این روزها دنیای اخبار سینمایی پر است از معرفی نمایندههای کشورهای مختلف؛ که برای شرکت در
رقابت بهترین فیلم خارجی زبان اسکار معرفی میشوند. این اخبار که گاه در میانشان نمونههای فیلمهای تحسینشدهای نیز وجود دارد که پیداست اسکار گرمی را رقم خواهند زد.
در ایران، اما هنوز چندان جدی نشده است؛ که شاید هم این قضیه به نبود گزینهای پرشانس در ایران ربط داشته باشند که همگان در معرفی آن اجماع نظر داشته باشند؛ چیزی در مایههای فیلمهای اصغر فرهادی- که تقریبا همگان میدانند اگر هم موفق به بردن جایزه نشود، به دلیل شهرت جهانی کارگردانش فیلم
ایران از همان ابتدا در تمام گمانهزنیها نامش خواهد آمد.
روز گذشته بود که یکی از سایتهای موفق و تأثیرگذار این قضیه را یادآوری کرد: «درحالی که این روزها بسیاری از کشورها نمایندگان خود را برای حضور در آکادمی اسکار معرفی میکنند، سینمای ایران هنوز هیچ اقدامی برای معرفی نماینده امسال به رقابت بهترین فیلم خارجی سال ٢٠١٨ انجام نداده است».
خود خبر اگر چه شاید بشود گفت کمی زود نوشته شده اما به حد کافی گویا بود. طبق مقررات آکادمی اسکار تمامی کشورها تا تاریخ ١٠ مهرماه (٢ اکتبر) باید نماینده خود را به آکادمی اسکار معرفی کنند و البته در این میان درحالی که خیلیها نمایندهشان را معرفی هم کردهاند، ما هنوز تصمیم اولیه را هم نگرفته و به عبارت بهتر ما هنوز کارمان را آغاز نکردهایم- با اینکه میدانیم یک کار راحت در هر جای دنیا در این سوی کرهخاکی چه دنگ و فنگهایی دارد و ما چه کمیسیونها و شوراهایی باید ترتیب دهیم تا نتیجهای در این حد بگیریم که آیا فلان فیلم باید در رقابت باشد یا آن فیلم دیگر؟!
شاید بشود اینگونه ماجرا را تحلیل کرد که برخلاف سالهای اخیر که معرفی نماینده به اسکار میدان رقابت فیلمهای زیادی بود و شورای منتخب باید از بین چندین فیلم یک فیلم را بهعنوان نماینده- با جار و جنجال و دعواها و انتقادهای فراوان- معرفی میکردند، اما امسال هیأت انتخاب برای معرفی فیلم ایرانی به این رقابت گزینههای چندانی ندارد.
در واقع باید گفت، شاید در سالهایی که فیلمی به کارگردانانی مانند اصغر فرهادی در سینمای ایران به نمایش درآید، هیأت انتخاب معرفی نماینده به آکادمی اسکار، کار راحتتری برای معرفی یک فیلم بهعنوان نماینده سینمای ایران در اسکار داشته باشد، اما برخلاف سال گذشته که فروشنده بهعنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شد و فیلمهای دیگری مانند اژدها وارد میشود و لانتوری هم به دلیل حضورهای بینالمللی میتوانستند گزینههای مناسب باشند، امسال ایران گزینه قطعی برای معرفی به آکادمی اسکار ندارد.
از سوی دیگر، براساس قواعد آکادمی اسکار تنها فیلمهایی میتوانند بهعنوان نماینده کشورها برای رشته بهترین فیلم خارجی معرفی شوند که حداقل دو هفته در سینماهای آن کشور به نمایش درآیند، اما احتمالا مشکل بزرگ این است که از مهرماه سال گذشته تا امروز فیلم ایرانیای که در صحنه بینالمللی موفق باشد و شانس جدی برای رقابت در اسکار داشته باشد، وجود ندارد.
از بین فیلمهایی که مورد توجه منتقدان و داوران جشنوارههای مختلف داخلی قرار گرفتند، میتوان به «ماجرای نیمروز» و «رگ خواب» اشاره کرد. این دو فیلم در سیوپنجمین
جشنواره فیلم فجر به ترتیب ٣ و ٤ سیمرغ بلورین را به خود اختصاص دادند و در یازدهمین جشن انجمن منتقدان هم مورد توجه آنها قرار گرفتند. وجه مشترک دیگر این دو فیلم آن است که حضور بینالمللی نداشتهاند.
نکته مهم درباره این دو فیلم این است که «ماجرای نیمروز» در خود ایران نیز موفقیتی جامع نداشت و میتوان گفت؛ تعداد موافقان و مخالفان آن به یک اندازه بود- که با
سیل آگهیهای تلویزیونی و جناحیکردن فروش آن نیز فروشی بالا نتوانست داشته باشد و «رگ خواب» نعمتالله نیز حتی در حد و اندازه کارهای موفق خود کارگردانش نیست- چه رسد به نماینده سینمای ایران در اسکار.
دیگر فیلمی که شانس راهیابی بهعنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار را دارد، میتوان به بدون تاریخ، بدون امضا وحید جلیلوند اشاره کرد، اما بزرگترین عاملی که مانع سر راه این فیلم، اکراننشدن آن است.
با توجه به قرارداد اکران فیلمهای سینمایی، فیلم جلیلوند تا مهلت تعیینشده از سوی اسکار، نمیتواند در سینماهای کشور به نمایش درآید و اگر این مانع نیز با یک اکران کوتاه تکسالنه برداشته شود، باز هم آیا کسی هست که روی موفقیت فیلمی چنینی در اسکار بتواند شرطبندی کند؟ خصوصا باید این را نیز در نظر آورد که این فیلم تاکنون حدود ٨ماه از نمایشاش در جشنواره فجر میگذرد، نتوانسته در هیچ فستیوال درجه یکی انتخاب و جزو برندگان نهایی قلمداد شود.
البته از نیمه شهریورماه قرار است فیلمهای نگار، تابستان داغ و سد معبر که در جشنواره فجر هم مورد توجه منتقدان و داوران قرار گرفتند، به نمایش درآیند؛ که هر سهشان شاید بشود گفت تله فیلمهای خوشساختی هستند. دیگر فیلم شاخص امسال که مورد توجه منتقدان و داوران جشنوارهها قرار گرفته، فراری علیرضا داوودنژاد است، اما این فیلم بسیار بعید به نظر میرسد تا تاریخ ١٠ مهرماه به در سینماهای کشور به نمایش درآید؛ صرفنظر از این نکته که آیا اساسا موضوع این فیلم جهانی است یا بومی؟ و میتواند در رقابتی چون اسکار حضور یابد- درحالی که این یک فیلم نیز، نتوانسته در هیچ فستیوال درجه یکی انتخاب شود.
با این اوصاف به نظر میرسد دو فیلم «رگ خواب» و «ماجرای نیمروز» امسال بیشترین شانس را برای به دست آوردن عنوان نمایندگی ایران در اسکار ٢٠١٨ داشته باشند، بهخصوص که این دو فیلم و فیلمسازان آنها جزو محبوبهای یک طیف نگرشی خاصی هستند و شاید سینما و حتی دولت هم بدشان نیاید در نخستین سال
دولت جدید امتیازی برای دونفر از معقولترین چهرههای آن طیف قایل شوند؛ و اگر این را در کنار این واقعیت قرار دهیم که از خارج سینما نیز از این دو فیلم حمایت خواهد شد و سعی خواهند کرد فضا را برای معرفی فیلم مورد نظرشان آماده کنند؛ بهتر میشود شانس بالاتر این دو فیلم را در قیاس با فیلمهای دیگر تخمین زد.