این انیمیشن در زمره سریالهای سیتکام قرار میگیرد که معمولا روایتهای کمدی و هجو از اتفاقات و مناسبات چند شخصیت را در یک مکان مشخص به نمایش میگذارند. در کارتون باب اسفنجی تعدادی جانور دریایی از جمله خرچنگ، اختاپوس و ستاره دریایی بهعلاوه یک سنجاب ماده که به کمک حباب تنفس میکند و البته آقای باب که یک تکه اسفنج مربعی است، در یک شهر جالب در زیر دریا زندگی میکنند.
در کنار کمدی بزن و بکوب این کارتون، نوعی سهلانگاری در کنشها و واکنشها دیده میشود که برآمده از حس شوخطبعی سازندگان این کارتون است و به شکل دیگری در ارجاعات این کارتون خودش را نشان میدهد؛ ارجاعاتی به مشاهیر، قصههای عامیانه، نمادها و نشانههای آشنا در فرهنگ غرب. مثلا وقتی به یک اسم خاص اشاره میشود بعید نیست هدف یک ستاره سینما باشد یا یک برند معتبر در زمینه تولید کیف و کفش یا مواردی از این دست. شاید بسیاری از این ارجاعات برای مخاطب ایرانی بخصوص برای کودکان مفهوم نباشد اما باب اسفنجی آنقدر ماجرا و قصه پرکشش دارد که تماشاگر از دیدنش لذت ببرد.
بعید است مخاطب برای دیدن اتفاقاتی که در یک رستوران زیر دریا رخ میدهد و آشپزش یک تکه اسفنج علاقهمند به همبرگر است، کنجکاو نباشد. بخصوص اینکه آشپز مذکور گاهی در کمال سادگی حرفهایی فیلسوفمآبانه میزند و جهانبینی متفاوتی از خودش بروز میدهد که حتی برای ذهن خیالپرداز کودکان هم تازگی دارد.
کارتون باب اسفنجی علاوه بر محتوای خاص که با کارتونهای کلاسیک تفاوت اساسی دارد، تکنیک و فضای بصری ویژه خودش را دارد. در طراحی کاراکترها بیشتر از آن که زیبایی اهمیت داشته باشد، به جلب نظر مخاطب توجه شده است. همچنین فضای پسزمینه و کاراکترها به لحاظ گرافیکی هم جنس نیستند و به عبارتی ساختارشکنی و عبور از مرزها و قواعد کلاسیک در ساختار بصری این سریال هم دیده میشود.
کاراکترها ساده هستند و جنس و بافت آنها محسوس نیست. حتی باب فقط چند دایره تیره روی بدنش دارد که اسفنجی بودنش را نشان بدهد و بقیه شخصیتها از همین اندک جزئیات هم بیبهره هستند. در طراحی این کاراکترها از سایه نیز استفاده چندانی نشده اما در عوض رنگها شاد و شفاف و تاثیرگذارند.
برخلاف کاراکترها، در طراحی پس زمینه بافتهای بصری متنوعی ایجاد شده است و بازی نور و سایه را میتوان در فضای پسزمینه بوضوح دید. در واقع سبک بصری شخصیتها و پس زمینه در کارتون باب اسفنجی کاملا متفاوت است و فقط هر دو به اندازه کافی از جذابیت و تنوع رنگی بهره دارند. اگرچه در ساختار بصری و نیز قواعد روایی این کارتون، ساختارشکنی صورت گرفته و قواعد کلاسیک برهم خورده اما از دل آن فضایی شکل گرفته که دست کم بچهها خیلی دوستش دارند.