سیدعلی ضیا در ابتدای برنامه به حضورش در 162 برای پاسخگویی به تلفن های مردمی اشاره کرد و سپس از اینکه برنامه آنقدر دیده می شود که بدون رفتن سراغ مسئولان، آنها خودشان در صدد پاسخگویی برمی آیند، ابراز خرسندی کرد.
در ادامه رضا مسائلی مشاور وزیر و مدیر کل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت به «فرمول یک» آمد و درباره تلاش برای مشکل پدری که فرزند بیمارش نیازمند جراحی کاشت حلزونی برای شنیدن است و در برنامه روز سه شنبه اعلام کرده بود 800 خانواده دیگر نیز این مشکل را دارند، توضیح داد.
به گفته مسائلی، ایران در دنیا پنجمین کشوری است که این جراحی در آن از سوی دولت حمایت می شود. هزینه این جراحی بیش از 40 میلیون تومان است اما خانواده ها فقط برای بخش مددکاری هزینه پرداخت می کنند.
سپس به رسم چهارشنبه های «فرمول یک» ضیا به گفتگو با چهره ای پرداخت که روز تولدش بود؛ رسول صدرعاملی که دیروز 63 ساله شد.
این کارگردان در ابتدا درباره فیلم جدید خود توضیح داد: «سال دوم دانشکده من» اسم فیلم جدیدم است. سال اول دانشگاه سال پرهیجان و کشف و شهود است اما در سال دوم دیگر پای دانشجو روی زمین است.
بازیگران «سال دوم دانشکده من» بر اساس توانایی شان انتخاب شده اند، نه ژن و اقسام مناسبات
وی افزود: در این کار 20 بازیگر داریم که سعی کرده ایم برای انتخاب آنها بر اساس توانایی شان نه ژن و انواع و اقسام مناسبات و بر مبنای صداقت و عدالت حرکت کنیم. هر کدام از این افراد به نمایندگی از قشری از جامعه در فیلم حضور دارند.
همایون اسعدیان، دانش اقباشاوی، محمد رسول اف و رخشان بنی اعتماد کارشان را با دستیاری من آغاز کرده اند
صدرعاملی درباره توجهش به مسائل دختران در فیلم هایشان اظهار کرد: من می توانم فهرست بلندبالایی از پسرانی بدهم که از ابتدا تا انتهای این 37، 38 سالی که کار کردم، در کنار من بوده اند و حالا برای خودشان کسی شده اند. از همایون اسعدیان گرفته تا دانش اقباشاوی، محمد رسول اف و... خانم رخشان بنی اعتماد هم در «گلهای داوودی» دستیارم بود.
وی ادامه داد: فیلمسازی یعنی انتخاب درست و فراهم کردن شرایطی برای افرادی که به درستی انتخاب کرده ای تا استعدادهایشان را به درستی شکوفا کنند و تو به عنوان کارگردان نظارت نهایی داشته باشی و بگذاری خلاقیت های افراد شکوفا شود.
فکر کن بتوانم فیلم بسازم اما بگذارم کسی دیگر فیلم بسازد!
این کارگردان در پاسخ به این سوال ضیا که به دلیل مشارکت در فیلمیران زندگی او تامین است و نیازی به فیلمسازی ندارد، تصریح کرد: فکر کن که من بتوانم فیلم بسازم اما بگذارم کسی دیگری فیلم بسازد! البته شوخی می کنم. زحمت بیشتر فیلمیران با علی سرتیپی است و سعی کردیم کمبودی را که در سینمای ایران در حوزه توزیع مناسب فیلم وجود دارد پر کنیم. اینکه فیلمی درست ساخته شود اما خوب پخش نشود معضل است.
صدرعاملی در این باره که از او و همکارانش در فیلمیران با نام مافیا یاد می شود، گفت: وقتی کار گروهی انجام می دهی و می توانی این را تداوم بدهی، طبیعی است افرادی که ضعیف تر هستند القابی چون مافیا و... به ما می دهند. سینما مشکلات جدی دارد. آرزوی ما در فیلمیران این است که 10، 15 تا شرکت این چنینی داشتیم. هیچ فیلمی ضعیف نیست، به شرطی که مخاطب شناسی آن بطور صحیح انجام شود.
روزنامه نگاری بودم که مهم ترین خبر قرن را منعکس کردم
وی در پاسخ به این سوال علی ضیا درباره حرفهایی که پشت سر او مبنی بر اینکه در فیلمیران صاحب مافیا است یا به عنوان تنها مستندسازی که همراه امام (ره) بوده از رانت برخوردار است، اظهار کرد: باور کن من از آن هواپیما که پیاده شدم سرم را انداختم پایین و زندگی طبیعی ام را ادامه دادم. از هیچ فرصتی در هیچ زمانی استفاده نکردم. فقط روزنامه نگاری بودم که مهم ترین خبر قرن را که کل پوسترهایش در جهان بود منعکس کردم.
ماجرای مصاحبه با امام درباره احساسش از بازگشت به وطن چه بود؟
صدرعاملی در این باره که آیا او خبرنگاری بوده که از امام درباره احساسش از بازگشت به وطن پرسیده، تاکید کرد: خیر من نبودم. امام با آن جواب می خواست بگوید ساکت، من قرار نیست مصاحبه کنم. قرار بود وقتی وارد آسمان تهران شدیم دیگر کسی مصاحبه نکند. اما آن خبرنگار به نحوی خود را به امام رساند و آن سوال را پرسید. تجربه ای که من طی سه ماه کار خبری در جوار حضرت امام داشتم این بود که منظور ایشان این بود که ولمان کن.
کارگردان «دختری با کفشهای کتانی» تصریح کرد: من همیشه سعی کرده ام اینطور مواقع، دردسر هم کشیده ام، اما به عنوان یک شاهد تاریخی آن چیزی را که درست بوده بگویم. بعد در آن روزنامه دو سالی کار کردم. بعد به جنوب فرانسه برگشتم که آنجا درس جامعه شناسی می خواندم. در ایام جنگ برگشتم و مشغول مستندسازی شدم. بعد از جنگ شروع به فیلمسازی کردم در حالی که هیچکس با فیلمسازی من موافق نبود. هیچکس از ساخته شدن فیلم «رهایی» خوشحال نشد.
تا این لحظه یک وام غیرمعمول هم نگرفته ام و هر کاری کرده ام به دوش خودم بوده است
وی ادامه داد: البته بی انصافی است که بگویم هیچکس از ساخته شدن «گلهای داوودی» خوشحال نشد. آن موقع یک مدیریت متمرکز متشکل از آقایان انوار و بهشتی داشتیم و آنها سعی می کردند چیزی به اسم سینمای جدید ایران را پایه ریزی کنند. حالا که فیلمسازان دارند فیلم می سازند من به آن روزهای سخت آغازین فکر می کنم. من تا این لحظه یک وام غیرمعمول نگرفته ام. همه این سالها هر کاری در سینما کرده ام به دوش خودم بوده است. پزش را هم نمی دهم. دوست داشتم و به قول عباس کیارستمی ماها در بهشت به دنیا آمده ایم، چون فکر می کنیم کاری را که دوست داریم انجام می دهیم. هیچ منتی هم بر هیچکس نیست.
صدرعاملی تأکید کرد: من به عنوان یک فیلمساز تا زمان ساخت فیلمهایی «پاییزان» و «قربانی» در ذهن بسیاری از علما و مسئولان و مدیران درجه یک ارشاد یک متهم بودم که دارد فیلمهایی می سازد که نکند این فیلمها...
وی یادآور شد: من با خانواده سر روزنامه نگاری جدال داشتم و وقتی پدر پذیرفت من با حفظ یک سری اصول می توانم کار کنم، مرا آزاد گذاشتند. ما 7 نفر خواهر برادر بودیم و پدر آزادمان گذاشته بود که نظراتمان را بگوییم اما بعدها بخش عمده ای از این خانواده منحل شد... بگذریم...
بودنم در یک خانواده روحانی و خواندن علوم سیاسی در دانشگاه تهران تعارضی نداشت
کارگردان «من ترانه 15 سال دارم» افزود: خانواده ای که من داشتم اینگونه بود که این که تو در یک خانواده روحانی باشی ولی دانشگاه تهران علوم سیاسی بخوانی تعارضی نداشت. اینکه تو روحانی باشی ولی با مردم ارتباط انسانی داشته باشی، فارغ از عقاید و سلایق خودشان و کاراکتر خودت را به گونه ای جذاب، دوست داشتنی و کاریزماتیک به وجود بیاوری که آدمها و افکار و عقاید مختلف به طرف تو جذب شوند.
بغض فروخفته آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر آرمانهای مقدسی بود که به سرانجام نرسید؛ جامعه اول مرفه و بعد با ایمان
صدرعاملی ادامه داد: در دهه آخر آقای هاشمی رفسنجانی، در این سالهای آخر مگر چه اتفاقی افتاد؟ فقط او تلاش کرد مردم احساس کنند رنج ها و حرفهایشان دارد زده می شود. اگر بغض فروخفته ای داشت به خاطر مشکلات، آرمانها و اهدافی بود که خیلی مقدس بودند و هستند اما بخش زیادی از آنها به سرانجام نرسید. این یک بغض می آورد، بغضی که حالا همه آن کسانی که حالا هم آن آرمانها یادشان است و دوستشان دارند، برای آن می جنگند و با امیدواری تلاش می کنند به آنها برسند. آن جامعه دوست داشتنی پررونق اول مرفه و بعد با ایمان
وی در بخش دیگری از سخنانش سینما را دارای این ویژگی دانست که اعمال ما به جای اینکه آن دنیا روی پرده برود، همین دنیا روی پرده می رود و گفت: همیشه به عوامل فیلمهایم می گویم ما هرکاری کنیم روی فیلم اثر می گذارد و هیچ عملی از ما پوشیده نیست. شما روی پرده سینما می توانید نیت مرا بخوانید.
ماجرای قهر صدرعاملی با ترانه علیدوستی/ به او گفتم انسان باش!
این کارگردان در پاسخ به سوال علی ضیا مبنی بر اینکه آیا با ترانه علیدوستی ارتباط دارید یا با او قهر هستید، توضیح داد: علیدوستی دارد زندگی اش می کند. او بازیگر خوب و موفقی است که این شانس را داشت که خیلی خوب شروع کند. در آن زمان گزینه های دیگری داشتیم که همانقدر هوش داشتند اما او توانست به نوعی توانایی و هوشش را به بهترین شکل به نمایش بگذارد. با او قهر نیستم اما یک بار دعوایش کردم که چرا تلفن مرا جواب ندادی؟ انسان باش!
صدرعاملی در روز تولدش آرزو کرد: بزرگترین آرزوی من این است که کشورمان از همه التهابات سیاسی و اجتماعی رد شود و به سوی یک چشم انداز واضح و روشن حرکت کند.
ما به یک شکوفایی و ارتقا فرهنگ عمومی نیازمندیم
وی همچنین با اشاره به اینکه باید روزشماری باشد که تا ۱۴۰۰ میلی متر به میلی متر پیشرفتها را نشان دهد، در پاسخ به اینکه آیا از رای خود راضی است یا خیر گفت: من به آقای روحانی رای دادم. مشکلاتش را درک می کنم. روحانی تنها نیست ما نیاز به یک شکوفایی و ارتقا فرهنگ عمومی نیاز داریم.
این کارگردان یادآور شد: آرزوی شخصی ام این است که پسرم میلاد فیلمش را بسازد، آن یکی محمدرضا کتاب داستانش را چاپ کند و من هم فیلم بسازم.
فانتزی ام در فیلمسازی، مخاطب جهانی است
صدرعاملی در پاسخ به اینکه آیا آرزویش رسیدن به اسکار نیست، در پایان گفت: اسکار دوست ندارم مخاطب دوست دارم اینکه فیلمم در همه جای دنیا اکران شود. نه اینکه جایزه اسکار را دوست نداشته باشم بلکه فانتزی ام یک مخاطب جهانی است. امیدوارم تلویزیون با مردم شفاف تر، روراست تر باشد و حرف دل مردم را بزند. برنامه تو می دانم که اینطور هست و امیدوارم این موضوع تعمیم پیدا کند.
«فرمول یک» با اجرای سیدعلی ضیاء و تهیه کنندگی افشین حسین خانی شنبه تا چهارشنبه بین ساعت 17:30 تا 19 از شبکه یک سیما روی آنتن می رود.