مسعود ده نمکی کارگردان مطرح سینمای ایران و فعال فرهنگی میهمان برنامهای دیگر از «چهل چراغ» در شبکه سوم سیما بود.
محمدرضا شهیدیفرد در ابتدای برنامه «چهل چراغ»، سینمای ایران را در جهان قابل احترام دانست و با معرفی «مسعود ده نمکی» به عنوان فیلمساز شناخته شده سینمای دفاع مقدس از او این پرسش را به عمل آورد که دلیل عدم پرداخت به مسئله عاشورا در آثارش، چه بوده است که کارگردان مجموعه «اخراجیها» پاسخ داد: «من فکر میکنم پرداختن به موضوع عاشورا اهلیتی میخواهد که هم به لحاظ تکنیک و هم مضمون باشد و من تا زمانی که به آن اهلیت نرسم جرات نمیکنم به طور مستقیم به این مفاهیم بپردازم؛ کما این که به طور غیرمستقیم این موضوع را در فیلم «رسوایی 2» میبینید که حرف فیلم این است که تنها نجات شهری در حال آسیبپذیری، بازگشت به معنویت و پرچم امام حسین(ع) است که میتواند شهر را ایمن کند و گرنه با حساب دنیا هر لحظه امکان شکاف میان گسل طبقات اجتماعی وجود دارد. پس پیشنهاد فیلم بازگشت به معنویت زیر پرچم اهل بیت(ع) است، یعنی سبک زندگی آدمها باید به آن سمت برود.»
کارگردان «معراجیها» لازمه مهم دیگر برای ورود به مباحث دینی از جمله عاشورای حسینی را بحث تکنیکال دانست و گفت: «یک روزی از سینماگران تعهد میگرفتند که اولین فیلم خود را در زمینه دفاع مقدس بسازند، یعنی فرد روی سر سینما سلمانی را یاد میگرفت و بعد ول میکرد و وارد سینمای اجتماعی و دلخواه خود میرفت! اما باید فیلمساز به این نتیجه برسد که چقدر مفاهیم مهم و حساس را میشناسد و بلد است. من اعتقاد دارم که فیلمساز تا زمانی که نسبت به موضوعی اعتقاد و تخصص ندارد، نباید دربارهاش حرف بزند. هم اجتهاد در موضوع و هم اجتهاد در تکنیکال مهم است. بعضیها با ساخت فیلمهای ارزشی میخواهند سینما را یاد بگیرند!»
مسعود ده نمکی با اشاره به اینکه ساختن فیلم درباره مفاهیم عاشورایی؛ اولین دغدغه و آخرین مسیر تکامل فیلمسازیاش خواهد بود، به لزوم نزدیکی فیلمها به نگاه مردم اشاره داشت و گفت: «امکان دارد فیلمی ساخته شود و در جشنواره هو کنند اما همین فیلم در اکرانهای مردمی موفق باشد و فیلم بتواند تاثیرش را بگذارد. از طرفی امکان دارد فیلمی بسازید و داوران رفیق تان باشند و یا جزو گروهشان باشید و به شما جایزه بدهند و فیلم تان برجسته شود اما فیلم نتواند میان عموم مردم موفق باشد.»
مسعود ده نمکی در برنامه تلویزیونی «چهل چراغ»، مناظر و زاویههای مختلفی را برای ورود به مباحث عاشورایی لازم دانست و در این باره گفت: «مثلا میتوان همانند فیلم «روز واقعه» از منظر یک مسیحی ورود پیدا کرد و یا از منظر شخصیتی مثل «حر» ورود پیدا کرد، حتی میتوان از آدمهایی که در سپاه یزید هستند نگاه کرد و فیلم ساخت.»
کارگردان فیلم «دارا و ندار» در ادامه گفت: «اسکات پترسون یکی از ژورنالیستهای آمریکایی درباره سینمای دفاع مقدس تحقیق میکند و 20 سال است به جشنواره ما میآید و فیلم های ایرانی را می بیند تا به اطلاعاتی برسد. او بعد از سالها کتابی با نام «ای شمشیرها مرا در بربگیرید» نوشته است که درباره تفاوت میان شهادت و کشته شدن به شکل انتحاری است. این آدم می گوید در اتاقم عکس 2،3 نفر وجود دارد که یکی مرتضی آوینی است. او میگوید روح دفاع مقدس در فیلمهای شهید آوینی وجود دارد.»
محمدرضا شهیدی فرد در ادامه برنامه «چهل چراغ» با انتقاد از برخی هنرمندان مبنی بر عدم توجه به داستانهای دینی و حماسی، از مسعود ده نمکی درباره دلیل این فاصلهورزی پرسید که فیلمساز آثار دفاع مقدسی پاسخ داد: «آثار ارزشی که سری دوزی نیست! خیلی از فیلمسازان بزرگ دنیا در طول فعالیت شان 4،5 فیلم بیشتر ندارند. طرف 10 سال کار میکند و یک فیلم می سازد. در مباحث استراتژیک فیلمسازان بیایند کار کنند. توپ را در زمین دیگران انداختن هنر نیست. تنها فراهم کردن بودجه لازم نیست و باید محتوایش هم تامین شود و اهلیتش هم فراهم شود. بانک اطلاعاتی قوی باید فراهم شود. آن وقت اگر یک تکنسین خوب پیدا شود دیگر قضیه تا حد زیادی حل می شود.»
مسعود ده نمکی ادامه داد: «باید در برنامه مدیران وجود داشته باشد که مثلا سالی 5 فیلم دفاع مقدسی، 2 کار عاشورایی و حماسی تاریخی باید ساخته شود. نهادهای نظارتی باید وسط بیاید و مطالبه کند.»
پایان بخش برنامه «چهل چراغ» اختصاص به گفتههای «مسعود ده نمکی» درباره تازهترین اثر در پیش گرفتهاش بود که فیلمساز «اخراجیها» در این باره گفت: «من فکر کردم یکی از زوایای مفهوم عاشورایی بحث تحول آدمی است و حر انقلاب به نظرم «طیب» است که بزرگترین دسته عزاداری تهران را راه میاندازد. باید دید چه میشود شخصی که در 28 مرداد شاه را برگرداند، در 15 خرداد به تعبیر شهید آوینی، لحظه عاشورایی و یا شب قدرش فرا میرسد! من برای ورود به زندگی یک آدم لمپنی که عکس شاه را در سینهاش خالکوبی کرده است، 2000 صفحه کتاب نوشتهام تا براساس آن فیلمنامه بنویسم و هر کسی گفت که با زندگیاش مغایرت دارد، سند داشته باشم. من با بچههای این بنده خدا گفتوگو کردم و حتی برای گفتههای آنها سند دارم.»