنین فیلمسازانی اول وطن پرستی را یاد بگیرند که در عین انتقاد و اعتراض، هیچگاه کلیت نظام و شخص اول یعنی رئیس جمهور را زیر علامت سوال نبرده و حتی از بدترین آنها دفاع کرده و برایشان فیلم می سازد.
اگر جعفر پناهی قدری با دقت به حرف های استون گوش می کرد و یا لااقل یکی از فیلم هایش را با دقت نگاه می کرد، آن وقت متوجه می شد که سیاه مشق های وی که هیچ نسبتی با سینما ندارد، چگونه کلیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را زیر علامت سوال می برد.
آیا اگر استون در فتنه ای مانند فتنه 88 با مزدوری سرویس های خارجی کلیت نظام آمریکا را زیر علامت سوال برده بود، جایی در همان آمریکا داشت؟
ببینید بر سر براین دی پالما که در فیلم های «کوکب سیاه» و «ری داکتد» فقط به بخشی از هالیوود و حضور آمریکا در عراق اعتراض کرد، چه بلایی آوردند و چگونه خائنش خواندند و از کشور بیرونش کردند. آنچه بایستی سالها پیش درباره امثال پناهی انجام می دادند.
نکته جالب اینکه وقتی الیور استون برای ساخت فیلم «مرکز تجارت جهانی» توسط روسای کمپانی پارامونت انتخاب گردید، بسیاری از روزنامهنگاران و وبلاگ نویسان متمایل به محافل سیاسی خصوصاً وابسته به جناح محافظه کاران و جمهوری خواهان حاکم، برآشفتند و یکی از آنها نوشت:
«این دیگر شرم آور است که اجازه می دهند فیلمسازی مثل الیور استون با آن فکر مسموم و خرابش ، ماجرای 11 سپتامبر را آلوده کند!!» و کمپانی پارامونت برای راحت کردن خیال متعصبان محافظه کار، علاوه بر راه اندازی یک شرکت رسانه ای، در چندین جلسه نمایش خصوصی (پیش از اکران عمومی) فیلم را برای اعضای کنگره آمریکا نشان داد تا اینکه "کال تامس" (که از تندروهای حزب جمهوری خواه و همراهان بوش و ترامپ بوده و هست و در کنگره هم عضویت داشته یا دارد) تعریف خود را از فیلم استون چنین ارائه دهد (تعریفی که شاید زمانی در مخیله استون یا حداقل هواخواهان او هم نمی گنجید!)؛ «یکی از درخشان ترین فیلم هایی که از کشور ، خانواده، ایمان و مردم دفاع می کند» !!!