دستفروشی کتابهای کپی بدجور گریبانگیر بازار کتاب شده است. سبک کاری این دستفروشها بدین شکل است که وقتی کتابی توجه مردم را جلب میکند و پرفروش می شود، این افراد سودجو کتاب را کپی کرده و با قیمت پایینتر به فروش میرسانند. جلد کتاب و محتوا عیناً همانند کتاب اصلی است اما کیفیت چاپ به شکل محسوسی پایین است.
در این باره با آقای «ح. ر» یکی از کتابفروشان خیابان انقلاب گفتگو کردهایم.
این کتابفروش گفت: دستفروشهای کتاب خیابان انقلاب به دو گروه تقسیم می شوند؛ گروه اول کسانی هستند که کتاب های کارکرده و به اصطلاح دست دوم را میفروشند. کتابهایی که ناشر چاپ کرده و فروش رفته است و حالا با قیمت پایینتر فروخته می شود.
وی افزود: گروه دوم کسانی هستند که علاوه بر کتب تاریخی و کتابهایی با محتوای گمراه کننده و غیر اخلاقی، کتبی می فروشند که عیناً در بازار موجود است. آنها کتابهایی که به تازگی معروف شده و فروش خوبی داشتند را به صورت کپی و البته با قیمت پایینتر میفروشند.
وی در ادامه از دغدغه ناشران در این زمینه گفت. برای مثال، یوسف علیخانی مدیر مسئول نشر آموت در همین رابطه به سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشت:
«میدانم عشقتان سر پا ماندن کتابفروشیهاست و به همین دلیل هم در چند سال معاونت خود، تمام تلاشتان را کردید که کتابفروشیها ارج و قرب پیدا کنند و مردم دوباره به آنها سلام کنند؛ اما میدانید این حراجی کتاب روبروی کتابفروشیهای ریشه دار و با اصل و نسب خیابان انقلاب، غدهای شده سرطانی که امروز و فرداست، ریشه تمام کتابفروشیها را بخشکاند؟
یادم است بیست و پنج سال پیش وقتی دانشگاه تهران قبول شده بودم، تمام بعد از ظهرهایم در حراجی کتابها میگذشت تا کتابهایی که به هر دلیل در کتابفروشیهای رسمی وجود نداشت، بیابم و می یافتم؛ اما یادم نمیآید این حراجیهای کتاب جز کتابهای قدیمی چیزی برای عرضه داشته باشند.
این روزها حراجی کتابها، تیشه برداشتهاند برای زدن کتابفروشی ها و ناشران و در واقع قصدشان نابودی نویسندگان و مترجمانی است که به هر دلیلی یکی از کتاب هایشان گل کرده و باعث زنده ماندنشان شده و حراجی کتابها که نمی دانم از کجا حمایت میشوند، کتاب های روز و مطرح را به شکل قاچاق و کپی با 50 درصد تخفیف به مردم عرضه می کنند.»
همچنین آقای «ح. ر» در بخش دیگر مصاحبه خود با خبرنگار ما اظهار داشت: «این دستفروشها برای جلب توجه مخاطب برخی مواقع می گویند کتاب عوض شده است و این کتاب همان نسخه موجود در کتابفروشی نیست؛ زمانی که خودم پیگیر این مطلب شدم یکی دو نسخه از این کتابها را تطبیق دادم و متوجه شدم، اصلاحاتی صورت گرفته است و یکسری اشتباهات تایپی و غلطهای فاحش تاریخی رخ داده بود.»
وی افزود: به نظر من کسی که وارد حوزه فرهنگ میشود، اعم از تفکر و سلیقههای متفاوت، دغدغه اولش بحث مالی نیست. دغدغه مالی مهم است؛ اما مهمترین نیست. دغدغه اصلی برای این شخص فرهنگ مد نظرش و اعتلای جامعه است.
این کتابفروش در پایان گفت: چرخه کتاب متشکل از ناشر، پخش کتاب، نویسنده یا مترجم، کتابفروشیها و مخاطب است که همه از کپی و دستفروشی کتاب ضرر میبینند؛ زیرا زمانی که ناشر از لحاظ مالی به حد مورد نظرش نرسد، کتاب های نویسنده یا مترجم را چاپ نمیکند و زمانی که این اتفاق بیفتد، نیاز مخاطب پاسخ داده نمی شود. البته که بخشی از این موضوع متوجه مخاطب است؛ چرا که مخاطب نیز نباید از این دستفروش ها خرید کند و به این بازار دامن بزند.